بیلِ دهقان خونین است
وقتی از میان گندمزار نورس
بلندش میکند.
سوزن زنان خونین است
و نانِ کمیابِ روی سفرهها خونین است
دست مردان خونین است
زیرا در این سرزمین برای دشمن هرکسی
راه فرار بسته است
و بطن مادر در این جا
باشکوهترین نقطهی پایان است
و تنها کودکان بداقبال
از رحم مادران جان سالم به در میبرند
تا چند مادران این شهر به هم
با گریه سخن بگویند
ترا چی بنامم ای سرزمین مادری،
جهنم؟...
مُجیب مهرداد
سراینده ی افغانی
برگرفته از «تلگرام» آذر ماه ١۴٠۴ (برنام را از بوم سروده برگرفته ام. ب. الف. بزرگمهر)
«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی
والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!
درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر