«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۹, شنبه

آخ! چه سخته الکی لبخند بزنی ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

هنرپیشه و همسر جوانش روی فرش سرخِ آنچه «جشنواره» نام داده اند در شهر کَن (فرانسه)







 









«فرش قرمز جشنوارۀ کن از ۲۵ اردیبهشت بار دیگر در این شهر ساحلی جنوب فرانسه پهن شده و غوغای ستارگان و دست‌اندرکاران و علاقه‌مندان سینما دوباره برپاست. از ایران نیز فیلم ꞌدانۀ انجیر معابدꞌ در بخش نخل طلا حضور دارد و کارگردان آن محمد رسول‌اف که پنهانی از ایران خارج شده، در راه این جشنواره است.» برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»   ۲۹ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

چهره ها سخن می گویند ...

چینیِ از راست به چپ:
ـ بیخود آمدم؛ چیزی تازه برای گفتن ندارد ...

ـ داستان روشن است؛ ما به نفت و گاز و کانی های آن ها نیازمندیم و آن ها پشتوانه ای نیرومند در برابر باخترزمین می جویند؛ سایر چیزهایی هم که بر زبان می آورد، رنگ و لای آبِ (لعاب) پیرامون آن است ...

دختر چینی رده ی دوم با نگاهی موشکافانه که بیش از گوش دادن به گفته ها سرگرم واکاوی است:
ـ سرشت بدی ندارد ... دورو هم نیست؛ ولی چرا نخش بازی می کند؟! نشانه ای از درگیری اندیشه و سردرگمی؟ شاید ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

زیرنویس پرتور:

دانشجویان «دانشگاه پلی تکنیک هاربین» (چین) در دیدار با ولادیمیر پوتین، مِهتَرِ جمهور روسیه

۲۸ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

... میمون های ما به همان رنگ سبز خو گرفته اند! ـ بازپخشش

دیدی به تو و همبازی هایت گفته بودم: شاخه ها را نشکنید و انگشت تان را به هر جایی فرو نکنید و هیاهو و میمون بازی راه نیندازید تا چه اندازه نتیجه بخش بود؟! حالا هم به تو سپارش می کنم، دست از این بنفش بازی ها بردار؛ میمون های ما به همان رنگ سبز خو گرفته اند. نگاه کن دور و برت را! همه جا این بالا سبز است و تنها آن پایین درخت به خاطر کپک ها و ریزش برگ ها، رنگ ها گوناگونند! این هم رنگ است که برگزیده ای؟! بیخودی رنگ عوض نکن. بگذار همه دلشان به همین رنگ سبز خوش باشد. همین رنگ سبز بهتر است. بجای این رنگ بازی ها برو با آن ها که می خواهند درخت ما را از ریشه بکنند، تعامل کن. به آن ها از قول من بگو:
ما آماده ایم، بازهم میوه های بیش تری از درخت مان را با شما بخش کنیم؛ به شرط آنکه به درخت مان یورش نبرید و نخواهید همه ی میوه ها را خودتان تنهایی بخورید. به آن ها بگو، ما با شما دشواری نداریم؛ خدای بالای کله ی همه مان هم یکی و با ما همراه است. اگر با هم تعامل کنیم، می توانیم سر و صدای آن پایینی ها را هم در زیر همه ی درخت ها بخوابانیم. ما حتا به شما کمک خواهیم نمود که میمون های ماده را که در آن درخت ها گاه سر و صدای بسیاری راه می اندازند، براه بیاوریم و جایشان را در پایین درخت روشن کنیم. دیگر چه چیزی بهتر از این می خواهید؟!

یک چیز را هم به خود تو بگویم؛ گرچه، می دانم بچه ی حرف شنویی هستی؛ ولی با این همه، ناچارم این سپارش پدرانه را به تو بکنم:
مبادا، آنجا کلاه سرت بگذارند و هوای نفس بر تو چیره شده، گول میوه های بهترشان و مادینه های سرخ و سپیدشان را بخوری! من به آن «شیطانی» که درون توست، آگاهم و می دانم از هر سو که باد بوزد، کونت را به آن سو می چرخانی تا از مزایای آن بهتر بهره مند شوی؛ ولی سرنوشت آن یکی را ببین و مواظب باش که از این چارچوب، پایت را فراتر نگذاری؛ وگرنه، بلایی به سرت می آورم که مرغان آسمان نیز برایت جیغ بنفش بکشند! دریافتی چه می گویم؟!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۷ خرداد ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/06/blog-post_6106.html 

اگر به جنگ ابزار ساز و برگ یافتند و رگ و ریشه تان را نابود کردند، چه؟ ـ بازپخشش

کیر خر بیشرف! نزدیک روز کارگر شد و دوباره ترس برت داشت؟ از چه می ترسی بدبخت؟ مگر امام راحل نگفته بود: خدا هم کارگر است؟ خوب! این ها هم کارگرند و می نشینند تا به دشواری های رستایی (صنفی) خود رسیدگی کنند و راه هایی برای بیشمار دشواری هایی که مسوولین یکی از دیگری پاکدست تر و کون پاک ترت در کشورمان فراهم آورده اند، بجویند. آیا کار بدی می کنند؟ آیا دور هم نشستن و گفتگو کردن، تنها سزاوارِ مشتی شکمباره ی بیکاره است که با شکم انباشته از «ماکولات و مشروبات» بزبان گوش آشنای خودتان (یا همانا خوردنی ها و آشامیدنی ها بزبان پارسی) دور هم بنشینند و گاه همراه با دود کردن تریاک، آسمان ریسمان برای هم ببافند؟! خوب! کیر خر! این را هم نمی توانی ببینی؟ اگر به جنگ ابزار ساز و برگ یافتند و رگ و ریشه تان را نابود کردند، چه؟ می ترسی؟ بله با چشم بسته هم می بینم چگونه تیک تیک می لرزی. آه! پناه بر خدا! می بینی کار را به کجا می کشانی؟! خوب! این هم یک یادآوری شاید سودمند برای تو! و کسی چه می داند، شاید از جهان بالا. به شمار آدم های روی زمین، ریسمان الهی هست و چه بسا بهتر از ریسمان نادان هایی چون تو.

