صفحات

۱۳۹۴ مهر ۳۰, پنجشنبه

پول مردم را نمی‌توان با هوچیگری و سر و صدا خورد!

به نوبه ی خویش، دزد پلیدی است؛ نمونه ای از کلان دزدان رشوه خوار و زنهارخواه (خائن) در رژیم تبهکار اسلام پیشگان که چون بختکی بر سینه ی ایران و ایرانی نشسته، گلویش را می فشارند؛ نام این یکی بیژن نامدار زنگنه است؛ دزدی زنگوله پا که پرونده ی «کرسنت» و زد و بندی فراقانونی و زنهارخواهانه وی به همراه تنی چند از خانواده ی پلید اکبر نوقی بهرمانی (نامور به هاشمی رفسنجانی) با شیخک های شاخاب پارس، چون زنگوله ای برای همیشه به پایش بسته شده و هر جا که می رود، پژواک صدای آن گوش را می آزارد:
ک...ر...س...ن...ت ... ک...ر...س...ن...ت ... ک...ر...س...ن...ت ...

هنوز روشن نیست، آن به گفته ی خود «تابلو»* در نامه اش به نمایندگان مجلس فرمایشی چه نوشته که دزد نامدار زنگوله پا را به فرار به جلو واداشته و در واکنشی شتابزده گفته است:
«پول مردم را نمی‌توان با هوچیگری و سر و صدا خورد.»

بیگمان حق با این کلان دزد بیشرم است؛ باید آن را با آرامش هر چه بیش تر و دور از چشم دیگران در گلو فرو برد؛ بویژه اگر هرچه چرب تر و گنده تر باشد.

ب. الف. بزرگمهر   ۳۰ مهر ماه ۱۳۹۴  

 * بی سر و پایی به نام بابک زنجانی که گویا پیش از آوازه یافتن، چند سالی به پادافره کلاهبرداری در زندان بوده و سپس برای پولشویی و حیف و میل میلیاردها دلار درآمدهای نفتی و جابجایی سرمایه های توده های مردم ایران از سوی کلان دزدان و رشوه خواران اسلام پیشه به عنوان ابزار یا آنگونه که خود یکبار گفته بود: «تابلو» مورد بهره برداری قرار گرفته بود و هم اکنون نیز چنانچه پول های اینجا و آنجا سرمایه گذاری یا سپرده شده از سوی وی را از چنگش بیرون آورند، سرش را چون نمونه هایی دیگر به زیر آب خواهند کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.