ما هم خورد و خوراک مان را در اینجا می جوییم؛ ولی از ترس پاسبانِ آسمانی و نمایندگان ریز و درشتش در این ولایت که به هر چیزی بند می کنند، جیک نمی زنیم. یادم نیست چرا ١٠میلیون را ۶ میلیون گفتیم؛ انشاء الله به بزرگی خودتان مرا ببخشید. از بس پرچانگی می کنیم، گاهی پرت و پلا می بافیم. این عکس را هم آدم نانجیبی از ما برداشت تا آبروی مان را پبش کَس و ناکس بِبَرد؛ ولی بحمدلله بخیر گذشت. می دانید هم که گُل پشت و رو ندارد.
از زبان خاله خان باجی پرچانه ی ولایت: ب. الف. بزرگمهر سوم آبان ماه ١۴٠۴
***
هم اکنون ۴۰ میلیون تومان هم برای گذران زندگی یک خانواده ۳ یا ۴ تَن کم است! آیا هزینههای آموزش و مسکن و پوشاک را بدیده گرفتهاند؟ اگر یک هموندِ خانواده بیمار شود چه؟ سال پیش هزینه ی خوراک به تنهایی، برای هر کس بیش از ۶ میلیون تومان بود و هم اکنون از ۱۰ میلیون تومان هم بیشتر شده است.
۲۹ مهرماه، فاطمه مهاجرانی [بخوان: خاله
خان باجی پرچانه در جایگاه توتی دولت «ملیجک نظام»!] با پشتیبانی از سیاست
یارانه و کالابرگ با این آماج که پشتیبانی های دولت بسنده بوده و توانسته چاله
چولههای زندگی مردم را بخوبی پُر کند، در جریان یک نشست رسانه ای چشم در چشم دوربینها
دوخت و درباره ی خط و مرز تنگدستی گفت:
«خط فقر در سال ۱۴۰۳ به ازای هر
فرد ۶
میلیون و ۱۲۸ هزار و ۷۳۹ تومان برآورد شده است.»
گزیده ای از یک گزارش در خبرنگاری «ایل و اینا» به تاریخِ یکم آبان ماه ١۴٠۴ (برگرفته از «تلگرام» دوم آبان ماه ١۴٠۴) (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های بوم نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر