چه کسی گفته گوز با شَقیقِه (گیجگاه) هماوند نیست؟ در جهان کنونی، بگاه بایسته، هر چیزی با چیزهایی دیگر هماوند می شود؛ این هم نمونه ی آن:
ایستاندن نشستِ دادگاه سپاری (توقف جلسه محاکمه) نتانیاهو [بخوان: «نادان یابو»!] در پی رخدادی (وقوع تحولات) امنیتی
ـ هنگامی (درحالی) که نشست دادرسی (محاکمه) «بنیامین نتانیاهو» برای (به
خاطر) پرونده های تبهکاری (فساد) دقیقه هایی (دقایقی) پیش آغاز شده بود، در پی رخدادی
امنیتی از کار یازایستاد (این نشست متوقف شد).
ـ رایزنِ رزمیِ (مشاور نظامی) «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم «سیونیستی» (صهیونیستی) به تالار برگزاری نشست دادرسی آمد و خواستار ایستاندن گذرایِ (موقت) نشست شد تا روندهای امنیتی درنگ ناپذیر (فوری) را به آگاهی نتانیاهو برساند (اعلام کند].
ـ پس (بعد) از رسیدن رایزن رزمی به تالار برگزاری دادگاه و دادن یک پاکت دربسته به نتانیاهو، نخست وزیر رژیم سیونیستی بی درنگ (فورا) نشست را فرو نهاد (ترک کرد).*
ب. الف. بزرگمهر یکم امرداد ماه ۱۴۰۴
* برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
پی افزوده:
هَخا یا بانوی روزنامه نگار! تا آنجا که می دانم یکی از کاریاهای یک نویسنده در هر زبانی که کارِ روزنامه نگاری را نیز دربرمی گیرد، کاربرد پاکیزه ترین واژه ها در کوتاه ترین گزاره هایِ خوب نشانه گذاری شده با کم ترین بکارگیری کارواژه های کمکی است؛ برداشت نابجا نیز نشود؛ آماج سخنم آنچه «سِرِه نویسی» خوانده می شود، نیست که پایه و بنیادی ندارد. همه ی زبان ها ازگذشته های دور خود به شوندهای گوناگون بویژه بازرگانی با یکدیگر آمیختگی داشته و دارند؛ سخن بر سر واژه های نتراشیده نخراشیده ی بیگانه ای است که وختی همتراز آن ها در زبان خودی هست، نیازی به کاربرد آن ها نیست؛ بویژه واژه های از ریشه تازی یا واژه های از بنیاد پارسی دگردیسیده شده به آن زبان که بدرازای تاریخ با زور شمشیر و زبان بریدن و گاییدن نه تنها نیاکان مان که شکاندن واژگان زبان پارسی، شیوه ی سخن گفتن و نوشتن مان را آمیزه ای از زشت و زیبا نموده اند.
ب. الف. بزرگمهر یکم امرداد ماه ۱۴۰۴

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر