ریدم به این ولایتِ سگ مذهب؛ نه چیزی بیش، نه چیزی کم!

ریدم به این ولایتِ سگ مذهب؛ نه چیزی بیش، نه چیزی کم (بنگرید به گزارشِ زیر این یادداشت)! اشاره ای است به آنکه سال ها پیش گفته بود:
«ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را می خواهیم ...»۱ و هم اکنون، چون بسیاری دیگر از روشنفکرانِ لایه های میان به بالای هازمانی از راستِ راست گرفته تا چپ دروغینی که از نیرو گرفتن «طبقه کارگر» و نزدیک ترین زحمتکشانِ پیرامونِ آن در دستیابی به رهبری جنبشی توده ای برای سرنگونی گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان می ترسند،۲  در پی «همه پرسی» («رِفراندُم») است. بفرمایید! بزبانِ بیش تر گوش آشنای تان: این «قاطبه ی اهالی ملت» و این هم «همه پرسی»:
«هخایان و بانوانی که سنگ میهن به سینه می کوبید، ꞌصندوق رایꞌ و ꞌهمه پرسیꞌ یا هر نام دیگری که بحای آن ها برمی گزینید، همین توده ی انبوه کار و رنج است که سال ها جانفشانانه پای در میدان رزمی نابرابر و جانکاه با تبهکارترین رژیم تاریخ ایران داشته و دارند و آنگاه که روزنه ای کوچک در همین دوره ی کبود و سیاه اسلام پیشگان فرمانروا یافته اند، نیروی برانگیزانندگی، سازماندهی و رهبری خود را در شایسته ترین برونزدها نشان داده اند.۳

اگر آن ها را برسمیت می شناسید، رُک و پوست کنده بر زبان آورید؛ وگرنه، چنانچه می خواهید روی کول شان سوار شده، خر خود را برانید، افزون بر آنکه هرج و مرج در اندیشه و کردار را گسترش می بخشید، کور نیز خوانده اید! توده های مردم ایران، چون مارگزیده از هر ریسمان سیاه و سپیدی می ترسند.

ب. الف. بزرگمهر   دهم امرداد ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ برگرفته از بیانیه شماره ۱۳ میرحسین موسوی رو به ملت ایران»، هفتم مهر ماه ۱۳۸۸ در پیوند زیر:
«بی بی سی»

همچنین:
«... گرچه در گفتار و با رویکردی ناراست و دوپهلو به دوران بسیار کوتاه انقلابی در گذشته، بانگِ ꞌجمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیادꞌ که بخودی خود از هیچگونه آرشی برخوردار نیست را سر داده بودند، گوشه ی چشمی نیز به کنار آمدن با کشورهای امپریالیستی و بویژه امپریالیست های ꞌیانکیꞌ و زیر پا نهادن اندک برجای مانده های انقلاب توده ای بهمن ۵۷ داشتند و در سخنرانی های شان، بارها چنین گرایشی را پوشیده و آشکار بر زبان راندند.»

برگرفته از نوشتارِ «ایران، کشوری از درون چنگ اندازی شده!»  ب. الف. بزرگمهر    ۱۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/08/blog-post_75.html

۲ ـ بنگرید به نوشتار «همه پرسی، خودِ ماییم که پای در میدان داریم!» ب. الف. بزرگمهر    ۱۶ دی ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/01/blog-post_76.html

۳ ـ بنگرید به یادداشت «آینده ی ایران زمین، یکپارچگی آن و پابرجایی پیوند خلق های آن در گرو پیروزی طبقه کارگر است»  ب. الف. بزرگمهر   چهارم امرداد ماه ۱۴۰۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2025/07/blog-post_35.html

***

گزارشی هولناک از قیمت‌های نجومی سفره‌های کارگران و تمام زحمتکشان

دهک‌های فرودست، دیگر قادر به خرید حبوبات و برنج نیستند. این داده‌ها مربوط به بازه زمانی تا پایان خردادماه است و در تیرماه یک گرانی ۵۰ درصدی دیگر به هزینه‌های این اقلام افزوده شده است

نسرین هزاره مقدم

ـ داده‌های تورمی نشان از افزایش نجومی و بی‌سابقه قیمت اقلام خوراکی دارد؛ آنچه داده‌های رسمی نشان می‌دهد گرانی بیش از ۷۰ درصدی اقلام اساسی از جمله برنج و حبوبات از ابتدای زمستان قبل تا پایان خرداد امسال است و البته داده‌های میدانی نشان می‌دهد در تیرماه، اقلامی از جمله برنج ایرانی بازهم یک گرانی بیش از ۵۰ درصدی را تجربه کرده‌اند؛ بعد از جنگ ۱۲روزه، قیمت هر کیلو برنج ایرانی از ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان رسید.

ـ شاخص‌های تورمی گواهی می‌دهند که لوبیا، برنج و لپه در ۶ ماه گذشته (تا پایان خرداد) حداقل ۷۰ درصد گران شده‌اند! در همین بازه زمانی، متوسطِ تورمِ اقلام اصلی سفره خانوار به طور میانگین ۳۵ درصد بوده است. کالاهایی مانند گوشت قرمز، گوشت سفید و تخم مرغ، پیش از این قله‌های گرانی را فتح کرده بودند و در واقع قبل‌تر به آخرین نقطه‌های تاب‌آوری بازار رسیده‌اند با این حال باز هم بین ۸ تا ۱۱ درصد گران شده‌اند؛ اما قیمت اقلامی مانند حبوبات و برنج، به معنای واقعی کلمه نجومی شده است و همه مرزهای سابق را پشت سر گذاشته است.

ـ حالا دهک‌های فرودست و لایه‌های زیرین طبقه کارگر به خصوص حداقل‌بگیران، بی‌ثبات‌کاران و کارگران روزمزد، قادر به خرید حبوبات و برنج نیستند. البته باید توجه داشته باشیم که این داده‌ها مربوط به بازه زمانی تا پایان خردادماه است و در تیرماه یک گرانی ۵۰ درصدی دیگر به هزینه‌های این اقلام افزوده شده است؛ ضمن اینکه در تیرماه، نان در برخی از مراکز استان‌ها ۵۲ درصد گران شد؛ در شهرستان‌ها نیز گرانی ۴۰ درصدی نان اتفاق افتاد.

ـ کارگری که ماهی ۱۴ یا ۱۵ میلیون تومان حقوق می‌گیرد یا بازنشسته‌ای که بعد از سی سال عرق ریختن، دریافتی‌اش ۱۳ میلیون تومان است و لنگ انجام متناسب‌سازی یا چندرغاز وام است، برای گذران امور یک خانواده ۳ یا ۴ نفره باید چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان داشته باشد. کارگر جوان با دو شیفت کار هم به اندازه سبد معیشت حداقلی درآمد ندارد!

برگرفته از «تلگرام»   نهم امرداد ماه ۱۴۰۴