صفحات

۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۳, شنبه

تو گاو از خر باز نمی شناسی؟ ـ بازانتشار

پیشکش به توده های زحمتکش مردم ایران

روستایی، ماده گاوی داشت و ماده خری با كُرّه. خر بمرد. شیر گاو به كُرّه خر می داد و ایشان را شیر دیگر نبود و روستایی ملول شد و گفت:
خدایا تو این خر كُرّه را مرگی بده تا عیالان من، شیر گاو بخورند.

روز دیگر در پایگاه رفت. گاو را دید مرده. مردك را دود از سر برفت و گفت:
خدایا من خر را گفتم؛ تو گاو از خر باز نمی شناسی؟

جاودانه عُبید زاکانی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.