صفحات

۱۴۰۰ مرداد ۱۸, دوشنبه

ای شیخِ مست، تیغ کشیدی به عاشقان

افکنده پنچه بر سر این خوان چه می‌کنی؟
ای بی‌خرد! خرابه‌ی ویران چه می‌کنی؟

بردی و سر بریدی و شمشیر شسته‌ای!
خونی که ریخت در کف میدان چه می‌کنی؟

ای شیخِ مست، تیغ کشیدی به عاشقان
با سیل سینه‌کوب خروشان چه می‌کنی؟

تاج از سر امیر و اتابک ربوده‌ای
با خشم و کینِ سفره‌ی بی‌نان چه می‌کنی؟

وقتی گرفت از کف تو ملک، روزگار
با مشت صخره، سیلی توفان چه می‌کنی؟

علی صبوری

برگرفته از «تلگرام»   ۱۸ امرداد ماه ۱۴۰۰

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.