صفحات

۱۴۰۴ تیر ۹, دوشنبه

در این ولایت آسمانی ـ ریسمانی توی سرِ سگ بزنی، خبرچین می ریند ـ بازپخشش

در هماوندی با کشته شدن مهتر جان ننه اش: سیاسی سازمان سخت گمان برانگیز «حماس» در تهران، نوشته است: «سپاه پاسداران بر این باور است که هموندان ꞌموسادꞌ هنوز درون ایران هستند.» (برگرفته از یکی از رسانه های سیهونیستی ـ امپریالیستی) و من با خود می اندیشم:
... بیگمان هستند؛ همچنانکه خبرچین های ترکیه، انگلیس و عربستان زیر چکمه ی خاندان سعودی و برخی دیگر از کشورهای سودجو (ذینفع) نیز هستند؛ ولی آیا بنیاد چنین چالش هایی که هر بار بگونه ای خود را بِرُخ می کشد، این است؟ بیگمان نه! از آن الف بچه ی ایرانی تبار خبرچین «یانکی» ها که چند سالی نیز در زندان های رژیم خرموشی آب خنک خورد و سرانجام به خداوندانش بازگردانده شد گرفته تا بسیاری باره های ریز و درشت دیگرِ روی داده، گواه زمینه ای است که از آن کم تر یاد شده و می شود:
ناخشنودی بیشینه توده های مردم از رژیمی سرکوبگر، دروغگو، دزد و بی همه چیز که به هر "هنر"ی برای پرکردن جیب خود آراسته و تنها تنگدستی و بیکاری و هزار درد بی درمان برای توده های مردم آفریده است: فشرده ی سخن آنکه:
در این ولایت آسمانی ـ ریسمانی ـ ریدمانی توی سرِ سگ بزنی، خبرچین می ریند؛ و مگر در خود خیمه و خرگاه رژیم دزدسالار که کم و بیش همگی یک یا دو یا بیش تر، گذرنامه های بیگانه و بیش تر از اروپای باختری، کانادا، «ممالک محروسه شیطان بزرگ» و برخی کشورهای ریز و درشت «آمریکای لاتین» در جیب دارند،* خبرچین یافت نمی شود؟ چرا! یافت می شود و میان این «جهان میهنی»** ها بسیار خوب و بیش از هر جای دیگری هم یافت می شود.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ امرداد ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/08/blog-post_7.html

* «در همین مجلس توی سر سگ بزنی، چندتابعیتی می ریند»  ب. الف. بزرگمهر   دوم اَمرداد ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/07/blog-post_24.html

** «کُسموپولیتیسم» به آرشی ۱۸۰ درجه رویارو با آرش «کارگرهمبستگی جهانی» («انترناسیونالیسمِ پرولتری»). پیش تر ها که هنوز بانک ها و شیوه های الکترونیکی جابجایی پول میان کشورها هنوز آنچنان گسترده و همگانی نشده بود به کسانی گفته می شد که «میهن شان در چمدان های انباشته از پول شان است»؛ برای آن ها از ریز و درشت که برای دستیابی به پول و «مال» (واژه ای سخت بیزاری برانگیز) جان داده و می دهند، میهن و میهن دوستی همان اندازه بیمایه، بی ارزش و بی هیچ آرش و مانشی است که «کارگرهمبستگی جهانی».

کسی آنجا نیست تا یک دستمال یزدی برای این «اِبن الوَخت» بفرستد؟

کسی آنجا نیست تا یک دستمال یزدی برای یادگارِ دست دومِ امام سیزدهم بفرستد؟۱ چنین دستمالی نه تنها هم اکنون که در آینده ای بگمانم نه چندان دور بدرد این «اِبن الوَخت» خورده و خواهد خورد؛ هر چه نباشد، وی نامزدِ شایسته ی برای دیگر «اِبن الوَخت» هایی که بخش نمایان تری از آن به نام «اصلاح طلب» شناخته می شود و سر گنده ترِ آن در زیر لحاف پنهان است، در آینده ای نه چندان دور خواهد بود؛ با آنکه هم اکنون بیش تر با پنداربافی آمیخته است، کم ترین دودلی بخود راه نمی دهم که بگویم:
لات بی همه چیز «یانکی» نیز از چنین «ولی سفیه اندر سفیه» ی خوشش خواهد آمد:
بیا جلو ببینم! چه ریش و پشم باشکوهی داری! بیا با هم پرتوری یادگاری بگیریم؛ من که از سیاست چیزی سر در نمی آورم؛ ولی بگمانم از آن «مرد سازگار» (easy man)۲ که ترا دانای دانایان («عَلّامّه») خواند و سر به نیستش کردند، سازگارتر باشی! جایگاه دینی ات چیست؟ اگر هنوز «نشانه ی بزرگ خدا» («آیت الله العُظمی») نشده ای، بگو تا از برادران انگلیسی مان بخواهم، هرچه زودتر، یکی برایت دست و پا کنند؛ با سر بسیار بزرگت نیز خوب جفت و جور بوده و باشکوه تر نیز خواهی شد.  

ب. الف. بزرگمهر   نهم تیر ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ وجود رهبر انقلاب و تدبیر و همیت ایشان از الطاف خدا به ملت ایران برای پیروزی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بود.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  پنجم تیر ماه ۱۴۰۴

ویدئوی پیوست: کسی آنجا نیست تا یک دستمال یزدی برای این «اِبن الوَخت» بفرستد؟

۲ ـ «از دستارش ترس برتون نداره! آدم حرف شنوی یه ...»  ب. الف. بزرگمهر   نهم تیر ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/06/blog-post_1890.html



کوشش امپریالیست ها برای سر پا نگاه داشتن رژیم سرکوبگر دزدان اسلام پیشه

آش بار گذاشته شده از سوی امپریالیست های «یانکی» و انگلیسی برای تا آنجا که شدنی است، سر پا نگه داشتن رژیم پوشالی دزدان اسلام پیشه و گشودن دست دراز پلیدش بروی بهترین و کارآمدترین نمایندگان توده های مردم ایران با آماج زمینگیر نمودن جنبشی توده ای است؛* نکته ای همچنین شایان درنگ همه ی "برآوردکنندگان" ("تحلیلگران") نادان و کوته بینی که یا یکسویه به هواداری از رژیم پوشالی برخاسته و یا «اپوزیسیون» ساخته و پرداخته و ابزار دست امپریالیست ها را بسی بزرگ تر از آنچه هست به نمایش نهاده و بی آنکه بدانند آب به آسیابِ امپریالیست ها می ریزند.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   نهم تیر ماه ۱۴۰۴

* ادامه سرکوب پس از" آتش بس"

بازداشت دستکم ۸۲ تن در گیلان، مازندران و گلستان پس از آغاز جنگ ایران و اسرائیل

به گزارش «هیرکانی»، همزمان با آغاز جنگ میان ایران و اسرائیل، دستکم ۸۲ تن در سه استان گیلان، مازندران و گلستان از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده‌اند. داده ها نشان می‌دهد که شناسه ی بسیاری از بازداشت‌شدگان همچنان ناروشن بوده و روند رسیدگی به پرونده‌های آنان در فضایی تیره در نبود رویه‌های قانونی جریان دارد.

