صفحات

۱۳۹۶ اردیبهشت ۳, یکشنبه

... دیدار رخ یار دل ‌افروز و دگر هیچ ـ بازانتشار

شمعیم و دلی مشعله ‌افروز و دگر هیچ
شب تا به سحر گریه ی جانسوز و دگر هیچ

افسانه بود معنی دیدار که دادند
در پرده یکی وعده ی مرموز و دگر هیچ

حاجی که خدا را به حرم جست چه باشد
از پاره ی سنگی شرف اندوز و دگر هیچ

خواهی که شوی باخبر از کشف و کرامات
مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ

روزی که دلی را به نگاهی بنوازند
از عمر حساب است همان روز و دگر هیچ

زین قوم چه خواهی که بهین پیشه‌ورانش
گهواره‌ تراش‌اند و کفن‌ دوز و دگر هیچ

زین مدرسه هرگز مَطَلَب علم که اینجاست
لوحی سیه و چند بدآموز و دگر هیچ

روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ

خواهد بدل عمر، «بهار» از همه گیتی
دیدار رخ یار دل ‌افروز و دگر هیچ

ملک‌الشعرای بهار

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب؛ عنوان را از متن سروده برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

http://www.behzadbozorgmehr.com/2013/11/blog-post_2877.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.