اختساد مقاومتی که گفته بودیم همین
است دیگر!
ویدئوی پیوست را ببینید و بشنوید! آنچه
سالیانی دراز درباره ی آن هشدار داده بودم،١ اینک از زبان استادی در یکی از دانشگاه های ایران گواهی می شود:
چشم و همچشمی های گرگ منشانه ای میان
گروهبندی های چندی از کلان سوداگرانِ هست و نیست ایران در بخش «اختساد بالادستی»
دربرگیرنده ی نفت و گاز و دیگر خاستگاه هایِ سرمایه سازِ اختساد کلان کشور٢ که در کردار، حتا دستِ گردن کلفت ترین سوداگران
«اختساد پایین دستی» از آن کوتاه بوده و تنها آنچه درست یا نادرست به «دانه درشت
ها» نامور شده از آن بهره مندند را دربرمی گیرد؛ بهره مندانی که شمارشان شاید دستِ
بالا از ۴٠٠ ـ۵٠٠ تن سر نزند.
دیدن این ویدئو، ناخودآگاه باری دیگر
«کیر خر نظام بی سر و سامان و رو به نابودی اسلام پیشگان» را جلوی چشمانم سبز کرد
که گویی می گوید:
«اختساد
مقاومتی که گفته بودیم همین است دیگر! تا بخود بجنبی، اختسادی مقاربتی از کار درمی
آید و نمی دانی که آیا دشمن، سوراخ تازه ای برای گزیدن مان یافته یا از همان سوراخ
همیشگی و چشم و چال آشنا ما و برادرانِ بحمدلله دست پاک و کون پاک مان را می سپوزاند؟»
از اینکه بگذریم، آنچه در بخشی در یادداشت زیر آمده و بخشی از آن را برجسته نمایش داده ام، شایان درنگ و مایه ی خرسندی است؛ نه به این شَوَند که سخنم را سبز نموده اند،٣ که تراز تازه ای از شناخت طبقاتی «طبقه کارگر» ایران و زحمتکشانِ پیرامونِ آن که از چندی پیش به این سو نمودهایی از آن چشم را می نواخت را به نمایش می نهد.
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی!
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ٢٩ مهر ماه ١۴٠۴
پی نوشت:
١ ـ «در ولایت امام زمان، حراج مهم ترین سرچشمه ی درآمد ملی، نشانه ی پیشرفت است!» ب. الف. بزرگمهر ١۷ مهر ماه ١٣٩١
https://www.behzadbozorgmehr.com/2012/10/blog-post.html
«دزدی و چپاول نفت کالبدی قانونی می یابد؛ دامن گستر می شود و شتاب می گیرد» ب. الف. بزرگمهر ۲۹ مهر ماه ۱۳۹۷
https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/10/blog-post_96.html
٢ ـ ... برخلاف خوش بینی برخی از نیروهای با گرایش چپ سازشکار و «سوسیال دمکرات» ایران و گونه ای همسویی با وعده و وعیدهای «بزک نمیر بهار میادِ» دولت «زهدان اجاره ای» درباره ی بهبود وضعیت مردم پس از برداشته شدن تحریم های اقتصادی کشورهای امپریالیستی، هیچگونه گشایش و بهبودی چشمگیر برای توده های مردم و حتا لایه های اجتماعی میانی در کار نخواهد بود. برداشته شدن تحریم ها گرچه شاید در اندک زمانی گونه ای شکوفایی اقتصادی دروغین و رویشی بر بنیاد داد و ستد بیش تر و پرمایه ترِ سوداگران هست و نیست مردم با خداوندان جهان سرمایه را در پی داشته باشد به شوندهایی دانشورانه که از چارچوب خواست این یا آن فراتر می رود، بس کوتاه تر، کم دامنه تر و بیمایه تر از شکوفایی اقتصادی پدید آمده پس از کودتای پینوشه در شیلی از آب درخواهد آمد. اگر آن کودتا در دوره ای که رکود و تورمِ همزمان، دستِ بالا در چهار پنج کشور سرمایه داری در «جهان پیرامونی» رخنمون داشت و توانست برای مدتی نه چندان دراز، رویشی ۷ درصدی در اقتصاد بیمار آن کشور به همراه داشته باشد، اینک که پدیده ی «رکود تورمی» سرتاپای سامانه ی سرمایه داری را فراگرفته و آن را زمینگیر نموده، نه ایران و نه هیچ کشور سرمایه داری دیگری از دستیابی به چنان شرایطی برخوردار نخواهند شد؛ اگر آن کودتا، باغچه ای برای رویش نولیبرالیسم سرمایه داری و در پیش گرفتن الگویی جایگزین الگوهای پیشین سازند سرمایه داری («کینزیسم» و ...) در همه جای جهان سرمایه داری فراهم نمود و توانست دهان لایه های اجتماعی میانی و میان به بالای شیلی را برای مدتی هم شده ببندد و بخش های فرودست سرمایه داری در آن کشور را افزون بر بخش های بالادستی آن شیرین کام نماید، در کشورمان، بیش از پیش، شکم های چاق و چله ی بازرگانان سوداگر و برخی خوک های کت و گنده ی الله کرم و خوب نمازخوان را صابون مالیده، بحران اقتصادی ـ اجتماعی فزاینده را تا مرز فروپاشی ایران زمین، دامن خواهد زد.