آمار بازداشت‌ها در سه استان چنین است:

ـ گیلان: ۴۳ تن

ـ گلستان: ۲۱ تن

ـ مازندران: ۱۸ تن

بر بنیاد داده های رسانه ی نامبرده و گزارش دیگر رسانه‌های ایران، شماری از بازداشت شدگان بی دسترسی به وکیل و دادرسی دادگرانه، با برچسب هایی (اتهاماتی) چون «جاسوسی برای اسرائیل» اَنگ خورده اند (متهم شده‌اند)؛ برچسب هایی که می‌توانند زمینه‌ساز بیرون آمدن فرنان های (صدور احکام) سنگین از آن میان، بدار آویخته شدن (اعدام) باشند.

برگرفته از «تلگرام»  هشتم تیر ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

گوزگاهِ رهسپاران ـ بازپخشش

تا همین چند روز پیش نمی دانستم زبانزدِ «مسجد* جای گوزیدن نیست» از کجا مایه گرفته و بر کدام زمینه استوار است تا اینکه در نَسک (کتاب) دلبندم: «رساله دلگشا» چشمم به یکی از برابرهای ساخته و پرداخته از سوی جاودانه عُبید زاکانی که بگمانم ریشه ای ژرف تر در میان توده های مردم روزگاران گذشته نیز داشته، افتاد:
«المسجد: گوزگاه مسافران» که هم خنده ام را برانگیخت و هم با گشودنِ گرهِ یکی از چیستان هایم خرسندم نمود؛ واکنشی ناخودآگاه با زمزمه کردنِ «که اینطور! پس در آنجا چپ و راست می گوزیده اند ... شوندی بهتر از این نمی تواند داشته باشد ...» همزمان، ناسزایی چارواداری نیز بار خودم کردم که تو بارها و بارها این کتاب را در پی یافتن چیزی دندانگیر زیر و رو کرده ای؛ چگونه این یکی را ندیده ای؟! و براستی چه جایی بهتر از آنجا برای گوزیدن؟ بویژه سازگار با روز و روزگار کنونی توده های مردم  و شمار بسیاری مفتخواران شکمباره ی اندرزگو در چنین جاهایی که با هر یاوه ای که بر زبان می رانند، یکی برای شان در کنی تا دستِکم در این زمینه بی حساب شده، گفتاردرمانی را پاسخی سزاوار داده باشیم.

به هر رو، این هم پیشکشی برای امروز از آن استاد بزرگ و گرانمایه ی سخن و سیاست ایران زمین و پهنه ی آریانا که لاچ (لاغ یا طنز) های دلنشین، کوبنده و گاه گدازنده ی وی، در دوران کنونی نیز چه بسا بیش از دوران های گذشته در ستیز و رویارویی با واپسگرایان و تاریک اندیشان فرمانروا بکار می آیند.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ خرداد ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/06/blog-post_63.html

* در بنیاد همانا مژگت بزبان پارسی میانه

آیا به آن رسانه که کسانی چون تو کنشگران آنند، نباید رید؟

حسنقلی! با این چیزی که گفتی،۱ همگی از «شازده چُسی»۲ ابزار دست امپریالیست ها که «وطن، وطن» از زبان مارگزیده اش نمی افتد تا «کیر خر نظام خرموش پرور» که بتازگی یاد وطن افتاده و «ایران عزیزِ» کژدم گزیده ای را جایگزین «اُمَّت اسلام» نموده، در دامنه ای گَل و گشاد از «وطن پرستان» می گنجند!

پرسشی برای سنجش بهره ی هوشی:
میهن آن ها که «به پارسی سخن می گویند؛ به عربی نیایش می کنند و با دلار و یورو هزینه می کنند»۳ و بگمانم خودت نیز یکی از میرزابنویس های آن ها باشی، کجاست؟

آیا به آن رسانه که کسانی چون تو کنشگران آنند از زبان زنده یاد میرزاده عشقی نباید رید؟

ب. الف. بزرگمهر   نهم تیر ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ رضا رشیدپور: از تندترین ضد انقلاب تا حزب الهی‌ترین انقلابی محورشان وطن است

فعال رسانه‌ای و اجتماعی در گفت‌وگو با ایرنا گفت: وطن داشتن به چهل سال و پنجاه سال نیست، بلکه به قرنهاست، وقتی بی وطنی به تو حمله می کند از تندترین ضد انقلاب تا حزب الهی‌ترین انقلابی محورشان وطن شود، درک این قضیه برای کسی که وطن ندارد خیلی کار سختی است.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»   ششم تیر ماه ۱۴۰۴

۲ ـ «شازده چُسی ذوق رده تر از همیشه در دیگ حلیمی هنوز خوب جا نیفتاده افتاد»  ب. الف. بزرگمهر   یکم تیر ماه ۱۴۰۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2025/06/blog-post_84.html

۳ ـ بنگرید به یادداشتِ «به پارسی سخن می گویند؛ به عربی نیایش می کنند و با دلار و یورو هزینه می کنند»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۵ آبان ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/11/blog-post_6.html

۱۴۰۴ تیر ۸, یکشنبه

تو می خوری و می بری! ـ بازپخشش

پیشکشی ویژه به علی بابای سَتّارالعُیوب دزدان اسلام پیشه در کنج گوشه نشینی خود که بگمانم انشاء الله منزلگاه آخرتش نیز باشد؛ وَ عَجِّل اَلموساد!

افسوس که نتوانست پله ای تازه از «انقلاب اسلامی» بتراشد. (بنگرید به پی افزوده)

ب. الف. بزرگمهر   هشتم تیر ماه ۱۴۰۴  

حدیث:

رسول اللّه صلي الله عليه و آله : القَبرُ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ ؛ فَإِن يَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أيسَرُ مِنهُ ، وإن لَم يَنجُ مِنهُ فَما بَعدَهُ أشَدُّ مِنهُ. (حديث)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : گور ، نخستين منزلگاه آخرت است . اگر [انسان] از آن به سلامت برَهَد ، منزلگاه هاى پس از آن ، آسان تر از آن است ، و اگر از آن به سلامت نَرَهد ، منزلگاه هاى پس از آن ، سخت تر از آن خواهد بود. 

***

پیشکش به دزدان ساده زیستِ اسلام پیشه تا کِی نوبت شان فرا رسد ...

شخصی در باغ خود رفت. صوفی و خرسی را در باغ دید. صوفی را می زد و خرس را هیچ نمی گفت.

صوفی گفت: ای مسلمان! من آخر از خرس كمتر نیستم كه مرا می زنی و خرس را نمی زنی.

گفت: خرسِ مسكین می خورَد و هم اینجا می ریند؛ تو می خوری و می بری!