ب. الف. بزرگمهر   ششم اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/04/blog-post_86.html

زیرنویس تصویر:

«طبق اطلاع، امروز موکلم: پروین محمدی و یازده فعال صنفی و کارگری دیگر در پارک جهان نما نزدیک کرج بازداشت شده اند .امیدوارم هرچه زودتر آزاد شوند.» محمدعلی جداری فروغی، وکیل پایه یک دادگستری، ساعت هشت و نیم ششم فروردین ماه ۱۳۹۸

بله! هنوز برجام های دیگری در سر و دست داریم ... ـ بازپخشش

«برای اداره درست کشور و مدیریت فرصتها و تهدیدها باید ضمن استفاده از تجربیات که مهمترین آنها وحدت ملی و اعتماد نکردن به آمریکاست، به ملاکهای درست تصمیم گیری اتکا کرد که اصلی ترین این ملاکها، ”تأمین منافع ملیِ حقیقی“ یعنی منافعی است که با هویت ملی و انقلابی ملت در تعارض نباشد.»*

... و آخوند پفیوز امنیتی که گوشش از این حرف مفت ها پر است با خود می اندیشد:
بله! هنوز برجام های دیگری در سر و دست داریم ...

ب. الف. بزرگمهر    ۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/06/blog-post_71.html

* از زرت و پرت های از این گوش بشنو و از آن گوش در کُنِ نشانه خدای خودخوانده در دیدار با سران، دست اندرکاران و کارگزاران نظام ،  ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۶

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=36814

درود بر چنان پدر و مادری که به تو چنین آموختند

نوشته ای از شریفه محمدی از زندان لاکان رشت

لحظاتی هستند که هرگز از یاد نخواهم برد در این  شش ماه ساعاتی بودند که بر من سخت و سنگین گذشتند اما هیچگاه نگریستم.

هنگامی که با صورت کبود برگه های بازجویی بر سرم کوبیده می شد!

هنگامی که بعد از سه ماه از انفرادی به بند عمومی منتقل شدم و یا زمانی که بعد از سه ماه آیدین عزیزم را در آغوش گرفتم و هنگام دیدن سیروس در اولین ملاقات بعد از انفرادی که با دیدن چهره خندان من اشکهایش جاری شده بود؛ و ... بله هرگز این وقایع از یادم نخواهند رفت.

... و حالا دیروز  ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ نگاههای منتظر و نگران مادر و خواهرم که انتظار داشتند مرا حضوری ملاقات نمایند از یادم نخواهد رفت. آنها از راه دور با پاهای ورم کرده و درد آلود به تنهایی آمده بودند تا مرا در آغوش خود بگیرند؛ اما به آنها اجازه داده نشد. مادرم توصیه می کرد که شریفه ناراحت نباش و چیزی نگو تا اذیتت نکنند؛ اما من فریاد زدم تا هم مادرم و هم دیگران بشنوند و متوجه گردند که من فرزند پدر و مادری هستم که به من آموخته اند در مقابل ظلم و بی عدالتی سکوت نکنم!

هنگامی که بعد از سه ماه وارد بند عمومی شدم ، دلم عجیب گرفته بود. با شنیدن این جمله که دلت را پیش عزیزانی بگذار که در شرایط سخت و دشوار تری بوده اند، آرامشی مرا فرا گرفت که با امیدی بیشتر از پیش این روزها را سپری کنم.

این چند خط را نوشتم برای اینکه به خانواده و دوستان عزیزم بگویم دوستتان دارم؛ به قول آیدین به اندازه ی کهکشان ها دوستتان دارم.

شریفه محمدی

«بند قرنطینه تبعیدگاه لاکان رشت»

برگرفته از «تلگرام»  ۲۹ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ (برنام را بر بنیاد آنچه در بومِ نوشته از آن یاد شده، برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

به اندازه ای دهان مان آب افتاد که نزدیک بود در گلوی مان گیر کند ...

سلام و علیکم و رحمت الله برادر دینی! شیرینیِ انباشته در سینی که برای خوشامدگویی پیش آوردند به اندازه ای دهان مان آب افتاد که نزدیک بود در گلوی مان گیر کند و خفه شویم. از شما چه پنهان، آنچنان شیفته ی آن لبخندهای شیرین شدیم که خودمان را پاک گم کردیم. کاش می شد چند تایی شان را برای کار در سازمان نیکوکاری اسلامی به ما وام می دادید تا هنگام بازگشت همراه خود ببریم! تبارک الله احسن الخالقین! انگار از بهشت فرود آمده اند؛ یکی از دیگری مقبول تر!

از زبان آن شیخک:  ب. الف. بزرگمهر  ۲۹ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

پیشواز از شرکت کنندگان در همایش «روسیه - جهان اسلام» (۲۰۲۴) در فرودگاه کازان. عبدالله متوک المتوک (سمت چپ)، رایزن امیر کویت و مهتر «سازمان جهانی نیکوکاری اسلامی»

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۸, جمعه

برای کسانی که جان باختند، برای آزادی و سربلندی

در کنار مزار جاوید نام کبری شیخه

کبری شیخه، مادر ۵۲ ساله ی مهابادی، روز پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ که «روز خونین مهاباد» نام گرفته، درحالیکه از خانه‌اش برای پرخاشگران در خیابان روسری و ماسک برای پوشاندن چهره های ‌شان می‌برد با گلوله‌های جنگی نیروهای امنیتی در آغوش پسر کوچکش جان داد.

برگرفته از «تلگرام»   ۲۸ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

ویدئوی پیوست: برای کسانی که جان باختند، برای آزادی و سربلندی



در اسلام عزیز، چه آش بخوری یا نخوری، باید پول بدی! ـ بازپخشش

سخن بر سرِ «سرانه فیزیکی»* و اینا نیست که بود و نبودش برای ما یکیست؛ روح تان هم که اینجا باشد، نیازمند خواب و خوراک است و خرج برمی دارد. از آن گذشته، اسلام عزیز برای روح ارزش بیش تری قائل است تا جسم؛ برای همین می خواهیم سر به تن تان نباشد و سر تا پا روحانی شده، دار فانی را وداع گویید! از سویه ی اقتصادی آن نیز دیدگاه اسلام با دیدگاه سرمایه داری غربی یکی نیست. اگر بزبان توده فهم خودمان، آن ها می گویند: «هر چی پول بدی، آش می خوری»، در اسلام عزیز چه «فیزیکی» یعنی با جسمت، آش بخوری یا نخوری باید پول بدی؛ چون به هر حال جلوی روحت که آش می خواهد بخورد را نمی توانیم بگیریم و این تفاوت بسیار بزرگی است.