تنها راه برجای مانده، سرنگونی رژیم ضد ایرانی و ضدخلقی چنگ انداخته بر میهن مان است!
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ آبان ماه ۱۳۹۴
https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/11/blog-post_10.html
٣ ـ سخنی که هنوز بسیاری از روشنفکران چپ نما با گرایش های «سوسیال دمکراسی»، نه تنها گوش شنوایی برای شنیدنِ آن ندارند که از دریافتِ دانشورانه ی آن نیز ناتوانند.
«گرچه دمکراسی و آزادی واژه هایی با مفهوم یکسان نیستند، ولی به هر حال بسیار نزدیک به یکدیگر بوده و در بسیاری موردها در کنار هم بکار برده می شوند. به این ترتیب، از دیدگاه مارکسیستی، آزادی نیز مفهومی مطلق نداشته و جنبه طبقاتی دارد. این موضوع می تواند و باید مورد ارزیابی و بازنگری کمونیست های ایرانی قرار گیرد. این ارزیابی و یافتن حد و مرز کاربرد این واژه ها، میزان نسبیت و تمامیت آنها در لحظه مشخص تاریخی و بویژه در دوران انقلاب بهمن ۵۷ تاکنون، می تواند جلوی سوء استفاده لیبرال ـ دمکرات ها و نیز آن جناح هایی از سوسیال ـ دمکرات ها را که درون سازمان های سیاسی چپ و کارگری رخنه کرده و لانه گزیده اند، بگیرد و دست آنها را که عملا سیاست های کلان سرمایه داران و امپریالیست ها را درون جنبش چپ به پیش می برند، رو کند. خوشبختانه آثار کلاسیک مارکسیستی و تجربه گرانقدر جنبش کمونیستی و کارگری، گنجینه ای ارزشمند برای همه ما برجای گذاشته است که از آن می توان و باید سود برد.
باید کوشید جبهه ای متحد و یکپارچه برای رویارویی با جبهه های امپریالیسم ساخته مبلغ لیبرال دمکراسی و "سوسیال دمکرات" هایی که به دروغ به این نام خوانده می شوند، برپا نمود. هسته اساسی این جبهه دربرگیرنده مارکسیست ـ لنینیست ها خواهد بود و چنانچه بتوانند بدور از هیاهو و با کار پیگیر و صادقانه، عناصر خرده بورژوای رادیکال و حتی بورژوازی ملی را بدور خود گرد آورند، کاری بسیار اساسی صورت خواهد گرفت. این جبهه باید در عرصه های اندیشه و کردار بتواند جایگزین های درخوری در برابر گرینه های لیبرالی در پیش نهد و راه درست را بنمایاند؛ و تنها به نفی وضع موجود بسنده نکند. سازماندهی چنین جبهه ای، پیش و بیش از هر چیز دیگر، به هسته نیرومندی از آزموده ترین رفقای مارکسیست ـ لنینیست نیازمند است. باید با درست کاری و دلیری، این گام را برداشت و بجای پراکنده کاری و خرده کاری که هم اکنون مانند موریانه ای بجان بیشتر نیروهای انقلابی افتاده است، در جهت شکل گیری چنین جبهه ای کوشید. باید به دوران کنونی، مانند آنچه که حزب بلشویک ها در فاصله شکست انقلاب ۱۹۰۵ تا پیروزی تاریخی و دوران ساز اکتبر ۱۹۱۷ به انجام رسانید، بمثابه دوران تدارکی نگریست که کارپایه و زمینه بایسته را برای زمانی که بدان نیاز است، آماده می کند.
زمانه، در آینده ای که دیگر چندان دور نیست، وظایف بسیار سنگینی بر دوش کمونیست ها و پیگیر ترین گردان های انقلابی چپ ایران نهاده است. باید برای آن از هر جهت آماده شد. تاریخ، کمونیست هایی را که بر مارکسیسم لمیده اند، نخواهد بخشید. باید حزب طبقه کارگر را به مفهوم لنینی آن تجهیز و آماده کارزار نمود. نباید فراموش کنیم که همه ما به خلق های آزاده و تاریخ پر افتخار ایران زمین، به مزدک و بابک و ستار، به همه انقلابیون و بویژه کمونیست ها که پیکارحویانه میهن ما را از خواب و رخوت سده های میانی بیرون کشیدند؛ به حیدر عمو و ارانی، به گل های سر سبد حزب توده ها* که همچنان روشنی بخش و نوید دهنده و رهنمون هستند: به روزبه ها، سیامک ها، وارتان ها، انوشه ها، حجری ها، رحمان ها، به دلاوران فداکار و پیکار جوی جنبش فدایی و مجاهدین واقعی و دیگر دلاوران نامدار و گمنام جنبش خلق های میهن مان وامداریم.