جاودانه عُبید زاکانی

https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/07/blog-post_90.html

پی افزوده:

پله های انقلاب اسلامی از دید کیر خر نظامِ خرموش پرور

یک نکته در باب دولت اسلامی عرض کنیم. یکی از شعارهای خوبی که آقای رئیس‌جمهور، هم در دوره‌ی انتخابات، هم بعد از آن تکرار کردند، مسأله‌ی دولت اسلامی است. من به این موضوع در نماز جمعه اشاره‌یی کردم. باید قدری بیشتر این مفهوم را بشکافیم. نظام اسلامی پس از انقلاب اسلامی تشکیل شد. شورش انقلابی و نهضت انقلابی می‌توانست انجام بگیرد، اما نظام غیراسلامی تشکیل شود. خیلی جاها این‌طور شده؛ در الجزایر همین‌طور بود. در الجزایر، نهضت، اسلامی بود. اصلاً پایگاه نهضت و رهبران نهضت، مسلمانها بودند؛ اما بعد از آن‌که نهضت به نتیجه رسید، کسانی که اعتقادی به مبانی تفکر اسلامی نداشتند، آمدند قدرت را در دست گرفتند. این‌جا هم همین کارها داشت می‌شد. در همان روز ۲۱ بهمن و ۲۲ بهمن و ۲۳ بهمن از این کارها داشت می‌شد. بنده از نزدیک در جریان برخی از کارها بودم؛ داشتند حرکت می‌کردند که به اصطلاحِ خودشان یک جنبش کارگری و یک حرکت کارگری را بر این حرکت عمومی تغلیب کنند و همان فرمولی که در روی کار آمدن نظامهای سوسیالیستی در دنیا معمول است - یعنی انقلاب طبقه‌ی کارگر - تحقق بدهند و بعد هم یک چند نفر سر کار بیایند؛ منتها امام را محاسبه نکرده بودند؛ یعنی این گوهر خدشه‌ناپذیرِ شکست‌ناپذیر را در محاسباتشان ندیده بودند؛ لذا سخت ضربه خوردند. حتّی روز سومِ بعد از پیروزی انقلاب راه افتادند آمدند جلوی بیت امام در مدرسه‌ی علوی و تظاهرات کردند و مطالباتِ به‌اصطلاح سوسیالیستی و کارگری را مطرح کردند. ولی نظام اسلامی تشکیل شد.

نظام اسلامی یعنی چه؟ یعنی منبع تقنین و معیار و ملاک اجرا و ارکان تصمیم‌گیری در کشور معلوم شد چیست؛ ارکان حکومت - قوه‌ی مجریه، قوه‌ی مقننه، رهبری، قوه‌ی قضاییه و دیگر ارکان - چیده شد و قانون اساسی آمد همه‌ی اینها را تثبیت کرد؛ لذا پایه‌گذاری‌های اصولی انجام گرفت. این نظام اسلامی فقط شکل نیست؛ محتوایی دارد؛ یعنی کارهایی باید در واقعیت زندگی مردم انجام بگیرد. تحقق این واقعیت‌ها در زندگی مردم، مردان و عناصر مؤمن و معتقد به خودش را - که دارای صفات و خصوصیات لازم هم باشند - می‌طلبد؛ این می‌شود دولت اسلامی. دولت اسلامی شامل همه‌ی کارگزاران نظام اسلامی است؛ نه فقط قوه‌ی مجریه؛ یعنی حکومتگران و خدمتگزاران عمومی. اینها باید جهتگیری‌ها و رفتار اجتماعی و رفتار فردیِ خود و رابطه‌شان با مردم را با معیارهای اسلامی تطبیق دهند تا بتوانند به آن اهداف برسند. بعد هم باید آن جهتگیری‌ها را در مدّ نگاه خودشان قرار دهند و بسرعت به سمت آن جهتگیری‌ها حرکت کنند؛ این می‌شود دولت اسلامی.

از همان اوان کار، تلاش برای تشکیل دولت اسلامی شروع شد. بعضی‌ها می‌گویند شما بعد از ۲۷ سال می‌خواهید دولت اسلامی تشکیل دهید؟ نه، تلاش و اقدام برای تشکیل دولت اسلامی از روز اول شروع شد؛ منتها افت و خیز داشته؛ پیشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهایی موفق بودیم، در برهه‌یی موفق نبودیم. بعضی از ماها وسط راه پایمان لغزید؛ بعضی از ماها در اصل هدف مردد شدیم؛ بعضی از ماها نتوانستیم خود را نگه داریم؛ دلبسته‌ی به رفتارهای طاغوتی شدیم.

اسم ما که دولت اسلامی باشد، کافی نیست؛ والّا قبل از ما چند دولت جمهوری اسلامیِ دیگر در منطقه‌ی ما و آفریقا و جاهای دیگر وجود داشته و الان هم هست. قبل از انقلاب، در جایی دولتی تشکیل شد که ما شوخی می‌کردیم و می‌گفتیم جمهوری اسلامی امریکاییِ فلان جا! آن دولت با نام جمهوری اسلامی هم بود. بنابراین اسم ما دولت اسلامی باشد، کافی نیست؛ باید عمل و جهتگیری ما اسلامی باشد. اگر در اینها اختلال پیدا شد، حرکت مستمر و مداوم و پوینده‌یی که لازم است تا دولت اسلامی به صورت کامل شکل بگیرد، دچار نُکث می‌شود و طبعاً کار عقب می‌افتد. البته دولت اسلامیِ کامل به معنای واقعی کلمه، در زمان انسان کامل تشکیل خواهد شد؛ ان‌شاءاللَّه. خوشا به حال کسانی که آن روز را درک می‌کنند. همه‌ی ما انسانهای ناقصی هستیم. ما به قدر توان و تلاشِ خود می‌خواهیم مجموعه‌ی کارگزاران حکومت را - که خودمان هم جزو آنها هستیم - به نقطه‌یی برسانیم که با نصاب جمهوری اسلامی تطبیق کند. ما می‌خواهیم خود را به حد نصاب نزدیک کنیم. اگر دولتی می‌آید و می‌گوید هدفم این است که این را تحقق ببخشم، خیلی چیز مبارک و خوبی است.

من چهار پنج سال پیش همین‌جا در حسینیه این مطلب را با مجموعه‌ی کارگزاران مطرح کردم؛ گفتم انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی و بعد کشور اسلامی. اگر دولت ما اسلامی شد، آن وقت کشورمان اسلامی خواهد شد. اگر من و شما در معاشرتمان، در رفتارمان، در طلب مالمان، در مجاهدتمان، نتوانستیم خود را به حد نصاب برسانیم، از آن دانشجو، از آن جوان بازاری، از آن عنصر در رده‌های پایین دولتی، از آن کارگر، از آن روستایی، از آن شهری چه توقعی می‌توانیم داشته باشیم که اسلامی عمل کنند؟ چرا مردم را بیخود ملامت می‌کنیم؟ نباید ملامت کنیم. اگر کمبودی هست، خودمان را باید ملامت کنیم؛ «لوموا انفسکم.»

اول، ما اسلامی می‌شویم؛ وقتی اسلامی شدیم، «کونوا دعاة النّاس بغیر السنتکم»؛ آن وقت عملِ ما مردم را مسلمان واقعی خواهد کرد و کشور، اسلامی خواهد شد؛ هم احکام و مقررات اسلامی است، هم اجرا اسلامی است، هم دولتمردان اسلامی‌اند، هم مردم به تبع حال و به تبع دولتمردان از لحاظ اخلاقی اسلامی خواهند شد. البته شیطان نمی‌میرد؛ شیطان زنده است. همیشه عده‌یی، جریانی، مجموعه‌هایی هستند که تسلیم شیطان بشوند؛ اما شکل کلی، اسلامی خواهد شد.