از زبان یکی از مسوولین آن دانشگاه:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ اردی بهشت ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/05/blog-post_92.html

*  دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بابت آموزش مجازی و خوابگاه ملزم به پرداخت هزینه اند!

دانشگاه فرهنگیان که پس از افزایش پذیرش طی سالیان اخیر پرجمعیت‌ترین دانشگاه دولتی کشور به شمار می‌آید، با تصویب هیات امنای آن دانشگاه، در دوران کرونا و تعطیلی خوابگاه ها، غذاخوری و آموزش حضوری، از دانشجویان ماهیانه قریب به ۶۰۰ هزار تومان دریافت می کند !

دانشجویان کارشناسی این دانشگاه که بنا بر قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش (مصوب ۱۳۶۹ و جهت تشویق و جذب شایستگان به حرفه معلمی) معادل مستخدم دولتی با مدرک دیپلم مقرری ماهیانه دریافت می نمایند و سال گذشته این مبلغ به حداقل حقوق کارکنان دولت افزایش پیدا کرده است، می بایست  بنا بر تبصره همان قانون و مصوبات هیات امنای این دانشگاه قریب به نیمی از حقوق خود را (که در سال ۱۳۹۹ نزدیک به ۱۳۰۰ هزار تومان است!) بابت هزینه های غذا و خوابگاه پرداخت نمایند.

اکثر دانشجومعلمان (جز عده محدودی نزدیک به یک پنجم جمعیت دانشجویی این دانشگاه) موظف به حضور شبانه روزی در این دانشگاه بوده و در این زمینه انتخابی ندارند و همچنین در صورت استفاده یا عدم استفاده از خدمات غذایی، ملزم به پرداخت هزینه این خدمات هستند .

این پرداخت اجباری برای خوابگاه هایی با میانگین ۲ متر مربع(!) سرانه فیزیکی و همچنین پرداخت اجباری هزینه تغذیه(در صورت رزرو یا عدم رزور) که غالبا با کیفیتی نامطلوب و بدون کنار غذا و نوشیدنی و ... می باشد، از ابتدای تشکیل این دانشگاه مورد اعتراض فراوان دانشجومعلمان بوده است و در سال تحصیلی آینده در صورت ادامه این روند، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بابت هزینه های رفاهی در هر نیمسال قریب به ۶ میلیون تومان پرداختی خواهند داشت؛ به عبارت دیگر، مبلغی در حدود دو برابر هزینه تحصیل، خوابگاه و غذای دانشگاه های شهریه پرداز !

با وجود این شرایط و در حالی که دانشجومعلمان امیدوار به اصلاح این فرآیند در جلسه اخیر هیات امنای دانشگاه خود بودند، بنا بر اطلاعیه معاونت های دانشجویی و طرح و برنامه و توسعه منابع دانشگاه فرهنگیان (اینجا)، این دانشجویان می بایست بابت هزینه خوابگاهی ۱۰ درصد حقوق خود و بابت هزینه آموزش مجازی نیز ۱۰ درصد دیگر از حقوق خود را پرداخت نمایند. این کسر از حقوق ۲۰ درصدی در اختیار دانشجومعلمان نیست و مستقیما با هماهنگی این دانشگاه و وزارت آموزش و پرورش، با یا بدون رضایت دانشجویان، از حقوق ایشان کسر می گردد.

در این میان، نکته جالب توجه و غم انگیز آنجاست که دانشگاه‌های دولتی و روزانه، بابت هزینه آموزش حق دریافت مبلغی را ندارند و حتی در دوران کرونا نیز اکثر دانشگاه های غیر دولتی/غیر انتفاعی و پیام نور و آزاد و دوره‌ های شبانه دانشگاه‌های دولتی در شهریه آموزشی خود تخفیفاتی را قائل شده اند (که البته محل اشکال و اعتراض فراوان است)؛ لیکن دانشگاه فرهنگیان که در مقطع کارشناسی فقط دارای پذیرش روزانه است و به نوعی دانشگاهی بورسیه نیز محسوب می شود، در اقدامی غیر متعارف هزینه آموزش مجازی و هزینه نگهداری خوابگاه های خالی را از همه دانشجویان (حتی بخشی از دانشجویان که تحت شرایطی استثنائی از حضور در خوابگاه معاف هستند!) به میزان ماهیانه ۶۰۰ هزار تومان کسر می کند.

فعالین صنفی و برخی از شوراهای واحد ها در این دانشگاه به مواجهه با این تصمیم برخاسته اند؛ لیکن شورای صنفی مرکزی این دانشگاه(شورای صنفی موسسه) علی‌رغم وعده های قبلی خود یعنی کسر حقوق ۱۰% در ایام کرونا، بنا بر مواضعی که تا کنون داشته و همچنین گزارش دانشجویان این دانشگاه،  اقدام قابل توجهی انجام نداده و در این شرایط به سکوت و تسامح روی آورده است.

برگرفته از «تلگرام شوراهای صنفی دانشجویان کشور»  ۱۸ اردی بهشت ماه ۱۳۹۹

بختی برای ویرایشِ گسترده ی این نوشتار نداشتم.  برجسته نمایی های درون متن از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۷, پنجشنبه

نمونه ها و نمادی از «جامعه عدل علی»؛ نه آن علی که این علی

ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام»): نمونه ها و نمادی از «جامعه عدل علی»؛ نه آن علی که این علی

برنام از آن من است:  ب. الف. بزرگمهر  ۲۷ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳



۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۶, چهارشنبه

می روم تا نشان شان بدهم چگونه باید جنگید

خبرنگار زبان دراز:
اینگونه که پیداست برای انجام کاری کارستان به اسپانیا و پرتغال رهسپارید؟*

بچه پرروی مزدور «یانکی» ها:
نه! به هیچکدام از آنجاها نمی روم؛ کارستان من همینجاست. رهسپار پیشانی نبرد در خارکف هستم که سربازان مان با دیدنِ روس ها از سنگرهای شان می گریزند. می روم تا نشان شان بدهم چگونه باید جنگید.

