«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ فروردین ۱۱, دوشنبه

بخدا ما خوبیم و خوبی شما را می خواهیم؛ اینهمه بر ما مگوزید!

ما که از ترس کون مان بیرون نیامده ایم؛ ولی شما عزیزان بگویید ...

ما که از ترس کون مان بیرون نیامده ایم و اگر زمانی هم خدای ناکرده کسی ما را به این کار وادارد، یکراست جلوی سفارت انگلیس می رویم و بست می نشینیم؛ ولی شما عزیزان بگویید «... که در ماجرای کرونا در ایران، کجای داستان هستیم؟ آیا ما از نقطه پیک و اوج عبور کردیم و در نقطه‌ای هستیم که به سمت شرایط بهتر حرکت می‌کنیم؟

از همه متخصصین، دیروز سوال کردیم کاری که تا امروز انجام دادیم، مورد قبول شماست و آیا نقصی دارد یا ندارد؟ خوشبختانه همه متخصصین کار انجام شده را قابل قبول و درست می‌دانستند ...

یکی از پزشکان مثالی می‌زد و می‌گفت این هم مثل آنفلوآنزایی است که هست، می‌رود و بعد می‌آید، اوج می‌گیرد و تمام می‌شود و دو مرتبه می‌آید. بنابراین باید خودمان را برای زندگی با یک چنین ویروس تا زمانی که معالجه قطعی و یا واکسن قطعی برای آن پیدا شود که هیچ‌کدام اینها تا امروز هنوز نشده است، آماده کنیم.

بنابراین تلاش‌ها باید برای این باشد که نگذاریم یک مرتبه در یک استان، شهر و جامعه‌ای یک اوج و پیک پیش روی ما قرار بگیرد که دستگاه درمان را با اضطراب و مشکل مواجه کند؛ شرایط را باید به گونه‌ای مدیریت کنیم که دستگاه درمان بتواند اینها را درمان کند و به تدریج از این مسأله عبور کنیم.

این هم که فعالیت‌ها آغاز شود، معنایش این نیست روزی که می‌گوییم فعالیت‌ها از نو آغاز شود یعنی همه آن پروتکل‌های بهداشتی را باز هم کنار بگذاریم؛ این سبک زندگی جدیدی که شروع کردیم در اینکه بهم دیگر دست نمی‌دهیم و قرب و نزدیکی‌مان بهم دیگر یک مقدار با فاصله انجام می‌گیرد، بسیاری از کارها را با تلفن و فضای مجازی انجام می‌دهیم و اینکه زندگی ما زندگی الکترونیکی شده است، برای یک مدتی باید ادامه بدهیم و حتی شاید این بیماری در بعضی از زمینه‌ها فرصتی برای ما بوجود بیاورد تا بخشی از زندگی را الکترونیکی کنیم و شرایط را تغییر دهیم و این به نفع جامعه ماست.

اما مردم عزیز باید بدانند در کنار سلامت که برای ما اصل اول امروز است، تولید هم به عنوان یک اصل است؛  نمی‌توانیم در کشور تولید را تعطیل کنیم؛ نمی‌توانیم در کشور تولید‌ و توزیع مواد غذایی و بهداشتی یا مغازه و فروشگاه‌اش را تعطیل کنیم؛ نمی‌توانیم نیازمندی‌های عمومی مردم از جمله در آب، برق، گاز و حمل و نقل را تعطیل کنیم. این کار امکان‌پذیر نیست.

یعنی مدیریت جامعه بر این مبنا است که سلامت، تولید، امنیت جامعه برای ما اصل است؛ همه نیروهای مسلح، مرزداران، پلیس، همه در صحنه هستند و اگر بنا باشد امنیت خدشه‌دار شود، اصلاً مفهوم ندارد؛ بنابراین اصول متعددی را داریم و این اصول را باید مد نظر قرار دهیم؛ اینها را در کنار هم مقایسه می‌کنیم و به یک تصمیم‌گیری می‌رسیم و از مردم هم خواهش می‌کنیم به آن تصمیمات عمل کنند تا از این شرایط سخت بگذریم.

نکته دیگری که می‌خواهم بگویم اینکه از همه آنهایی که بیرون صحنه هستند و فعلاً در صحنه تصمیم‌گیری نیستند -  ممکن است مقام و مسئولیتی هم داشته باشند و یا اینکه دو الی سه ماه دیگر مقام پیدا کنند و صندلی را چند ماه دیگر در اختیار بگیرند ـ خواهش می‌کنم کمک کنند. این شرایط، شرایط مرید جمع کردن و شرایطی نیست که بخواهیم جنگ سیاسی بکنیم؛ بحث الان نه جنگ سیاسی، نه حزبی، نه قومیتی، نه ملیتی است؛ یک مسأله عمومی جهانی است و می‌خواهیم از این مسأله به خوبی عبور کنیم.

بنابراین باید خودمان را در نظر بگیریم؛ زندگی با کرونای ضعیف‌تر، محدودتر در ماه‌های آینده نه زندگی بدون کرونا؛ این به این سادگی نیست که بگوییم ۱۰، ۲۰ روز دیگر کرونایی نیست. نه در جامعه هست و ممکن است عده‌ای مبتلا شوند و عده‌ای ناچار شوند به بیمارستان بروند؛ ولی کرونایی است که می‌توانیم با آن زندگی کنیم؛ نه ایران، همه دنیا اینطور است؛ از طرفی خودمان را باید برای پساکرونا آماده کنیم؛ برای آن روزی که درمان و واکسن این بیماری پیدا شود و همچنین در این شرایط باید خودمان را آماده کنیم برای همه نیازمندی‌های جامعه که امروز مورد توقع مردم است و ان‌شاء الله بتوانیم کار را پیش ببریم ...» (گزیده ای از پرچانگی های آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده در حوزه های تنگ و تاریک، برگرفته از تارنگاشت «دولت زهدان اجاره ای» دهم فروردین ماه ۱۳۹۹)

بخدا ما خوبیم و خوبی شما را می خواهیم؛ اینهمه بر ما مگوزید!

ب. الف. بزرگمهر  ۱۱ فروردین ماه ۱۳۹۹

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!