معنای شعار دولت اسلامی این است که ما می‌خواهیم اعمال فردی، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان، و رفتار با نظامهای بین‌المللی و نظام سلطه‌ی امروز جهانی را به معیارها و ضوابط اسلامی نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است؛ ان‌شاءاللَّه به این شعار پایبند بمانید و این تلاش را جدی‌تر، بی‌آسیب‌تر و واقعی‌تر کنید؛ چون گامی بلند خواهد بود در راه رسیدن به آن هدفها؛ و همان‌طور که عرض کردم، رسیدن به آن هدفها مردان خودش را می‌خواهد. البته «مردان» که می‌گوییم، به معنای «رجال» در قانون اساسی نیست؛ شامل خانمها هم می‌شود؛ یعنی کسان و عناصر و کارگزارانِ خودش را می‌خواهد. به قول شاعر، آن دو صد من استخوان را داشته باشند تا بتوانند این صد من بار را بردارند.۱۳۸۴/۰۶/۰۸

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت

«تارنگاشت کیر خر نظامِ خرموش پرور»

به بهانه ی مرگ یکی از تبهکارترین جانوران دوپای جهان ـ بازپخشش

ـ گردنت درد می کند مادر جان که می نالی؟ برو کلیسا خدا را سپاس بگذار و پولی، مالی نذر کن که نشکسته و سر نازنینت به تنت سنگینی نمی کند ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۲

 

https://www.behzadbozorgmehr.com/2023/06/blog-post_25.html

 

دیدار «برلوس کونی» با مردمِ جایی در ایتالیا پس از زمین لرزه در سال ۲۰۰۹ ترسایی که کشته شدن شمار بسیاری از باشندگان آنجا را در پی داشت. (برگرفته از «چوب دو سر گُه»   ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۲ با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

... تنها با این اگر و مگر که حتا یک گام بیجا به پس برداشته نشود

بجایِ سیاستی بر بنیاد واکنش در برابر کنشگری های امپریالیستی، باید کنش را جایگزین واکنش نمود

این سخنان،۱ تنها با این اگر و مگر (شرط) درست خواهد بود که حتا یک گام بیجای دیگر به پس۲ برداشته نشود. دَم و دستگاه دیوانسالاری روسیه، هم به شوند سردرگمی و هم به شوند گرایش به زد و بندهای پشت پرده با این و آن و بویژه با «یانکی» ها بارها و بارها ناچار به واپس نشینی بوده و چشم امید بیجا به لات بی همه چیز «یانکی»: «دونالد ترامپ» که تافته ای جدابافته نیست، بسته است؛ جانوری بیم برانگیز برای جهان که مانند پیشینیان خود، تنها یکی از اَروسک خیمه شب بازیِ «عمو سام» است که شمار بسیاری از ورزیده ترین برآوردکنندگان سیاسی و رزمی و  ... که سیاست های دوربردی و راهبردی را به اَروسکان جلوی پرده ی نمایش دیکته می کنند، در انبان خود داشته و کلاه سرش نمی رود.

بدین سان، در نخستین گام بایسته که هنوز آن را به فرجامی درخور نرسانده اید، باید آن دژکوب را از چنگ شان بیرون کشید و جای پایی برای امپریالیست ها در آن تکه سرزمین کوچکِ برجای مانده از «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» بر جای ننهاد. افزون بر آن و به باور من، برجسته تر بجایِ سیاستی همراه با کندذهنی بر بنیاد واکنش در برابر کنشگری های امپریالیستی بویژه آنچه در پیرامون روسیه رخ می دهد، باید کنش را جایگزین واکنش نموده، رویکردی پویا در پیش گرفت. آیا تاکنون چنین رویکردی را به بوته ی آزمون نهاده اید؟ به باور من، نه! تا اینجای کار، بیش تر پرچانگی های همایشی ـ نمایشی در کار بوده و همزمان با دیده بانی برنامه ریزی های باریک اهریمنان تشنه ی خون مردم روسیه و جهان برهبری برادران شیر به شیر «انگلوساکسون»، گاهی غُرو لُندی کرده و دستِ بالا تَشَری زده اید؛ بی آنکه آن ها را از فرجام تبهکاری های شان بترساند یا دستکم اندیشناک شان کند. چنین سیاستی کژ و کوله که هر از گاهی زیر پوشش بسیار ناروا و بیم برانگیزانه برای آینده ی روسیه و جهان با برنام «حُسن نیّت» پیش برده شده، چنانچه همینگونه پیش برود، نخستین کوبش مرگبار و زمینگیرکننده ی امپریالیست ها و نوچه های شان را در پی داشته، آن روی سکه ی «حُسن نیّت» را به «خرس نادان و مهربان روسی» نشان خواهد داد. زنهار!

این ها را با این پیش انگاره نگاشته ام که به زد و بندی پنهانی با «یانکی» ها دست نیازیده باشید که بر بنیاد برخی نمود ها و نشانه ها که در اینجا به آن نپرداخته ام به آن سخت بدگمانم و می دانم چنانچه درست باشد، راه تکه تکه شدن و نابودی روسیه و مردم سرفراز آن که دستگاه دیوانسالاری کنونی را به هیچ رو، نماینده ای شایسته برای شان نمی دانم، سنگفرش نموده اید.

ب. الف. بزرگمهر   هشتم تیر ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ باخترزمین هرگز در تلاش برای شکست روسیه کامیاب نخواهد شد ـ لاوروف

وزیر کار و بار برونمرزی روسیه در جریان دیداری هنجارین (رسمی) از قرقیزستان و گفتگو با همتای خود: «جینبک کولوبایف» گفت که جنگ جویان در «ناتو» و «باهماد اروپا» کوشیده اند از «کی یِف» چون دژکوبی برای رویارویی با «مسکو» سود برند. وی در پی افزود:
جنگ جویان باخترزمین در گرانبار نمودن «شکست دوربردی» (استراتژیک) به روسیه کامیاب نخواهند شد.

گزیده برگرفته از یک گزارش در «آرتی» به تاریخ  هشتم تیر ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ بنگرید به یادداشتِ «نه یک گام به پس!»  ب. الف. بزرگمهر  هفتم بهمن ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/01/blog-post_27.html

۳ ـ زمزمه های در گوشی «پوتین» با لات بی همه چیز «یانکی»، پیش از آغاز آنچه «گفتگوهای همزیستی آشتی آمیز میان روسیه و اوکراین، خوانده شده است.

سخنانی نیکو ولی بخت جویانه از وزیر خرچنگِ «ارشاد اسلامی»

سخنانی نیکو ولی بخت جویانه (فرصت طلبانه) از وزیر خرچنگِ «ارشاد اسلامی» که می توان چیزی را در آن جابجا نمود تا با سرشت شان سازگارتر شود:
«باید قدردان ملت و چهره‌هایی که در زمان‌ احساس خطر (با وجود نقدها) به میدان آمدند باشیم و نسبت به آینده تغییر مسیرهایی انجام دهیم و به همه شاخه‌های ملت توجه کنیم و این نباشد که در لفظ بگوییم «مردم» اما در عمل مردم را جیره بندی (بجای «بخش‌بندی») کنیم»* تا هر گروهی یکی از شاخه های آن را بهتر بچاپد.

