«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آذر ۷, جمعه

خوب! نوبت تو کره خر است؛ بنال ببینم ... ـ بازانتشار

همه شان مانند یکدیگرند و از روی رفتار هم رونوشت برمی دارند. بجای اینکه دستش را باز کند و با کف دست به نشانه ی بفرمایید به خبرنگاری بگوید:
«نوبت شماست؛ بفرمایید!» با مشت گره کرده که یک انگشت آن بگونه ای تهدیدآمیز بسوی کسی نشانه گرفته شده، نوبت وی که خوار و کوچک شمرده شده را گوشزد می کند:
خوب! نوبت تو کُرّه خر است؛ بنال ببینم ...

نمی دانم چنین رفتاری از کدامیک از این جَک و جانورانِ یکی از دیگری نادان تر، خودخواه تر و تبهکارتر آغازید؛ ولی تا جایی که به یاد می آورم، پدر تازه بگور شده ی «جرج دبلیو سی بوش»، همچنین خود وی و حتا نوکری چون «اشرف اَنی» در افغانستان نیز همینگونه خبرنگارانی که برای خبررسانی گردهم آمده اند را نوبت می دهند.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ آذر ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/12/blog-post_90.html

* بگفته ی لات بی سر و پای «یانکی»، رییس دفتر وی: «جان کِلِی» تا پایان سال کنونی ترسایی از کار خود کناره می گیرد (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر).

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!