ـ ایکاش زودتر از این ها، پیش از جان سپردن شمار بسیاری سرباز و فرمانده، چنین کاری بسرتان می زد (با گویشی اندکی نیشدار)!

ـ اگر زودتر می رفتم، چه بسا پیش از آن ها جان به جان آفرین می سپردم و کارها می خوابید.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

زیرنویس پرتور:

* «ولودیمیر زلنسکی» رهسپاری برنامه ریزی شده ی خود به اسپانیا و پرتغال را به شَوَند روز و روزگار ناگوار پیشانی های نبرد بویژه در استان خارکف زیر پا نهاد.

بنیاد داده ها برگرفته از «چوب دو سر گُه» به تاریخ ۲۶ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب است.  ب. الف. بزرگمهر

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۵, سه‌شنبه

پیامی برجسته و راهگشا از جوانان کهنسال کرمانشان

خواست ها و دردهای همسان، نیازمند همبستگی و سازمانیابی همدردان از هر رسته ای در زنجیرهایی بهم پیوسته و ناگسستنی

درودی از دل و جان به جوانان کهنسال کرمانشان

ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

ویدئوی پیوست: پیامی برجسته و راهگشا از جوانان کهنسال کرمانشان



۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۴, دوشنبه

یکباره بزنید هم خودتان و هم ما برجای ماندگان را آسوده کنید ...

زن جوانِ درمانده، نالان و اندیشناک با خویشتن:
یکباره بزنید هم خودتان و هم ما برجای ماندگان را آسوده کنید ... تا کی باید با ترس و لرز از بمباران های ناگهانی از شمال به جنوب و از جنوب به شمال بگریزیم؟

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

زیرنویس پرتور:

فرار شهروندان پلستینی از «رَفَح» در پی تبهکاری های تازه ی دولت سزاوار سرنگونی «عزراییل» در آن باریکه سرزمین تنها مانده

پی افزوده:

... و تو مادربخطای آتش افروز که همراه با مشتی لات و لوت فرمانروا بر ایران، توده های مردم ایران را نیز به مرگ گرفته اید، چرا خفقان گرفته ای و دیگر جیکت در نمی آید؟ نمی خواهی پند و اندرزی تازه از خود در کنی؟

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

توده های آگاه مردم «عزراییل» خواهان برکناری دولت فراراست فرمانروا هستند

هزاران تن از مردم «عزراییل» شنبه شب، ۲۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳، در تل‌آویو، اورشلیم، حیفا و چند شهر دیگر آن کشور ساختگی با پشتیبانی از خانواده‌های گروگان‌های گرفتار در باریکه ی غَزّه، گردهمایی های پرخاش آمیز برگزار کرده و از دولت خواستند گفتگو برای دستیابی به یک سازش برای آزادی ربوده‌شدگان را پی گیرد. آن ها همچنین خواهان برگزاری گزینش زودهنگام مَهِستان (پارلمان) برای جایگزینی دولت و نخست‌وزیر بودند و از وزیرانی که به پشتیبانی از ارتش «عزراییل» در جنگ به گروهبندی (ائتلاف) دولت پیوستند، خواستند کناره گیرند (استعفا دهند). پرخاشگران می‌گفتند آن دسته از وزیرانی چون «بنی گانتس» و «گادی آیزنکوت» نیز پاسخگوی مرگ گروگان‌های در بندند.

گزیده ای برگرفته از یک گزارش در تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۲۳ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش، پارسی  و اندک بازنویسی درخور از اینجانب؛ برنام نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۳, یکشنبه

اُم الفسادی که یک روده ی راست در شکم نداشت ـ بازپخشش

ملاحظه بفرمایید این آقای منتطری چه چیزهایی درباره ی شما نوشته ... این را برادران امنیتی مان از کشوی میز حاج کِرمعلی عسگر الاغی پیدا کرده اند ...

از زبان «اُم الفساد والمفسدین» که سرگرم شستشوی مغز امام راحل است:

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/02/blog-post_35.html



ترس شما، رُک و پوست کنده از دست دادن بازار پرسود ایران است. ـ بازپخشش

به ویدئوی پیوست باریک شوید! پیامی از رییس جمهوری چین به مردم ایران و در بنیاد به حاکمیت تبهکار جمهوری اسلامی به بهانه ی «شب یلدا»ست؛ پیام از کشوری که هنگامی دورتر، «جمهوری خلق چین» یا «جمهوری توده ای چین» خوانده می شد و با همه ی دهه ها رفتار کژدار و مریز و کرداری نه چندان شایسته بویژه در پهنه ی سیاست جهانی، رویهمرفته سزاوار چنین برنامی بود. نمی دانم آیا هنوز چنین برنام و پیشوندی جلوی نام آن کشور باستانی بکار برده می شود یا نه؛ ولی هرچه هست، برنامی رنگ باخته است که دیگر از کم ترین ارزشی برخوردار نیست؛ آنجا گام بگام به کشور سوپرمیلیاردرهای چینی و اروپایی و جاهای دیگر دگردیسه شده و با رویش و گسترش هماوندی های سرمایه داری که تار و پود اقتصاد و سیاست آن کشور را به چنگ آورده، نشانه ای چندان از اقتصاد خلقی برجای نگذاشته است. پیام دوپهلوی رییس جمهوری آن کشور بروشنی گواه آن است؛ وی درباره ی هماوندی های اقتصادی میان چین و ایران که بخش سترگی از آن، دربرگیرنده هماوندی های بازرگانی میان دو کشور است از آن میان، می گوید:
«هنگامی که گروهی از بازرگانان ایرانی به چین می آیند و خودشان فرآوری کالاهای ناراست (تقلبی)* را به کارخانه ها سپارش می دهند، گناه ما چیست؟» وی که گویی از نارسایی منطق درونی چنین سخنی آگاه است، در جای دیگری از پیامش می گوید:
«چین کالاهایی عالی و با کیفیت هم تولید می کند، ولی این گناه ما نیست که بازرگانان ایرانی گرایش به خریداری آن ها ندارند» و من با خود می گویم:
اکنون کمی بهتر شد. اینکه بزرگ بازرگانان ایرانی که بر بخش سترگی از حاکمیت کشورمان چیره اند و دستگاه دیوانسالاری نیز زیر فرمان و به دلخواه آن ها می چرخد، جُستاری روشن است؛ آن ها تنها در پی سود بیش تر و به هر بهای سبک یا سنگینی برای مردم ایران اند؛ می خواهند از این دست بخرند و با آن دست بفروشند؛ بی آنکه کاری انجام داده باشند:
زالوهایی به جان مردم ایران افتاده که به گفته ی آن زبانزد: «بر آن ها حرجی نیست»؛ ولی آیا این، دلیلِ منطقی و درستی است که تو به عنوان رییس جمهور کشوری بزرگ بر زبان می رانی؟ اگر ایراد می گیری که «مگر کشور شما گمرک و بنیاد استاندارد ندارد»، سخنی درست، ولی یکسویه است؛ آیا کشور بزرگ شما که از سویه های مدیریت اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی، پله ها فراتر و برتر از مدیریت نابخرد و نابکار اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی در حاکمیت آن است، نمی بایستی از فرآوری کالاهایی بُنجل و در برخی موردها مرگبار که آن کشور را بدنام می کند، جلوگیری کنید؟! نیک که بنگرید از این سویه هیچ تفاوتی میان شما و آن سوداگران ایرانی نیست؛ انگیزه ی هر دوی شما، دستیابی به سود هرچه بیش تر در زمانی کوتاه تر و از راه های آسان تر بوده و هست! بنابراین، آنجا که می گویید:
«ما نگران هستیم، هنگامی که در آینده تحریم های اقتصادی علیه ایران برچیده شود، سوداگران سودجو این بار کالاهای ناراست بیش تری به کشورتان وارد کنند»، ترس تان از جای دیگر است؛ وگرنه، همین پیام را سال ها پیش تر به گوش مردم ایران می رساندید و از آن مهم تر، جلوی فرآوری کالاهای سپارشی و نیرنگبازی را می گرفتید؛ کالاهای سپارشی بُنجل و مرگبار برای توده های مردم کشورهایی چون ایران و سرشار از سودی دو سویه؛ هم برای شما و هم برای سوداگران کشورهای دیگر! ترس شما، رُک و پوست کنده از دست دادن بازار پرسود ایران است! و شما دچار همان فرصت جویی (اپورتونیسم) کوته بینانه ای در زمینه ی اقتصادی بوده و همچنان هستید که در زمینه سیاسی دهه هاست به آن دچارید. نیرنگبازی با مردم ایران را کنار بکذارید!

ب. الف. بزرگمهر   پنجم دی ماه ۱۳۹۳ 

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/12/blog-post_937.html

* بجای واژه ی از ریشه عربی «تقلب» می توان از واژه ی «ناراستی» سود برد.

پی نوشت:

در گفتگویی تلفنی با کهنه رفیقی آگاه شدم که زیرنویس ویدئوی زیر، ساخته و پرداخته ی یک ایرانی تبار امریکایی است و با آنچه رییس جمهوری چین بر زبان آورده، سازگاری ندارد.

با سپاس از باریک بینی و یادآوری آن رفیق، همانگونه که برای وی نیز گفتم، هسته ی جُستاری که درباره ی چگونگی هماوندی های میان ایران و چین به آن ها اشاره نموده ام، همچنان دست نخورده برجای می ماند.  

ب. الف. بزرگمهر   ششم دی ماه ۱۳۹۳ 

https://www.youtube.com/watch?v=endIVO4WpAg

برای چه لگد به روغندان بخت خود می زنید؟! ـ بازپخشش

باز هم که شما کشورهای دیگر را با ولایت مقدس آسمانی ـ ریسمانی مان سنجیدید و آمار از خود در کردید!* مگر نمی فهمید که در این ولایت، یادگیری تنها سه چهار کلمه ی قرآنیِ الحمدلله، انشاء الله و ماشاء الله به اندازه ی جمیع آموزش کشورهای غربی ارزش دارد؟! اندکی شرعیات و معقول و منقول (همان شنگول و منگول داستان کودکان!) و اینا هم که به آن بیفزایید، دیگر نور اعلی نور می شود و نان تان در روغن است. چه آموزش و پرورشی بالاتر از این؟! نگاهی به تک تک مسوولین یکی از دیگری پاکدست تر نظام بیندازید که چگونه بر همین پایه پیشرفت های درخشان کرده به مدارج بالای زمینی دست یافته و در بالا رفتن از ریسمان الهی با هم چشم و همچشمی می کنند. برای چه بجای اینکه شما هم مانند آن ها نان تان را در آن روغن فرو کنید و از گلو فرو دهید، لگد به روغندانِ بخت خود می زنید؟!

ب. الف. بزرگمهر   دهم اَمرداد ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/08/blog-post.html

* بر پایه آمارِ «سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه»، میانگین سرانه دانش‌آموزی کشورهای جهان ۹۳۱۳ دلار  «ایالات متحد» است. سرانه دانش آموزی در ایران در سال ۹۷ کم و بیش، برابر ۶۰۶ دلار «ایالات متحد» بود. در میان کشورهای جهان، لوکزامبورگ با سرانه دانش‌آموزی ۲۱۱۵۳ دلار، کمابیش ۳۵ برابر بیش از ایران، برای آموزش هر یک از دانش‌آموزانش هزینه کرده است. بر پایه  آمار یادشده، بهره ی آموزش و پرورش از «فرآوری (تولید) ناخالص ملی» ایران کم تر از نیم درصد است که در سنجش با بیش تر کشورهای جهان، درصدی بسیار ناچیز بشمار می‌آید؛ برای نمونه، کشور کوبا دوازده درصد از «فرآوری ناخالص ملی» خود را برای آموزش هزینه می کند.

برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران»  نهم اَمرداد ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

 

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۲, شنبه

ستاره های سرخ نازنین

ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

زیرنویس پرتور:

«آسک اورمانبتوف» ۱۰۱ ساله، کهنه سرباز جنگ جهانی دوم در جشن های روز پیروزی در بیشکک از سربازان و مردم قرقیزستان شادباش دریافت می کند ـ  هشتم ماه مه ۲۰۲۴ ترسایی



چهره ها خود گویای واقعیتی ناگوارند ... ـ بازپخشش

از نیمرخ پیرمرد نمی توان چیز چندانی دریافت؛ ولی حرکت دستش، نشانه ای روشن است. بازتاب آن را در چهره ی دَمَق و ترش کرده ی برادر تازی ـ انگلیسی می توان دید که مدتی است کم تر رسانه ای می شود؛ نشانه ای از اندیشناکی برای ترک به هنگام «کشتی نظام»؟! از این دانشجوی بزدل سال ها پیش، چندان دور از ذهن نیست ... و از آن سه نفر پشت سر وی که بگمان بسیار، محافظین وی هستند؛ تنها نفر میانی، شاید نگاهی همدلانه با آنچه پیرمرد یادآور می شود، دارد ... و این یکی که شاید هنوز چند شویدی نازک در شوره زار بالای سرش، خودنمایی می کند، آشکارا می کوشد تا با ریشخند وی را دست به سر کند. چه اندازه چندش آور است ...