ب. الف. بزرگمهر   هشتم تیر ماه ۱۴۰۴

صالحی: همگرایی به وجود آمده در جنگ با رژیم‌صهیونی سرمایه ملی است

ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همگرایی به وجود آمده در جنگ با رژیم‌ صهیونی را سرمایه ملی دانست و افزود: باید قدردان ملت و چهره‌هایی که در زمان‌ احساس خطر (با وجود نقدها) به میدان آمدند باشیم و نسبت به آینده تغییر مسیرهایی انجام دهیم و به همه شاخه‌های ملت توجه کنیم و این نباشد که در لفظ بگوییم «مردم» اما در عمل مردم را بخش‌بندی کنیم.*

ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اتفاق خاصی پیش آمد که ملت ایران در آن به نحو عام و برخی بخش‌ها به شکل خاص کارکردی متفاوت از خود (در این ۱۲ روز) نشان دادند که تجربه‌ای خاص در تاریخ ایران بشمار می‌رود.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»   پنجم تیر ماه ۱۴۰۴ (بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر

۱۴۰۴ تیر ۷, شنبه

باز هم بگویید: شمارگان ۱۳ بَداَختر است! ـ بازپخشش

به آرامگاه امام سیزدهم خوش آمدید! به برکت این امام نوپدید، در این چهل سال و اندی بحمدلله آنچنان پول و مال و منال فراوانی بدست آورده ایم که سر از پا نمی شناسیم. همه ی آن ۱۲ امام به یکسو، این امام در سوی دیگر. اختر بخت ما که نزدیک به ۱۴۰۰ سال کورسو می زد با آمدن همین امام درخشیدن گرفت. برای همین، سرپرستی آن را نیز به نوه ی دُردانه ی وی: حضرت علّامه قوچعلی، حَفَظ الله، دامَش برکاته، سپرده ایم. بزودی نیز چندین هزار از نشانه های گرانقدر باستانی ایران را به اینجا جابجا می کنیم تا انشاء الله پربارتر شده، بازدیدکنندگان هرچه بیش تری از سرتاسر ایران و جهان بسوی خود بکشد. باز هم بگویید: شمارگان ۱۳ بَداَختر است!*

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ امرداد ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/08/blog-post_50.html

* عدد ۱۳ نحس است!

هر بار مردم ایران را سرافکنده کرده و باز هم پایوری هستی پلیدشان را از امپریالیست ها گدایی می کنند

گفتگوهای پشت پرده ی کلان خرموش های دست اندر کار رژیم سگ مذهب با «شیطان بزرگ» برای دریافت پایوری زیست ننگین شان، پر و پیمان در جریان است؛ و هر بار که کتکی جانانه نوش جان کرده، مردم ایران را سرافکنده می کنند، دست گدایی را پس نکشیده و باز هم در پی «یانکی» ها می دوند تا آن ها را (گفتگو) کنند؛ روندی که سرشکستگی و شرمندگی باز هم بیش تر توده های میلیونی مردم ایران را در پی داشته و با این همه، شماری خوک سرشت از یکسو و خسته شدگان و از پا افتادگانی امید از دست داده از سوی دیگر که به هر رو، خواهان پایان جنگ و جدال و پیگیری کار و بار همچنان روبراه شان هستند، به این بازی تن می دهند و خواسته یا ناخواسته کمک می کنند تا خرموش ها همچنان از این ستون به ستونی دیگر جهیده، مرداب نگونبختی که برای توده های مردم ایران فراهم آورده اند باز هم گسترش و ژرفش یابد. به گفته های همین توتی لاغرمردنی آنچه «نظام» خوانده می شود، اندکی باریک شوید! با همه ی نارسایی ها و کوشش برای کاربست زبانی که حتا آن را دیپلماتیک نیز نمی توان نامید، پیام توتی خان به اندازه ای بسنده گویاست:
«باید مطمئن شویم که آیا طرف‌های دیگر وقتی درباره دیپلماسی صحبت می‌کنند، واقعا جدی هستند.»*

باید تا دیر نشده و «یانکی» ها و نوکران شان، ایران زمین را به سرنوشت افغانستان و لیبی دچار نکرده اند، نخته ی پایانی بر این چرخش بی سرانجام و روندی بیم برانگیزتر از همیشه نهاد.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   هفتم تیر ماه ۱۴۰۴

* مطمئن نیستیم آمریکا در دیپلماسی جدی باشد

ـ سخنگوی وزارت امور خارجه با تأکید بر اینکه هیچ دولت مسئولی در منطقه ما به استقبال جنگ نمی‌رود، درباره آینده گفت‌وگوها با آمریکا و دیپلماسی گفت: باید مطمئن شویم که آیا طرف‌های دیگر وقتی درباره دیپلماسی صحبت می‌کنند، واقعا جدی هستند یا اینکه این بار دیگر بخشی از تاکتیک‌های آنها برای ایجاد مشکلات بیشتر برای منطقه و کشور من است.

ـ به نظر من آنچه اهمیت دارد ـ و نباید تحت‌الشعاع الفاظ زیبا و مواضع مختلف ایالات متحده قرار گیرد ـ این واقعیت است که ما شاهد ضربه‌ای مهلک به حقوق بین‌الملل، رژیم ان پی تی و اخلاقیات جامعه جهانی بوده‌ایم.

ـ آنچه باید بگویم این است که حق ایران برای انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز پابرجاست.

 ـ نگرانی اصلی جامعه جهانی باید محکومیت این اقدام غیرقانونی ایالات متحده باشد. به نظر من این نشانه بسیار بدی است که بسیاری از افراد در سراسر جهان سعی دارند عمق و جدیت عمل تجاوزکارانه آمریکا علیه ایران را دستکم بگیرند، و حالا درباره سطح حملات یا تأثیر آن صحبت می‌کنند. جامعه جهانی باید درک کند که آنچه توسط ایالات متحده علیه ایران انجام شد، ضربه‌ای هولناک به دیپلماسی بین‌المللی، حقوق بین‌الملل و اخلاقیات بین‌المللی بود.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  پنجم تیر ماه ۱۴۰۴

ما چه بدخواهی می توانیم داشته باشیم؟

ما چه بدخواهی می توانیم داشته باشیم؟ آن ساختارها تا آن اندازه آسیب دیده اند که زمان بسیاری بدرازا می کشد تا دوباره نوسازی شده و بکار گرفته شوند. آماج ما بررسی اندازه ی آسیب ها برای بهبود جنگ ابزارهای بکار گرفته شده بدستور «جامعه جهانی» است؛ تازه مگر شما خنجر به کمر نبسته اید؟

از زبان روباه دست آموز «جامعه جهانی» که چنانچه دستم به وی می رسید به اندازه ای توی سرش می کوبیدم تا جانش در آید:  ب. الف. بزرگمهر   هفتم تیر ماه ۱۴۰۴ 

***

وزیر امور خارجه ایران روز جمعه، ششم تیرماه، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اصرار گروسی برای بازدید از سایت‌های بمباران شده تحت عنوان پادمان، بی‌معنی و احتمالاً حتی با نیت بد» همراه است.

عباس عراقچی تأکید کرد: «ایران حق دارد هر اقدامی را برای دفاع از منافع، مردم و حاکمیت خود انجام دهد.»

رافائل گروسی روز دوشنبه بار دیگر خواستار دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات هسته‌ای ایران شده بود تا بتوانند مشخص کنند که بر سر ذخایر بزرگ اورانیوم غنی‌شده ایران چه آمده است.

وزیر امور خارجه ایران بار دیگر از شخص رافائل گروسی به دلیل عدم انتقاد از حملات اسرائیل و ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران انتقاد کرد و آن را «خیانت شگفت‌انگیز به وظایفش» توصیف کرد.

عباس عراقچی مدعی شد که رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با «مبهم جلوه دادن» تلاش‌های ایران برای رفع نگرانی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش ۱۰ خردادماه که ایران را به همکاری «نامطلوب» متهم می‌کرد، «مستقیماً تسهیل‌کننده... بمباران غیرقانونی اسرائیل و ایالات متحده» بوده است.

