صفحات

۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۳, یکشنبه

مگر بیمارید ما را به میان آشوب فرامی خوانید؟!

می نویسد:
دیروز یه «کامنت» دیدم، نوشته بود: آدم باید مراقب شیرینی های زندگیش باشه؛ نمی دونم منظور خودش چی بود؛ ولی بدجور به دلم نشست. امروز پسرم بهم گفت (کامران دوساله رفته اروپا؛ کار هم می کنه و ۲۲ سالشه.) خدای نکرده، فکر نکنید تو پرقو خوابیده ها! استاد موسیقیش گفته:
بهترین گیتاریست منی!

همه شیرینی های دنیا رو با تمام وجودم چشیدم.

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور از سوی اینجانب؛ دانسته از ویرایش همه سویه ی آن خودداری ورزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

بعله! اصغر آقا هم آنجا شیرین فیلم می سازد. به تصویر بنگرید تا روشن شوید:
به ما چه در ایران چنین و چنان است؛ کون لقِّ کارگر و کشاورز! زنده باد همه پرسی ... این را آن یکی، جعفر پناه بر اروپای مادرمرده که نگذاشتند به آنجا برود و بسان آن یکی فیلم های شیرین بسازد، گفته بود. حالا هر چه به او بگو:
اصغر آقا بیا بهار آمد،
کشاورز آمد، ولی بی آب آمد!

مگر درمی یابد؟!

نه آقا جان! مگر چیزمان خُل است. ما اینجا خوشیم و برای «هَپی ویو پیپل» (رونوشت «چوخ بختیار»های زنده یاد صمد بهرنگی!) فیلم های جوجو موجو پر از ماچ و موچ می سازیم. مگر بیمارید ما را به میان آشوب فرامی خوانید؟!*

ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷

* این یادداشت هجوآمیز از آن چندی پیش است که گزارشی درباره ی «جشنواره کَن» در فرانسه را می خواندم. حیفم آمد بیش از این خاک بخورد. اندکی آن را ویرایش نموده ام.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.