صفحات

۱۳۹۵ فروردین ۲۸, شنبه

... كه نه از تاك نشان بود و نه از تاکنشان ـ بازانتشار

بودم آن روز من از طايفه ی دُردكشان
كه نه از تاك نشان بود و نه از تاکنشان 

از خرابات ‏نشينان، چه نشان می طلبى
بى ‏نشان ناشده زايشان، نتوان يافت نشان 

هر يك از ماهوَشان، مظهر شأنى دگرند
شأن آن شاهدِ جان، جلوه‏ گرى از همه ‏شان 

جان فدايش كه به دلجويى ما دلشدگان
می رود كوى به كو، دامن اجلال‏ كشان 

در ره ميكده آن به كه شوى خاك اى دل
شايد آن مست، بدين سو گذرد جرعه ‏فشان 

نكته ی عشق به تقليد مگو اى واعظ
پيش از آن باده بچش، چاشنى يى هم بچشان 

جامى اين خرقه پرهيز بينداز كه يار
همدم بى سر و پايان شود و رندوَشان

عبدالرحمان جامی

http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/10/blog-post_69.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.