مذاکره‌کننده اصلی ایران در مذاکرات هسته‌ای می‌گوید گزارش رافائل گروسی منجر به تصویب قطعنامه توبیخی از سوی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شد، که به گفته ایران، راه را برای جنگ ۱۲ روزه که اسرائیل هموار کرد.

این نخستین بار ظرف ۲۰ سال گذشته است که قطعنامه‌ای در شورای حکام آژانس علیه ایران تصویب می‌شود

اظهارات وزیر خارجه ایران پس از آن مطرح شد که مجلس شورای اسلامی، لایحه‌ای را تصویب کرد که بر مبنای آن همکاری تهران با نهاد ناظر هسته‌ای سازمان ملل متحد به حالت تعلیق درمی‌آید.

عباس عراقچی می‌گوید که این رابطه جدید با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی «تا زمانی که ایمنی و امنیت فعالیت‌های هسته‌ای ایران تضمین شود» ادامه خواهد داشت.

در همین حال روز جمعه ۶ تیرماه رافائل گروسی در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز در مورد عدم اطلاع از محل اورانیوم ایران با غنای ۶۰ درصد گفت: ما به عنوان آژانس بین المللی انرژی اتمی باید بسیار دقیق باشیم، ما حدس و گمان نمی‌زنیم، ما هیچ اطلاعاتی در مورد محل این مواد در اختیار نداریم».

او گفت که مقامات ایرانی به او گفته‌اند که در حال انجام اقدامات حفاظتی هستند که ممکن است شامل جابه‌جایی مواد باشد یا نباشد.

در اسرائیل و کشورهای غربی این نگرانی مطرح شده است که آیا ایران توانسته َقبل از حملات اسرائیل و آمریکا، این ذخایر را جابه‌جا کند یا خیر.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  ششم تیر ماه ۱۴۰۴

بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر

این ها هم ساده زیستند ... ـ بازپخشش

همیشه شاد و لبت خندان باد!

این ها هم ساده زیستند! بازماندگانی از نسل «هیپی ها» ... عروس خانم نعلین به پا کرده؛ آقا داماد هم که حرف نداره! تنها کمی شتاب ورزیده اند! خوب! اشکالی ندارد ... مبارک باشد انشاء الله!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ اسپند ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/03/blog-post_2371.html



با خاک یکسان کردن، یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی است!

از بس درباره اش شنیدم و خواندم که بیمار است؛ درست نمی تواند سخن بگوید؛ افسرده است و اینا، دیشب به هر زوری بود، خود را واداشتم تا پیام ویدئویی «عاغا» در حجره ی در زیر کوه شان را ببینم و نوای مبارک و میمون شان را بگوش خود بشنوم (ویدئوی پیوست)؛ گونه ای بی باوری به همه ی رسانه های امپریالیستی ـ سیهونیستی که در سپید را سیاه نشان دادن یا سیاه را رنگ سپید زدن براستی استادند و بهترین گواه آن، توده مردمِ «ممالک محروسه ی شیطان بزرگ» است که از بس دروغ بخوردشان داده اند، پاک سرگشته و منگول شده اند.

به هر رو، آنچه درباره ی «عاغا»، جگرش را بخورم، گفته و نوشته اند، تنها تا اندازه ای درست و بیش تر نادرست است؛ زیرا بسیاری از آن ها بویژه چنانچه ایرانی نباشند و ایرانی تبارانی بزرگ شده در «ینگه دنیا» را نیز دربرمی گیرد، با هنرهای گوناگون «عاغا» از آن میان، خود را به موش مردگی زدن، آنجا که هوا پس است ناپدید شدن یا خود را به بیماری زدن، دروغ هایی آنچنان بزرگ بافتن که رویِ آن دروغگوی بزرگ آلمان نازی: «گوبلز » را نیز سپید می کند و بتازگی، آنگاه که پَتِه ها سر از آب بیرون می آورند، به کُنج گوشه نشینی ـ یا همانا «اعتکاف» بزبان کژدم گزیده اش! ـ پناه بردن و اینا چندان آشنایی ندارند. ویژگی های سرشتی وی با بُرداری ۱۸۰ درجه ناهمسو با ویژگی های سرشتی لات بی همه چیز «یانکی» پهلو می زند:
کیر خری آسمان ریسمان باف و بیمایه که بگفته ی امام شوم سیزدهم: حتا یک نانوایی را نمی تواند بچرخاند در این سو و لاتِ نادانِ خودشیفته ای جنده باز، قمارباز و کلاهبرداری هوچی با ده ها پرونده ی تبهکاری همچنان خوابیده در "دادگستری" «ممالک محروسه» که ناچار به هرج و مرج جویی و همه را بجان یکدیگر انداختن است در سوی دیگر!

به هر رو و جدا از این پرچانگی ها، آنچه از پیام ویدئویی «عاغا» آموختم، یک چیز بیش نبود:
با خاک یکسان کردن، یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی است! چیزی فراتر از «آتش به اختیار» که در گذشته ای نه چندان دور از دهان مبارک و میمون شان بیرون جسته و برادرانِ عَرزشی آن را در هوا قاپیدند:
ـ اصغری! این ها که در دامنه ی کوه روبرو کوله بارهایی سنگین بر دوش دارند، انگار آدم اند ...

ـ تو چکار به این کارها داری؟ انگار گنجشک اند!* بزن! تیراندازی ات هم بهتر می شود. «عاغا» خودشان فرمانِ «آتش به اختیار» داده اند؛ لابد حکمتی الهی در کار بوده که من و تو از آن سر در نمی آوریم. ایشان نماینده ی خدا و نائب امام زمان، «عَجَّل الله فَرَجَه الشريف» اند و خوب یا بد را خودشان پاسخ می دهند.

ب. الف. بزرگمهر   هفتم تیر ماه ۱۴۰۴

* «رژیمی خانمان برانداز و مایه ی شرمساری و سرافکندگی هر ایرانی!»  ب. الف. بزرگمهر    ۲۴ شهریور ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/09/blog-post_59.html

ویدئوی پیوست: با خاک یکسان کردن، یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی است

https://youtu.be/kaawlGdg3HQ

۱۴۰۴ تیر ۶, جمعه

نکند گماشتگان فرستاده شده از سوی موساد به ایران را با «سربازان گمنام امام زمان» یکی گرفته اید؟

نکند گماشتگان فرستاده شده از سوی موساد به ایران را با «سربازان گمنام امام زمان» یکی گرفته اید؟* یا شاید آن گماشتگان نیز بخشی از «سربازان گمنام امام زمان» بوده اند و ما نمی ندانستیم؟! اگر چنین است، بهتر است در دنباله ی «ارواحنا روحی فداه» نام موساد را نیز بیاوریم تا با آنچه این روزها رخ داده و می دهد، بهتر سازگار باشد.

از زبان ملیجک نظام رو به «وزیر اطلاعات»:  ب. الف. بزرگمهر   ششم تیر ماه ۱۴۰۴

تشکیل شورای معاونین وزارت اطلاعات با حضور ریاست جمهوری

***

ـ شورای معاونین وزارت اطلاعات، به منظور بررسی آخرین وضعیت کشور پس از تحمیل آتش‌بس به دشمن صهیونیستی، امروز چهارشنبه با حضور رئیس جمهور و وزیر اطلاعات تشکیل شد.

