صفحات

۱۳۹۳ مهر ۴, جمعه

هفتخوان دریافت سوخت برای کشاورزان در نگاهی گذرا


تصویرنوشته ی پیوست را درج کرده و می نویسد:
«هفتخوان دریافت سوخت برای کشاورزان از دریافت گذرنامه و «کارت سبز» («گرین کارت») آمریکا هم سخت تر است؛ با این همه، دم از پشتیبانی از فرآوری (تولید) و اقتصاد مقاومتی و مقاربتی و ... می زنند

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

نگاهی به تصویر و نوشته ی وی می اندازم و با خود می اندیشم:
بیگمان آن سختی های یادشده، تنها  برای مردم کوچه و بازار و زحمتکشان شهر و روستاست؛ وگرنه دریافت گذرنامه و حتا شهروندی «یانکی ها»، برای آن "آموزگار اخلاق" دولت دهم و نمونه های بسیاری چون وی در آن رژیم تبهکار، بسان خوردن آب است؛ آبی که برای آن باید سرِ کیسه را شل کنی و آنجا هم کاری به این ندارند که این پول ها را از کجا و چگونه بدست آورده ای؛ بهترین نمونه اش هم آن خاوری اسلام پیشه است که سایر همدستانش در ایران وکیل و وزیرند؛ راست راست راه می روند و به ریش مردم می خندند. «هرچه پول بدهی، آش می خوری!» و این ها از آن رهبر دبنگ دروغگو گرفته تا ریزترین شان، هرچه که نداشته باشند به فراخور بزرگی و کوچکی و جایگاه شان بر روی ریسمان بی گره الهی* تا دلت بخواهد پول دارند و «گرین کارت» برای بسیاری از آن ها، «برگ سبزی است تحفه ی درویش».

ب. الف. بزرگمهر     چهارم مهر ماه ۱۳۹۳

* پیش تر نوشته و یادآور شده بودم که دوگونه ریسمان الهی داریم:
ـ «ریسمان بی گره الهی» برای الله کرم ها، بندگان بیش از اندازه پرهیزکار و ساده زیست الله که شبانه روز به نماز و نیایش پرآب و تاب و پر سوز و گداز به درگاه وی سرگرمند و همه ی کسانی که از نیروی خرید تکه ای زمین در بهشتی زمینی برخوردارند؛ و
ـ «ریسمان گره دار الهی» برای سایر مردم از بزهکاران کوچک و آفتابه دزد گرفته تا حتا «چوخ بختیار»هایی که ممکن است در پی یک سوء تفاهم ساده، گردن شان با آن ریسمان آشنا شود؛ می شد بجای این روده درازی، نوشت:
و غیره!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.