«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ شهریور ۲۴, دوشنبه

حالا می فهمید ما چه مون از اونور آبی ها کم تره؟

«... من رییس دانشگاه بودم؛ خانه ساختم؛ مدرسه ساختم؛ ... هر چی دلم خواست ساختم ... والله به پیر و پیغمبر، اونایی که اونور آب اند ... بدونِ نفت و گاز دارند مملکت شونُ اداره می کنند ... ما چه مون از اونا کم تره؟ اونا چکار دارند می کنند ما نمی تونیم بکنیم؟ کافیه یجور دیگه ببینیم ... مسجد را مسچد کنید. مسجد، محل نماز خوندن که نیست؛ مسجد محل اقامه ی نمازه؛ یعنی اون چیزهایی که تو نماز می خونی را پیاده کنی» (بریده هایی از زرت و پرت هایِ خر رنگ کُنِ «ملیجکِ چاچولباز نظام» در ویدئوی پیوست)

دنباله ی گفته های ناگفته ی مَلیجک:
اونورِ آب هر کی هر کی نیست که بلانسبت خودم و شما هر خری هر غلطی دلش خواست بکنه؛ کارشون حساب کتاب داره؛ برنامه و بودجه سرشون می شه که ما از همون آغاز زیر کونش زدیم و زمان برادر عزازیل: احمدی نژاد، درش را هم تخته کوبیدیم و هر چی آدمِ درست و حسابی هم اگر تویش مانده بود را بیکار کردیم تا راه باز بشه. اونور آب، فرق کار فردی با کار اجتماعی را می دونن؛ برای همین نه نیازی به سرِ خری بالای سرشون دارن و نه نیازی به کسی چون «کریستین لاگارد»۱ که براشون نسخه اختسادی بپیچه که نه تنها نتونست اَبروی اختسادمونُ درست کنه که چشمش را هم کور کرد. ما هنوز فرق گوشت کوبیده با پِهِن گاوُ تشخیص نمی دیم. راه دور نمی رم؛ خودم همون آغاز کارم با چرخش قلمی، بودجه ی «سپاه پاسداران» را دو برابر کردم؛۲ بی آنکه پیامدهاشُ بببنم. وختی می گم «مسجد، محل نماز خوندن که نیست؛ مسجد محل اقامه ی نمازه» معنیش اینه که مسجد جای گوزیدن نیست که همه مون بدون استثنا این کار زشتُ می کنیم۳ و چرت خدا را پاره می کنیم؛ واسه ی همین اقامه ی نمازمون هم بی ایراد نیست. حالا می فهمید ما چه مون از اونور آبی ها کم تره؟

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ شهریور ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ کریستین لاگارد، مهتر پیشین «صندوق جهانی پول» که در آغاز بکار آخوند پفیوز امنیتی در نخشِ کارپرداز خیمه و خرگاه نظام به ایران آمده بود.

۲ ـ «جز آن است که همگی مشتی دزدِ زبان نفهم و کله خریم؟»  ب. الف. بزرگمهر   نهم آبان ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/10/blog-post_93.html

۳ ـ بنگرید به یادداشتِ «گوزگاهِ رهسپاران»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ خرداد ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/06/blog-post_63.html

ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» ۲۰ شهریور ماه ۱۴۰۴): حالا می فهمید ما چه مون از اونور آبی ها کم تره؟



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!