برادر تازی ـ انگلیسی، آشکارا چشم دیدن پیرمرد را ندارد و شاید در همان آن با خود می اندیشد:
ـ آه! چقدر خوب می شد از چنگ این ها آسوده می شدیم ... کاش زودتر گورش را گم کند ...

... ولی، تنها لحظه ای بعد، «عقل معاش» ندا می دهد که:
ـ نه! این ها که نباشند، کار ما زارتر است؛ دیگر پشتوانه ای برای چانه زدن نداریم ... ریش و قیچی دست آن هاست ...

ب. الف. بزرگمهر   نهم آبان ماه ۱۳۹۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/10/blog-post_372.html

خرمگسانی سزاوار دوزخ! ـ بازپخشش

به چه انگیزه ای می کوشند مردم ایران را روانه ی بهشت کنند؟!

اگر چنین است که آن امامِ صادق فرموده اند به چه انگیزه ای می کوشند مردم ایران را به زور هم شده، روانه ی بهشت کنند؟! و اگر بر بنیاد این روایت از کتابی که پس از قرآن مهم ترین کتاب شیعیان بشمار می رود، همگی روانه ی دوزخ خواهیم شد، دیگر چه نیازی به نماز و نیایش و پرستش خداوند نادیده از سوی به گفته ی آن امام: «مردم دیگر» برجای می ماند؟!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/11/blog-post_18.html



من ماهی بسیار لغزنده ی همین آبم و دستیابی به من به این سادگی ها نیست

می خواهید مرا دستگیر کرده به دادگاه تبهکاری های جنگی بسپارید؟ کور خوانده اید! من همینجا چندین پرونده ی پولشویی و رشوه گیری دارم که با هر پیشامد و آشوب و جنگی، گذرا هم شده بکنار نهاده می شود؛ آمریکایی ها و انگلیسی ها نیز پشت و پناهم هستند و از اینکه هر بار می توانم با ترفندی تازه، آن رهبر چُس مرده ی ایران را به جنب و جوش وادارم و بدست خودشان آتشی تازه بر پا کنم، بسیار خرسندند و درآمدهای شان از برانگیختن ناامنی و فروش جنگ ابزار افزایش چشمگیری می یابد. من ماهی بسیار لغزنده ی همین آبم و دستیابی به من به این سادگی ها نیست.

از زبان این یابوی سزاوار مرگی دردناک:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ 

پشتیبانی از پیشنهادِ مهتر ‌جمهور کلمبیا هم اکنون بایسته است و نباید آن را به آینده وانهاد

چرا کشورهای دیگر جهان از آن میان بویژه شیخک نشین ها و خرسک نشین های درون و پیرامون شاخاب پارس از کار بسیار درست و پیشنهاد ارزنده ی «گوستاوو پترو»، مهتر جمهوری کلمبیا پشتیبانی نکرده اند؟!* از دید من، این پشتیبانی هم اکنون بایسته است و نباید آن را به آینده وانهاد.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

* گوستاوو پترو، مهتر ‌جمهور کلمبیا از دادگاه کیفری جهانی و «شورای امنیت سازمان ملت ها» خواست تا برای جلوگیری از نسل‌کشی مردم پلستین در شهر رفح غزه دست بکار شود.

کابینه جنگ اسرائیل روز جمعه با «گسترش سنجیده» عملیات نظامی در رفح موافقت کرد و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، متعهد شد علیرغم تهدیدهای آمریکا برای کاهش کمک های نظامی، این حمله را ادامه دهد.

پترو در واکنش به بیانیه رهبر اسرائیل نوشت: نتانیاهو نسل کشی را متوقف نخواهد کرد. «این به معنای صدور حکم بین المللی از سوی دادگاه کیفری بین المللی است.»

رهبر کلمبیا پیشنهاد کرد که شورای امنیت سازمان ملل باید «استقرار یک نیروی حافظ صلح در خاک غزه را بررسی کند.»

در سخنرانی روز کارگر در بوگوتا در اوایل این ماه، پترو متعهد شد که روابط دیپلماتیک خود را با رهبری "نسل کش" اسرائیل قطع کند و با فلسطینی های غزه ابراز همبستگی کرد که "کودکانشان در اثر بمب ها مرده و تکه تکه شده اند."

رفح در جنوب غزه آخرین مرکز عمده جمعیتی این منطقه است که هنوز تحت کنترل اسرائیل نیست. در ماه های اخیر صدها هزار فلسطینی آواره داخلی در آنجا پناه گرفته اند. در اوایل این هفته، اسرائیل شهر را بمباران کرد و نیروها و ده ها تانک را به مناطق شرقی اعزام کرد که آن را یک عملیات "محدود" توصیف کرد.

چندین رسانه ماه گذشته گزارش دادند که دیوان کیفری بین‌المللی می‌تواند نتانیاهو و چند مقام عالی رتبه دیگر را به جنایات جنگی در رابطه با جنگ غزه متهم کند.

به گزارش یکی از رسانه ها، نتانیاهو از جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا خواسته است تا از تعقیب دیوان کیفری بین المللی به همراه یوآو گالانت، وزیر دفاع و هرزی هالوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل جلوگیری کند.

نمایندگان جمهوریخواه و دموکرات ایالات متحده هر دو نسبت به "عواقب" دیوان بین المللی کیفری در صورت تعقیب مقامات اسرائیلی هشدار داده اند و اکنون گزارش شده است که گروهی از دموکرات های جمهوری خواه در حال طراحی تحریم ها علیه دادگاه هستند.