ـ در ابتدای این جلسه، وزیر اطلاعات، حجت‌الاسلام والمسلمین سید اسماعیل خطیب، با گرامیداشت یاد شهدای حادثه ۷ تیرماه ۱۳۶۰ و نیز یاد فرماندهان نظامی و اطلاعاتی شهید، به ویژه سرداران محرابی، کاظمی و محقق و شهدای اخیر وزارت اطلاعات، گزارشی از کلیات اقدامات انجام شده در این مدت و حضور شبانه‌روزی سربازان گمنام امام زمان (عج) در مأموریت‌های ذاتی و مأموریت‌های خاص مقطع جنگ ۱۲ روزه، از جمله هم‌افزایی صورت گرفته با جامعه اطلاعاتی، هوافضای سپاه و وزارت امور خارجه* ارائه داد.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  چهارم تیر ماه ۱۴۰۴ (بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم.  برجسته نمایی های بوم از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

چجوری حسنقلی؟ چون گرگ و میش از یک آبشخور آب می خورند؟!

چجوری حسنقلی؟ چون گرگ و میش از یک آبشخور آب می خورند، ناچار به کنار آمدن با یکدیگرند؟!۱

حسنقلی! همین چندی پیش، یکی دیگر از کَلّه گنجشکی های همپالکی ات، همین یاوه ها را رُک و پوست کنده و با گستاخی بر زبان رانده و رو به توده های مردم هست و نیست از دست داده یا شاید کارگرانی که برده وار بکار گرفته شده اند، چیزی در این مایه گفته بود:
«باید بپذیرید که برخی باهوش و گوش ترند و بیش تر درآمد دارند و برخی نه و باید با آن کنار بیایید!»۲ رُک و پوست کنده گوییِ فراتر از گلیم همه تان از آن «کیر خرِ» مادربخطای توی سوراخ موش پنهان شده گرفته تا همه ی شما موش های بلغورکش از گنداب چنین رژیمی ننگ ایران و ایرانی که بزبان بیش تر گوش آشنای تان باید «کُلّو جَمیعأ اَجمعَین» گورتان را از این سرزمین باستانی گم کنید!

هان «چوخ بختیارِ» پفیوز که مرده شور آن چشم های بابا غوری ات را ببرد، در می یابی چه می گویم؟ وخت تنگ است و بزودی باز هم تنگ تر می شود ...

ب. الف. بزرگمهر   ششم تیر ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ «غلامحسین کرباسچی» در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار سیاسی ایرنا، در بیان تحلیلی که آمریکا و اسرائیل را برای حمله به ایران متقاعد کرد، اظهار داشت: بر اساس جوّی که طی سال‌های اخیر به دلایل برخی مسائل پیش آمده بود، آن‌ها تصور می‌کردند بین بخشی از مردم و حاکمیت بر سر فلان مساله فرهنگی یا سیاسی یا اقتصادی شکافی به وجود آمده، بنابراین گمان می‌کردند در صورت حمله خواهند توانست فشار را به حاکمیت تشدید کرده و نظام را به چالش بکشند.

ـ فعال سیاسی اصلاح‌طلب [بخوان: روشنفکر چُس مرده ای سال ها نانخور و خایه مالِ رژیمی ننگ ایران و ایرانی!] با تاکید بر اینکه در مقابله با تجاوز و تهاجم دشمنان پدافند اصلی ما ایجاد وحدت ملی و حفظ یکپارچگی داخلی است که هم در رسانه و هم در سطح جامعه باید دنبال شود، گفت: وحدت و انسجام ملت، گزینه اصلی و موثر مقابله با این هجمه دشمن است. [از زبان «کیر خر نظامِ خرموش پرور»: چجوری؟]

ـ وی یکپارچگی ملت را گزینه اصلی مقابله با این هجمه برشمرد و گفت: در این صورت می‌توانیم کشور را برای همیشه در برابر این قبیل تهدیدات بیمه کنیم. ما اگر می‌خواهیم نظر مردم را جلب کنیم، باید در مسائل جزئی و کلی به نظر آنها احترام بگذاریم و نظر اکثر مردم را در حکمرانی اعمال کنیم. ممکن است مردم در برخی مسائل نظرات خاصی داشته باشند، در مواردی که این موضوعات خیلی حیاتی و حساس نیست حاکمیت می‌تواند انعطاف بیشتری داشته باشد و مثلا در مورد شخصیت سیاسی‌ای که مورد توجه بخش زیادی از جوان‌هاست و خودمان به صداقت آن ایمان داریم مدارای بیشتری داشته باشد.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  سوم تیر ماه ۱۴۰۴

بختی برای ویرایش این نیمچه گزارش نداشتم.  برجسته نمایی های بوم و افزوده های درون [ ] از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

۲ ـ در اینجا نیازی به پرداختن به درونمایه ی بس نادرستِ چنین گفته هایی که تا اندازه ای یادآور هماوندی های هازمان هایی استوار بر «کاست» های دوران باستان از آن میان بویژه در ایران خودمان و نیز زبانزدِ کم تر کهنه و واپسگرای سده های میانی: «خدا انگشتان دست آدم را یک اندازه نیافریده است»، ندیدم.  ب. الف. بزرگمهر

عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف ... ـ بازپخشش

گر چه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود

رندی آموز و کَرَم کن که نه چندان هنر است
حیوانی که ننوشد می و انسان نشود

گوهر پاک بباید که شود قابلِ فیض
ور نه هر سنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نشود

اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
که به تلبیس و حِیَل، دیو مسلمان نشود

عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف
چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود

دوش می‌گفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود

حُسن خُلقی ز خدا می‌طلبم خوی تو را
تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود

ذره را تا نبود همت عالی حافظ
طالبِ چشمه ی خورشیدِ درخشان نشود

جاودانه حافظ شیرازی

برنام را از متن برگزیده ام. ب. الف. بزرگمهر

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/07/blog-post_26.html

هم سیلی به گوش و بناگوش تان می نوازیم و هم شما را (گفتگو) می کنیم ... ـ بازپخشش

به گزارش زیر از تارنگاشت وابسته به امپریالیست های «یانکی»، باریک شوید! بگونه ای عمده به سخنان نماینده ی «یانکی» ها در «سازمان ملل» به اصطلاح متحد پرداخته است؛ سخنانی که شایسته ی درنگ و پندآموزی است. وی از آن میان، می گوید:
«... هیچ چیز در اختلاف عمومی پیش‌آمده بر سر ویزای حمید ابوطالبی، پیامدی بر گفت‌وگوهای اتمی با ایران ندارد» (گزارش زیر) و کمی جلوتر می افزاید:
«ما ندیده‌ایم که این جُستار به هر شکل ممکن پیامدی بر گفتگوها گذاشته باشد. البته بایستگی (ضرورت) ‌ها در این چالش بر همه آشکار است.» (همانجا)

با آنچه بر ما ایرانیان تاکنون رفته، آرش چنین سخنانی به زبانی غیردیپلماتیک و ساده تر، اینگونه از آب در می آید:
هم سیلی به گوش و بناگوش تان می نوازیم و هم شما را گفتگو می کنیم۱ همانگونه که می بینید، این سیلی ها تاکنون هیچ پیامدی بر گفتگوهای پر و پیمان ما نداشته و تاکنون ندیده ایم که آن خنجرِ بر میان بسته ی رهبرشان۲ به هر شکل ممکن، پیامد ناگواری بر «خورد و بُرد» ما داشته باشد؛ جای هر کس و آنچه بایست بشود و تاکنون نیز شده، بر وی نیز آشکار است؛ و آورد و بُردمان آنچنان خوب پیش می رود «که نه از آن ما پیداست و نه از آنِ آنها»۳ گرچه، سخنان پندآموز نماینده ی «یانکی» ها، مرا بیش تر به یاد یکی دیگر از جاودانه طنزنوشته های عُبید زاکانی انداخته بود و همان، انگیزه ای بر نوشتن این یادداشت کوتاه شد:
«شخصی در دهلیز خانه، زن خود را می گائید و زن گاه گاهی سیلی نرم بر گردن شوهر می زد. 