برگرفته از نوشتارِ «رفقا، به وظیفه خود عمل کنیم!» ب. الف. بزرگمهر ششم آذر ماه ١٣٨۶ (این نوشتار در سال ۱۳۸۶ نگاشته شد و در گاهنامه ی «فرهنگ توسعه» و پس از آن در یکی دو تارنگاشت دیگر درج شد.)
نخستین بازپخشش به تاریخ دوم خرداد ماه ١٣٩٠ در پیوند زیر:
https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/05/blog-post_9002.html
* این یادآوری، حزب کاریکاتور سوسیال دمکراسی که همچنان نام تاریخی از درون تهی شده ای در پیشانی اش دارد را دربرنمی گیرد! ب. الف. بزرگمهر ٢٩ مهر ماه ١۴٠۴
«... آماج آگاه ترین نیروهای پیشرو و انقلابی ایران، کوشش پیگیر برای زایش یک پیشانی با برنامه ای درخور برای سرنگونی رژیم و جایگزینی آن با رژیمی است که به بهبود انقلابی در زمینه های گسترده ی اجتماعی و اقتصادی و از آن میان بویژه ملی کردن بی درنگِ بازرگانی بیرونی از راه بُریدن دست سرمایه داری وابسته به امپریالیسم (کمپرادور) دست یازد و هوده ی برابرِ همه ی خلق های ایران زمین و حتا پذیرش هوده ی جدایی از سایر خلق ها و در پیش گرفتن راهی جداگانه برای هر یک از آن ها را برسمیت بشناسد. به این ترتیب، در آن پیشانی، هیچکدام از نیروهای خودفروخته و از آن میان: سازمان دوزخی نامور به نام ریشخندآمیزِ "مجاهدین خلق" و "سرتَنَت خواهان" که در فروپاشاندن ایران زمین، همسو و همگام با امپریالیست ها گام برمی دارند، جایی نمی ماند؛ مزدورانی که چنانچه کار بالا گیرد و به درگیری بینجامد، چون بُزهای پیشمرگِ "یانکی" ها و روبهکان دنباله روی آن ها در اروپای باختری و سایر جاها بکار گرفته خواهند شد. در اینجا مرز روشنی میان نیروهای خواهان سرنگونی رژیم ایران بربادده با نیروهایی که خواه ناخواه، آگاهانه یا از سرِ ناآگاهی، در رکاب امپریالیست ها گام برمی دارند، کشیده می شود.» برگرفته از نوشتارِ «با سمتگیری برای سرنگونی رژیم سگ مذهب اسلام پیشه از فروپاشی ایران جلوگیریم!» ب. الف. بزرگمهر دوم شهریور ماه ۱۳۹۷
https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/08/blog-post_93.html
***
ادعای هولناک یک استاد دانشگاه تهران: کاسبان تحریم برای رقابت میلیارد دلاری که با همدیگر دارند محمولههای نفتی رقیب را به امریکا لو میدهند تا توقیف شود؛ ۶۰ درصد محمولههای نفتی توقیف شده ما به این صورت است.
در کشوری که مردم اجازه دخالت در هیچیک از امور کشوری و حکومتی را نداشته باشند و هر اعتراض و انتقادی با دار و درفش پاسخ بگیرد روشن است که ذخایر نفت و گاز کشور نیز به ملک طلق مشتی دزد و غارتگر تبدیل شود و نه تنها این ثروت عظیم ملی در خدمت رفاه و آسایش مردم و پیشرفت کشور قرار نگیرد بلکه چونان گوشت قربانی در میان باندهای مافیایی چپاول و غارت، تکه تکه گردد و فراتر از آن در چرخه ی رقابت این دزدان و غارتگران، نصیب دزدان و گردنه گیران بین المللی بشود.
معنای عملی و واقعی چنین وضعیتی در کشور، این است که سرنوشت ما مردم و آینده کشور نه حتی در دست حکومتی بد، بلکه در دستان باندهای مافیایی است که با سرعت در حال نابودی هست و نیست آن هستند.
برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران» ٢٧ مهر ماه ١۴٠۴ (برجسته نمایی های بوم از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
ویدئوی پیوست: اختساد مقاومتی که گفته بودیم همین است دیگر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر