صفحات

۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

آنچه باید برجای ماند، ایران است!


گزارشی از شب  بخارا به یاد عبدالحسین زرین کوب
 
یکصد و ششمین شب از شب های مجله بخارا (که به منظور بزرگداشت بزرگان فرهنگ، ادب و هنر ایران و جهان برگزار می شود) به بزرگداشت دکتر عبدالحسین زرین کوب اختصاص داشت. این مراسم عصر روز دوشنبه ٢۵/١٠/٩١ با همکاری «موسسه فرهنگی ـ هنری ملت»، «بنیاد موقوفات دکتر افشار»، «کمیسیون ملی یونسکو»، «دایره المعارف بزرگ اسلامی»، «گنجینه ایرج افشار» و به کوشش علی دهباشی سردبیر گاهنامه ی بخارا ، در ساختمان «کانون زبان فارسی» (موقوفات افشار) در تهران برگزار شد ...

صادق سجادی درباره ی اهمیت دکتر زرین کوب گفت:
«آثار مکتوب استاد زرین کوب ، علاوه بر کمیت کم نظیر از کیفیتی سخت ممتاز و پرفایده برخوردار بود که الهام بخش صدها کتاب، مقاله و رساله شد.» او همچنین به بررسی اهمیت آثار استاد زرین کوب درباره ی تاریخ ایران، بویژه در سده های اسلامی و چیرگی و باریک بینی نقادانه وی بر منابع تاریخی پرداخت. وی، زرین کوب را از نخستین پژوهندگان ایرانی دانست که درباره ی اهمیت متن های ادبی، انواع تذکره ها، آثار سروده و نثر، سیاحت نامه ها، مکاتبات رسمی و دیوانی در پژوهش های تاریخی، سخن گفته و آنها را بر اساس زمان و مکان، دسته بندی و ارزش گذاری کرده است.

سخنران بعدی این مراسم، اسداله امیری، نویسنده و رایزن فرهنگی سفارت افغانستان در ایران بود. وی در وصف استاد، جمله ای از بیهقی آورد:
«مرد آنگاه، آگاه شود که نوشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست؛ و دکتر زرین کوب همان آگاه بود که به پهنای فرهنگ و ادب دانست و به پهنای فرهنگ و ادب نوشت.»

سپس، روزبه زرین کوب، برادرزاده عبدالحسین زرین کوب درباره ی نوشتارها و یادداشت های روزانه استاد زیر عنوان «تقویم پارینه» سخن گفت و توضیحات دربرگیرنده ای درباره ی نوشتارها، یادداشت ها و دستنوشته های استاد داد. وی از زبان استاد گفت:
«عمر مورخ و عمر کتاب البته به سر می آید و آنچه باید باقی بماند،عمر ایران است.»

در پی، علی دهباشی سخنانی با عنوان «دکتر زرین کوب و نهضت فرهنگی ایران» ایراد کرد:
«استاد ما، دکتر زرین کوب دانش آموخته و رهرو نهضت نوین فرهنگی ایران بود. این نهضت از سال های نخستین سده اخیر آغاز گشته و می کوشید تا با نگاهی منتقدانه و عالمانه به میراث ادبی و  فرهنگی ایران زمین، گوهر بی همتای ادب و فرهنگ فارسی را از ویرانی و آلودگی رهانیده و زبان کهن فارسی را از حشو و زوائد بی جا پیراسته و نهال ادبیات نوین ایران را بارور سازد. فعالیت شبانه روزی این مرد برجسته و کم نظیر و دیگر یاران متقدم و متاخرش، شکل دهنده نهایی ترین تصویر و توصیف عالمانه از فرهنگ، تاریخ و ادب ایران زمین است.»

در بخش بعدی برنامه، نوشته ای از قمر آریان (همسر و یاور زرین کوب) با عنوان «روایت یک شاهد عینی» خوانده شد. این روایت به ویژگی های نیکو و فروتنانه، باریک بینی و کوشش ایشان پرداخت ... در پایان برنامه، دقایقی از سخنرانی زرین کوب در «انجمن مفاخر» پخش شد.

استاد زرین کوب ، در سال ١٣٠١ در بروجرد پا به جهان نهاد و تا پایان دوره ی متوسطه در بروجرد و خرم آباد آموزش دید. پس از آن در دبیرستان های بروجرد و خرم آباد سرگرم تدریس شد. در همین دوره، نخستین کتاب او به نام« فلسفه شعر، یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران» در بروجرد منتشر شد. سپس در سال ١٣٢٤ در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران پذیرفته شد. در سال ١٣٣٤ از رساله دکتری خود دفاع کرد. سپس عهده دار تدریس در دانشگاه تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک شد. وی از سال ١٣٤١ به بعد در دوره های گوناگون در دانشگاه های تهران، آکسفورد، سوربن، هند، پاکستان، کالیفرنیا و پرینستون به تدریس پرداخت. فرآورده ی زندگی استاد، افزون بر تدریس، تالیف ٤٠٠ عنوان کتاب، نوشتار و رساله ی ارزشمند علمی و ادبی و فرهنگی و تاریخی است. از دیگر کوشش های وی، مدیریت روزنامه و گاهنامه، همکاری در تالیف «دایره المعارف فارسی» («مصاحب»)، «ایرانیکا» (در ایالات متحد)، «اسلامی» (در هلند)، «بزرگ اسلامی» (در تهران) و «تاریخ ایران» (کمبریج) بوده است. وی در سال ١٣۵٣ برای نخستین بار دچار بیماری قلبی شد و در پی آن برای بهبودی پیوسته به اروپا و آمریکا ره می سپرد. در سال های پایانی زندگی به دلیل بیماری، رنج و دشواری فراوان گریبانگیرش شده و سرانجام در ٢٤ شهریور ١٣۷٨ در تهران درگذشت.

از کتاب های او می توان: «دو قرن سکوت»، «از کوچه رندان»، «تاریخ تصوف»، «تاریخ ایران بعد از اسلام»، و «روزگاران ایران» (درباره ی گذشته باستانی ایران) را نام برد.

...

بهرام غضنفری

این گزارش از سوی اینجانب ویرایش و پارسی نویسی شده است. بخش هایی از آن را نیز پیراسته ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.