«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۱, سه‌شنبه

در آستانه ی روز جهانی کارگر، نام‌ و یاد محمد جراحی را گرامی می داریم ...

محمد جراحی، کنشگر کارگری و زندانی سیاسی بود که پس گذشت سال ها پیکار، در زندان به بیماری چنگار (سرطان) تیروئید دچار شد. وی در نامه‌ای که در مهر ماه نود و دو از زندان نوشت با یادآوری بیماری خود، گسستن درمان را به شوند ناسزاگویی و بدرفتاری از سوی گماشتگانِ [رژیم سگ مذهب و هرجایی اسلام پیشگان] در زندان به آگاهی رساند؛ وی که پس از آن از زندان به بیمارستان جابجا شده بود به جراحی تن داد؛ ولی گماشتگان گرداننده ی زندان با مرخصی درمانی اش همداستان نشده و پس از جراحی، وی را به زندان بازگرداندند. پس از آزادی به شوندِ بازگشتِ بیماریش، چندی در بیمارستان های تبریز بستری شد و در  دهم مهر نود و شش به بیمارستان تجریش در تهران جابجا شد؛ ولی پیش از آنکه در این بیمارستان بار دیگر جراحی شوند در ۶۰ سالگی درگذشت.

برگرفته از «تلگرام»   ۱۱ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!