صفحات

۱۳۹۶ اسفند ۹, چهارشنبه

ای گرامی ترین جان ها! ای فریاد بلند همه ی آزادگان!

درود بر همگی تان که گل های سرسبز ایرانید!

متن نامه ی زینب جلالیان به آتنا دائمی و گلرخ ایرایی

درود بر آزاده‌های در بند!

من فریاد آزادی‌ام از پشت دیوارهای قطور و میله‌های سرد و سهمناک زندان.

بهترین درودهایم را نثار شما آزاده‌های در بند میکنم،

رفقای عزیزتر از جانم، گلرخ و آتنا و همه کسانی که به یاد من بوده‌اید؛ من صدای پژواک‌های شما را از پشت این دیوارهای سهمناک زندان بخوبی می‌شنوم و این صداها بهترین سمفونی کائنات‌ها برای من بوده است؛ صدای پژواک شما برای من یادآور کوه‌های بلند و سرافراز وطنم بوده است و این ارزشمندترین هدیه بود که در طول ده سال زندانم دریافت کرده‌ام. به قول شاعر، فریاد من بی جواب نیست؛ قلب خوب تو جواب فریاد من است.

دوستان عزیز و رفقای نازنینم! وقتی به من گفتند شما پشت میله‌های زندان هستید، قلبم به درد آمد و بعدا که بعد از مدتی طولانی خبردار شدم که علی‌رغم همه درد و خشونت و سختی‌هایی که در زندان بر شما روا داشته‌اند من رو از یاد نبرده‌اید و برایم نامه نوشته‌اید، خیلی از شما ممنونم و امیدوارم با مقاومت و تلاش‌هایم این همه عشق و محبت‌های بی‌دریغ شما را جبران بکنم و به شما قول می‌دهم و سوگند می‌خورم تا ‌آخرین قطره خونی که در بدن دارم، مبارزه کنم تا لیاقت رفاقت شما و همه کسانی که در سخت‌ترین شرایط به یاد من بوده‌اند را داشته باشم.

شما به جرم ناکرده در زندان هستید؛ اگر فکر کرده‌اند که فریاد آزادی سر دادن جرم است، این جرم چه زیبا و باشکوه است.

به امید آن روز که هیچ آزادیخواهی دربند نباشد.

در پایان من از همه نهادهای حقوق بشری تقاضا دارم نهایت تلاش های خود را برای آزادی کسانی که به خاطر آزادی و برابری در زندانهای جمهوری اسلامی بسر می برند بکار ببندند تا این عزیزان هم مثل من تمام جوانی خود را پشت میله‌های زندان سپری نکنند.

مقاومت زندگیست.

زینب جلالیان، زندان خوی

برگرفته از «پایگاه خبری و تحلیلی دانشجویان»  نهم اسپند ماه ۱۳۹۶

برنام و زیر برنام از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.