«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آذر ۱۷, دوشنبه

چو عطّار از جهت بیرون شدیم ... ـ بازانتشار

هنگامی که ما از گفتگوی تمدن ها سخن می گوییم، ناچاریم آن ردا و دستار تازیان را بکناری نهاده به چنین جامه ای درآییم که به کسی برنخورد؛ گرچه، آن ردا و دستار را دور نمی توان افکند؛ در بلاد اسلام به آن همچنان نیازمندیم. «به عنوان کسی که عمرش را صرف دفاع از گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، صلح جهانی، دموکراسی، رواداری و حقوق بشر کرده ...»۱ یادمان نمی آید آن هنگام که آقای حسینعلی منتظری یکتنه به پشتیبانیِ جانانه از حقوق زندانیان سیاسی برخاست، کجا بودیم. آه، چرا! بگمانم در سفری به انگلیس، قرار و مدار سخنرانی های آینده درباره ی «گفتگوی تمدن ها» را راست و ریس می کردیم. هفت شهر عشق را عطّار گشت؛ ما هم «چو عطّار از جهت بیرون شدیم»۲ و جهانگردی پیشه کردیم. در این گشت و گذارها، گرچه به هیچ عشقی دست نیافتیم، پای مان به «خانه ی گپ و گفتگو»ی انگلیس ها («چَتَم هاوس») باز شد و یک دل نه صد دل، دلباخته ی آن شدیم. البته می دانید که دل به دل راه دارد. هم آن ها «گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، صلح جهانی، دموکراسی، رواداری و حقوق بشر» را خوش دارند و هم ما بیش از چهار دهه است که آن را پاس می داریم؛ گیریم به شرط چاقو! خوب! شیوه های کار آن ها که بیش تر با پنبه سر و کار دارند، پیشرفته تر از شیوه های کار ماست؛ ولی سرشت و آماج هر دو، رویهمرفته همراستاست. می دانید که «ساختن بسیار دشوارتر از خراب کردن است. موانع صلح پایدار واقعی‌اند؛ اما فائق‌نیامدنی نیستند. برای برداشتن این موانع باید برای مطالبه‌ی صلح و گفت‌وگو و طرد کسانی که خیال‌پردازانه به جنگ تمام‌نشدنی و نوعی ”برخورد تمدن‌ها“ می‌اندیشند، فعال‌ شویم. باید در این مسیر جدی باشیم، نه‌تنها برای اکنونِ خودمان که از جمله برای نسل‌های بعدی که اگر امروز صدایمان را بلند و صلح را مطالبه نکنیم، ما را تبرئه‌ نخواهند کرد. گفتگو، همدلی و آمادگی برای شنیدنِ دیگری، تنها راه گشودن افق‌های امیدبخش به آینده‌ی روشن است.»۳

ب. الف. بزرگمهر   چهارم اَمرداد ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/07/blog-post_73.html

پی نوشت:

۱ ـ به عنوان کسی که عمرش را صرف دفاع از گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، صلح جهانی، دموکراسی، رواداری و حقوق بشر کرده است، ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به چشم‌انداز پیش روی ملت ایران و ملت‌های منطقه، از همه‌ی آنان که در آمریکا و سراسر جهان حسن نیت دارند و «گفتگوی تمدن‌ها» و «صلح» را جایگزین «برخورد تمدن‌ها» و «جنگ» می‌خواهند، دعوت می‌کنم برای تشکیل «ائتلاف برای صلح» بسیج شوند تا صدای « نه به  جنگ با ایران» را بلند کنند. با توجه به سطح بالای تنش کنونی در منطقه‌ی خلیج فارس، شرایط شکننده و انفجاری است.

گزیده ای از بغبغوهای «کفتر پرِ قیچی نظام» در نوشته ی به پارسی برگردان شده از روزنامه ی «گاردیَن» انگلیس به تاریخ ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۸، برگرفته از «جماران»  یکم اَمرداد ماه ۱۳۹۸

۲ ـ «پس چو عطار از جهت بیرون شویم ...»

۳ ـ برگرفته از همان خاستگاه یاد شده در پی نوشت شماره یک

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!