«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ شهریور ۲۳, یکشنبه

هر بار دیواری کوتاه تر از کردستان دلاور و بزرگمنش برای فرونشاندن آتشِ خشمِ خود نمی یابند

رژیم فرسوده و پوشالی دزدان اسلام پیشه که به تیزی بند است و بی هیچ چشم اندازی درخور برای سرِ پا ماندن همچنان از این ستون به آن ستون می پرد، هر بار دیواری کوتاه تر از کردستان دلاور و بزرگمنش برای فرونشاندن آتش خشمِ نوش جان کردن کتک های پی در پی و تن دادن بی چون و چرا به همه ی خواست های زورگویانه ی آنچه با گستاخی «جامعه جهانی» نام گرفته، نمی یابد۱ و افزون بر آن با سرکوب ها، بازداشت ها و بزندان افکندن برومندترین فرزندان ایران زمین،۲ همه ی کوشش خویش را برای جدایی افکندن میان خلق هایی چون زنجیر بهم پیوسته بکار می گیرد تا هم اندیشه و خِرَدِ توده های مردم را کور کرده و هم توانایی خویش را بِرُخ «جامعه جهانی» بکشد.

رژیمی که همچنان خود را به خریّت می زند با توده های مردمی رویهمرفته آگاه شده به بهره وری های لگدمال شده ی خود در زیر پای خرموش های جانماز آب کِش سر و کار دارد و «جامعه جهانی» یا همانا امپریالیست ها و روبهکان و شغال های مزدور دنباله روی شان، روز و روزگارِ سخت ناگوار ایران و ایرانی را بس بهتر و باریک تر از آن ها دریافته، چشم براه آن نُخته ی سربسری هستند تا با کم ترین ریسک و هزینه، آن زنجیر بهم پیوسته ی تاریخی را بگسلند و ایران را به سرنوشتی بدتر از لیبی، سوریه، سودان و ... دچار کنند.

زنده باد کرد و کردستان!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ شهریور ماه ۱۴۰۴

پی نوشت: 

۱ ـ «مشتی لات بی همه چیز بیکاره با داوهایی کون خر پاره کن»  ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ دی ماه ۱۴۰۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/01/blog-post_16.html

«می خواهید از توده های مردم زهرِ چشم بگیرید و از برآمدِ آذرخش دیگری جلوگیرید؟»  ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/11/blog-post_53.html

۲ ـ خیزِ سرکوب و بازداشت دانش‌آموزان در کامیاران

در روزهای اخیر، شهرستان کامیاران شاهد موج تازه‌ای از سرکوب علیه دانش‌آموزان بوده است. دست‌کم پنج کودک ۱۷ ساله توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند.

اوراز زمانی، بهروز رشیدی و پیام حسینی از جمله بازداشت‌شدگان هستند که همگی دانش‌آموز و اهل کامیاران هستند. این در حالی است که پیش‌تر، کاوان صبوری و احسان صبوری نیز در کامیاران بازداشت شده‌ بودند.

این بازداشت‌ها در ادامه‌ی فشارهای گسترده‌ی حکومت بر کودکان و نوجوانان در مناطق مختلف صورت می‌گیرد و نگرانی‌های جدی در میان خانواده‌ها و جامعه برانگیخته است

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، بازداشت کودکان دانش‌آموز را نقض آشکار حقوق بنیادین کودکان و مغایر با تمامی اصول حقوق بشری و کنوانسیون‌های بین‌المللی می‌داند.  شورای هماهنگی ضمن محکوم‌ کردن این موج سرکوب، خواستار آزادی فوری و بی‌قیدوشرط تمامی دانش‌آموزان بازداشت‌شده و پایان دادن به سیاست‌های سرکوبگرانه علیه کودکان و نوجوانان می باشد.

برگرفته از «تلگرام»   ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۴ (دانسته از ویرایش و پارسی نویسی این یادداشت خودداری ورزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

زیرنویس پرتور:

بامداد آدینه ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، نیروهای «وزارت اطلاعات» با یورش به خانه های چند شهروند در روستای «گازرخانی»، پیرامون شهرستان کامیاران، بدون نشان دادن فرمانِ دادرسی (قضایی) دو دانش‌آموز به نام‌های کاوان صبوری و احسان صبوری را بازداشت ‌و به جایی ناروشن بردند؛ خانواده‌های این این دو دانش آموز تاکنون از شَوَند بازداشت و جای نگهداری شان، هیچ آگاهی ندارند. («تلگرام»  ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۴)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!