برگردان گزیده ای از یک گزارش برگرفته از «آرتی» به تاریخ ۲۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ به یاری «گوگل» که بختی چندان برای ویرایش آن نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۱, جمعه

دو نمونه از بکارگیری دمکراسی و پاسداری از هوده ی آدمی و دیگر کشورها به شیوه ی «یانکی» ها

در زیر دو نمونه از چگونگی بکارگیری دمکراسی و پاسداری از هوده ی آدمی به شیوه ی «یانکی» ها را بر بنیادِ گفتگوی پندارآمیز خبرنگاری با «پرزیدنت بادبادی» آورده ام؛ دمکراسی و پاسداری از هوده ی آدمی رنگ و رو باخته ای که دیگر نه تنها آن رنگ و روغن تا بیست سی سال پیش خود را ندارد که به اندازه ی آبکی شده که با هیچ ترفندی نمی توان آن را بخورد ملت ها و خلق های جهان داد؛ چیزی چون «آب زیپو» یا از آن بدتر که در گویشِ کوچه و بازار زشت و زیبای ما ایرانیان: «آب کُس رُقّیه» نام گرفته است.

پرسش خبرنگار زبان دراز از سردمداران «یانکی» ها در «کاخ روسیاه»:
ـ شما که بزرگ ترین پشتوانه ی دولت عزراییل و مِهتَرِ آن «ناتانیاهو» هستید، چرا به آن ها فشار نمی آورید تا آتش بس را پذیرفته و دست از بمباران شهروندان بیگناه عرب که بیش ترشان زن و کودک و کهنسال هستند، بردارند؟

پاسخ آماده شده برای روخوانی از سوی «مستر کوکایین»:
ـ سامانه ی ما بر بنیاد دمکراسی و پاسداری از هوده ی آدمی و دیگر کشورها در گزینش راهکارهای خود استوار شده و ما نمی توانیم دولت ها و ملت های دیگر را به آنچه دلخواه ماست، واداریم. همین روزهای گذشته چندین بار از آن ها خواستیم که هوده ی آدمی در غزه را پاس دارند و از بمباران و کشتن شهروندان خودداری کنند؛ ولی بیش از این کاری از دست مان ساخته نیست. 

ـ اینگونه که گزارش های مالی وزارت دارایی عزراییل نشان می دهد، کم و بیش نیمی از جنگ ابزارهای بکار برده شده از سوی ارتش آن کشور در جنگ غزه از کشور ما خریداری شده است.* چرا دولت شما به آن ها این همه جنگ ابزار فروخت تا آدم بکشد؟

ـ این هم در چارچوب همان دمکراسی و پاسداری از هوده ی آدمی می گنجد؛ ما که نمی توانیم دوستان خود و آن ها که وبالِ گردن مان هستد را در تنگنا بگذاریم. ما از این هوده برخورداریم که به هر کس که دلمان خواست، جنگ ابزار بفروشیم. چنانجه شما جُستاری به این سادگی را درنیافته اید، روشن است که از دمکراسی سر درنمی آورید.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

* «رسانه‌های اسرائیل با استناد به گزارش‌های مالی وزارت دارایی اسرائیل اعلام کردند حدود نیمی از تسلیحاتی که ارتش این کشور در جنگ جاری علیه گروه افراطی حماس در غزه به کار برده، از آمریکا خریداری شده است.»

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  ۱۸ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

تا هنگامیکه چنین است، نمی توان براستی نام آدمی بر ما نهاد ـ بازپخشش

بجز آن زنک کون گنده ی آلمانی، نمایندگان و گماشتگانِ «جامعه جهانی» و نزدیک ترین دنباله روهای شان در اینجا و آنجا، همین ها هستند. بیش از ۹۴ درصد دارایی جهان* از آنِ این «جامعه» است که از «ممالک محروسه ی شیطان بزرگ» در آنسوی اقیانوس ها گرفته تا چین و ماچین در همه جا، سایه شان بر سر سایر آدمیان ـ چنانچه آن ها را هنوز آدم بتوان نامید! ـ سنگینی می کند. «جامعه جهانی»، فرمانروای کمابیش همه ی زمین است و سرراست و ناسرراست بر همه ی چرخه های زیستی از طبیعی گرفته تا اجتماعی انگ و نشان خویش را می گذارد و سرنوشت سایر جانوران دوپا را رقم می زند؛ گونه ای خدایی! گرچه، نه خدایی مهربان و راهنما که خدایی که از افزایش شمار جانوران دوپا و تنگی جا بر روی زمین، سخت نگران است و می خواهد سر به تن شان نباشد؛ خدایی که به خون همگی تشنه است و هر آن دستش برسد، همه را سر به نیست خواهد نمود؛ خدایی که سخت طرفدار زیست بومِ زمین است؛ ولی بدون سایر جانوران دوپا که همه جا را آلوده اند و زِرت و زِرت، بچه نیز پس می اندازند. اوست که برای پاکیزگی زیست بوم زمین می کوشد. اوست که روشن می کند، چه چیزی راست یا دروغ است و ما سایر جانوران دوپا از این هوده برخوردار نیستیم که کارهای ناخوشایند وی از دیدِ خودمان را تبهکاری بشمار آوریم؛ زیرا آماج های وی، ابزارهای بکار برده شده را پاک و پاکیزه می کند. بمب و موشک و سایر جنگ ابزارها بخودی خود، ابزارهایی ناخوشایند و حتا ناگوارند؛ ولی هنگامیکه برای پاکیزگی زیست بوم زمین بکار گرفته می شوند، باید بگونه ای دیگر به آن ها نگریست و به بایستگی بکارگیری شان گردن نهاد و خرده نگرفت. نه تنها ما که حتا نزدیک ترین دنباله روهای «جامعه جهانی» بخشی از آن بشمار نمی روند. ما ابزار دست و اگر باریک تر بگویم: بردگانِ «جامعه جهانی» در سرتاسر زمین هستیم و تا هنگامیکه چنین است، نمی توان براستی نام آدمی بر ما نهاد؛ بردگانی که با کاربرد فزاینده و جهانگیر آدمواره ها («رُبات» ها)، دوران آن بزودی به پایان می رسد. اینکه بر سر «جامعه جهانی» چه خواهد آمد، ستیزه ی دیگری است؛ ولی ما «سایرِ آدمیان» یا باریک تر بگویم: «سایر جانوران دوپا» نیز کاربرد خویش در سامانه ی اجتماعی ـ اقتصادی کنونی را از دست خواهیم داد. آدمواره ها کار و بار را در همه جا بدست خواهند گرفت. اینک، درمی یابید چرا باید به بمب و موشک و سایر جنگ ابزارهای «جامعه جهانی» بگونه ای دیگر نگریست؟

