صفحات

۱۳۹۲ آبان ۳۰, پنجشنبه

هفت شهر عشق در دستگاه های موسیقی ایرانی


شور

آغاز شب است ... و آوازهای آن پی گرفتن راه ... و این آغاز هستی یا آفرینش است ... که کوشش است  ... جستجو است و ... خواستن ...

سه گاه

سپیده دم است ... پایان شب و آغاز روشنایی یا آغاز زندگی انسان ... که آن عشق است ...

چهارگاه

برآمدن آفتاب ... سرآغاز زندگی ... تابش نور! دیدن و شناختن ...که شناخت است ...

ماهور

آغاز روز. آغاز زندگی ... شور و جوانی ... فریفتگی و توانگری ... بی نیازی ست که بزرگواری ست

همایون

پی گرفتن روز ... و پیگیری زندگی ... یگانگی و دلدادگی ... دلداده و دلبر که یگانه پرستی است ...

راست پنجگاه

پایان روز است ... فرو شدن خورشید ... و خزان زندگی که ... سرگشتگی و سرگردانی است ...

نوا

سرانجامِ نیایش زندگی و انسان است ... سرانجامِ آهنگِ روشنایی روز که به تاریکی و نیستی می رسد ... درویشی و نیستی ست ...و نوید شبی تازه را می دهد که سرآغار زادنی ست تازه و آن شور است ...

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.