درویشی، چیزی خواست.

زن گفت: خیرت باد.

گفت: شما هم در این خانه چیزی می خورید به من دهید.

زن گفت: من كیر میخورم و شوهرم سیلی!

گفت: من رفتم؛ این نعمت بدین خاندان ارزانی باد.» (از جاودانه عبید زاکانی با اندک ویرایش اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

... و «پندآموز» را نیز از آن رو نوشته ام که از سویی از ورشکستگی پلیدترین رژیمی که تاکنون میهن مان به خود دیده و رو شدن دست اسلام پیشگان دزد فرومایه و خوارشدن شان در چشم توده های گسترده تری از مردم ایران، بسیار خرسندم؛ بویژه آنکه در سنجش با طنزنوشته ی یادشده از عبیدزاکانی، هم سیلی نوش جان می کنند و هم برد و آورد آن یکی را به ناچار برتافته و می تابند بی آنکه جیک شان درآید؛ ولی از سویی دیگر، خوار و کوچک شدنِ ایران و ایرانیان نیز که با داشتن چنین رژیم فرومایه ای فرمانروا بر خود، هر روز بیش از پیش ریشخند بهره کشان و ششلول بندهای "جامعه جهانی" و نیز خواه ناخواه مردم دیگر کشورها می شوند و این همه مرا نیز به عنوان یک ایرانی می آزارد، چون خاری گلویم را می خُلد و احساسی دوگانه و ناهمتا (متضاد) برمی انگیزاند؛ احساسی که با همه ی کوشش برای شکیبایی و خودداری، آتش به جانم می افکند.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۵ فروردین ماه ۱۳۹۳


پی نوشت:

۱ ـ گمان بد نبرید! این شیوه ی نگارش که در آن بجای «مفعول باواسطه» (به عنوان نمونه با پادرمیانی سلطان عّمّان!)، «مفعول بی واسطه» (آورد و بُردِ بی واسطه با  «شیطان بزرگ» و گاه گداری همدستانش!)، بکار رفته، در پارسی سده های میانی ایران کاربرد بسیاری داشته است! اکنون که مردم ایران را به همان سو می کشانند و می خواهند فرهنگ آن هنگام را با کمی عربی و انگلیسی بیش تر به خوردمان بدهند، زبان پارسی هم به عنوان بخشی از فرهنگ، خواه ناخواه، چنین سمت و سویی می یابد! شاید، کمی شتاب ورزیده ام؛ ولی خواستم یکی از پیشگامان حرکت فرهنگی تازه باشم و فرموده ی «آقا» را در این زمینه به اجرا درآورم!

۲ ـ «داغ ننگی است بر پیشانی!»، ب. الف. بزرگمهر، ٢٦ فروردین ماه ١٣٩١ 

«... احوط آن است که خنجری بر کمر ببندد!»، ب. الف. بزرگمهر ، ۱۷ آذر ماه ۱۳۹۲

کون دِهی را لوطی یی در خانه برد
سرنگون  افـکندش و در وی فـشرد

در  میانـش  خنجری  دید  آن لـعین
پس بگفتش: بر میانت چیست این؟

گفت آن که با مـن ار  یک  بـدمنش
بد   بـیندیشــد    بدرم    اشـکمش

گفت لـوطی:  حـمد لله را  که  مـن
بد  نـیندیـشیده ام   با  تو  به   فـن

مثنوی مولوی

۳ ـ «می ترسم که نه از آنِ ما برجای ماند و نه گاوی در کار!»، ب. الف. بزرگمهر، ۱۴ مهر ماه ۱۳۹۲

***

آمریکا: اختلاف بر سر ویزا کماکان تاثیری بر گفتگوهای اتمی ندارد!

«سامانتا پاور»، نماینده ایالات متحده در «سازمان ملل متحد»، در گفت‌وگویی تلویزیونی گفته است «همچنان هیچ چیز در اختلاف عمومی پیش‌آمده» بر سر ویزای حمید ابوطالبی، پیامدی بر گفت‌وگوهای اتمی با ایران «ندارد»

خانم پاور، ۲۴ فروردین، در گفتگویی با «شبکه ای‌.بی.‌سی.» در آمریکا گفته است که واشینگتن بر پیگیری گفتگوهای میان شش کشور طرف گفت‌وگو و ایران متمرکز است.

به گفته ی وی، طرف‌ها «هفته گذشته مذاکره کرده‌اند و گفت‌وگوهایی بیشتر در سطح مقام‌های عالی‌رتبه در ماه آینده (میلادی) برگزار می‌شود.»

سفیر آمریکا در سازمان ملل می‌گوید که کارشناس‌ها «هر روز دیدار می‌کنند. ما ندیده‌ایم که این جُستار به هر شکل ممکن پیامدی بر گفتگوها گذاشته باشد. البته بایستگی ‌ها در این چالش بر همه آشکار است.»

حمید ابوطالبی از سوی ایران به عنوان سفیر این کشور در «سازمان ملل متحد» برگزیده شده است. این جُستار به انتقادها و در فرجام، تصویب لایحه علیه صدور ویزا برای او در کنگره آمریکا انجامید. آمریکا می‌گوید به دلیل دست داشتن آقای ابوطالبی در گروگانگیری سفارتش در تهران در سال ۵۸، برای او ویزا صادر نخواهد کرد.

آقای ابوطالبی نقش خود در گروگان‌گیری را رد کرده است.

سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز روز یکشنبه، ۲۴ فروردین، اعلام کرد که تهران از «ایالات متحد» به دلیل صادر نکردن ویزا برای آقای ابوطالبی شکایت خواهد کرد.

«سامانتا پاور» در گفتگوی تلویزیونی خود گفته است، چشمداشت آمریکا این است که ایران منافع خود را در رها شدن از تحریم‌های اقتصادی می‌داند. منافع ایالات متحده نیز اطمینان یافتن از این جُستار است که تهران به دنبال جنگ ابزار اتمی نیست. این جُستار، اکنون برتری دارد.

با وجود بدگمانی «باختر» در مورد اینکه ایران به دنبال ساخت جنگ ابزار اتمی در برنامه هسته‌ای خود است، تهران چنین جُستاری را رد و آماج این برنامه را صلح‌آمیز شمرده است.

آمریکا به عنوان میزبان «سازمان ملل» متعهد به صدور ویزا برای نمایندگان کشورهای گوناگون است.

تهران و واشینگتن روابط دیپلماتیک ندارند.

نمایندگان برخی کشورها مانند ایران، سوریه یا کره شمالی نمی‌توانند از پرتو چند کیلومتری مرکز شهر نیویورک، جایی که جایگاه «سازمان ملل» است، بیرون بروند.


این گزارش از سوی اینجانب، ویرایش، پاکیزه و پارسی نویسی شده است:    ب. الف. بزرگمهر