ب. الف. بزرگمهر    ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/04/blog-post_15.html

* ۹۴ درصد  دارایی جهان از آنِ ۲۰ درصد آدمیان است و ۸۰ درصد برجای مانده، تنها ۶ درصد دارایی دارند. ۵۰ درصد دارایی از آنِ ۲ درصد آدمیان است و یک درصد توانگران، ۴۳ درصد دارایی جهان را از آن خویش نموده اند. (ﺑﺮگرفته از ﮔﺰاﺭﺵ بنیاد پژوهشی «کِرِدیت سوییس» ـ «credit suisse» ـ اﻛﺘﺒﺮ ۲۰۱۵ ترسایی)

تنها جایی که برایش گذرنامه نگرفته اند، بهشت است ـ بازپخشش

گزارش زیر از آنِ بیش از دو ماه پیش است؛ هنگامیکه آن را می خواندم، نوشتم:
اینجا در دم و دستگاه ولایت از بالا تا پایین، هر کدام شان را بتکانی، گذرنامه ی انگلیسی و آمریکایی و ... از جیب هایش بیرون می ریزد؛ تنها جایی که برایش گذرنامه نگرفته اند، بهشت است.

خبرچینی برای چه و کدام آماج؟! هنگامیکه همه ی این دم و دستگاه در خدمت آماج های امپریالیستی است و حتا کوچک ترین سوراخ سُنبه های پایگاه های نظامی را نیز گشته اند،* «اشراف اطلاعاتی ما بر تحرکات سرویس های جاسوسی رژیم صهیونیستی و انگلیس ...» ** گزافه گویی بیش از اندازه یا همانا گُه خوری بیش نیست. آنچه بیش از پیش توی چشم می زند، زد و خوردهای باندی میان دزدان برای گرفتن امتیازهای بیش تر، سهم خواهی، به حساب آورده شدن، نشان دادن اینکه «ما هم هستیم ...»، «نمی توانید ما را نادیده بگیرید ...» و اینگونه جُستارهاست. خبرچین و مزدور و سرسپرده ی بیگانه، بیش از هر جای دیگری، درون و پیرامون «هِرَمِ ولایت» انباشته است؛ نیازی به راه دور رفتن و اینا نیست.

هنگامیکه مشنگی چون تو به پشتیبانی از یکی از هموندان خانواده ای انگلیسی ـ تازی درمی آید، تنها ماهیت خود را روشن می کند و نشان می دهد دست اندر آش آلوده ی همان ها دارد. هان؟! جز این که نیست؟ آیا می توان از کسی که در جایگاه ریاست «سازمان اطلاعات سپاه» تمرگیده، چشم چنین خریّتی داشت و پنداشت که شاید از سر نادانی، چنین یاوه هایی بر زبان رانده است؟

 ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/12/blog-post_89.html

پی نوشت:

* «در هیچ یک از مراکز نظامی جمهوری اسلامی ایران، فعالیت و یا حتی تحقیقات هسته ای وجود ندارد و بازدیدهای انجام شده از سوی آژانس طی سال های گذشته این مطلب را تایید می کند.» گفته ای در رفته از دهان یکی از مشنگ های «نظام» به نام علی شمخانی، برگرفته از گزارش «موضوع دسترسی به اماکن نظامی ایران، پرونده ای ملغی شده است»، «ایرنا»  ۲۴ شهریور ماه ۱۳۹۶

http://www.irna.ir/fa/News/82665183

** برگرفته از گزارش «سرویس های جاسوسی به دنبال ایجاد بی اعتمادی نسبت به مسوولان هستند»، «خبرگزاری مهر»  ۱۲ مهر ماه ۱۳۹۶

زیرنویس تصویر:

تنها جایی که برایش گذرنامه نگرفته ایم، بهشت است.

اندیشه ای بر زبان این مشنگ نیامده:    ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۶ 

***

سرویس های جاسوسی به دنبال ایجاد بی اعتمادی نسبت به مسوولان هستند

رییس «سازمان اطلاعات سپاه» با بررسی سویه های ضد امنیتی نهادهای خبرچینی بیگانه بر ضد «نظام» از برنامه های تازه ی رسانه ای دشمن پرده برداشت.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از صداوسیما، حجت الاسلام حسین طائب گفت:
«اشراف اطلاعاتی ما بر تحرکات سرویس های جاسوسی رژیم صهیونیستی و انگلیس حاکی از آن  است که پس از شکست تلاش های آنان برای به محاق بردن پروژه نفوذ و ایجاد ناامنی در کشور، این سرویس ها با طرح ”کِیس“ های بی اساس و نشر اکاذیب به دنبال مشغول سازی افکار عمومی و ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به مسوولین خدوم نظام هستند.»

وی ضمن دروغ خواندن اتهام به میان آمده درباره ی یکی از هموندان خانواده محترم رییس قوه قضایی گفت:
«با توجه به برخوردهای قانونی موثر قوه قضائیه در برخورد با مفسدین و عوامل نفوذی دشمن در  سال های اخیر، بالاخص دستگیری و اعلام محکومیت جواسیس دو تابعیتی وابسته به آمریکا و انگلیس و برخی سرویس های منطقه ای همکاری  آنان، این گونه هجمه ها و دروغ  پردازی های  عناصر وابسته به دشمن دور از انتظار  نیست.»

حجت الاسلام حسین طائب افزود:
«حسب اطلاعات ما طی ماه های آتی این روند اتهام زنی ها و پرونده سازی های دروغین در خصوص موضوعات و شخصیت های دیگر نیز ادامه دارد.»

وی در پایان اعلام داشت:
«در صورت نیاز و در زمان مقتضی جزئیات بیشتری از اهداف این فضا سازی رسانه ای ضد انقلاب، گردانندگان و عوامل همکار داخلی و شبکه تامین مالی آنان منتشر خواهیم کرد.»

«خبرگزاری مهر»  ۱۲ مهر ماه ۱۳۹۶ (با اندک ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!