«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ مهر ۲۱, دوشنبه

خوشبختانه یک چیز روشن تر از همیشه است: مرزبندی باریک در پیشانی نبرد طبقاتی! ـ بازانتشار

خوشبختانه یک چیز روشن تر از همیشه است: پیشانی نبرد طبقاتی که بگمانم با همه ی نیرنگ و فریب بکار رفته از سوی گروهبندی های خرموش فرمانروا بر میهن مان از آن میان، ساخت و پرداختِ «اپوزیسیون» ها و پیشانی های دروغین از درون،* شاید بیش از هر جای دیگری در جهان از مرزبندی باریک برخوردار شده باشد. در هر چه برجسته شدن این مرزبندی، نه تنها سمتگیری ضدِّ توده ای (بجای ضدِّ ملّی!) فرمانروایان تبهکار، نقشی سرراست بازی نموده که پیکار جانفشانانه و رویهمرفته آگاهانه ی نیروهای پیشروی کارگری در افزایش آگاهی و بویژه سازماندهی طبقه کارگر ایران با همه ی نارسایی ها و کاستی هایِ در بخش بزرگی ناگزیر آن، انگ و نشان خود را بر جای نهاده و تا اینجای کار، پافشاری ناسزای گروهبندی های خرموش فرمانروا در پیشبرد سیاست ایران برباددهِ نولیبرالیسم امپریالیستی را رسوا نموده است. روشن شدنِ نقشِ دولتِ زنهارخواه و وابسته به کشورهای امپریالیستی که بانو پروین محمدی، جانشین ریاستِ «اتحادیه کارگران آزاد ایران» در ویدئوی پیوست از آن در چارچوب بسته تری، چون «کارفرمایی بزرگی» یاد می کند، پیروزی بزرگی در همان راستاست که همه ی آن تبهکاران و پشتیبانان امپریالیست شان را سراسیمه و آشفته نموده است. سیاست آن ها در شیره مالیدنِ سرِ توده های میلیونی مردم ایران و در کانون آن، طبقه کارگر دلاور میهن مان تا اینجای کار با شکست کم و بیش سنگینی روبرو شده و آن مرزبندی در پیشانی نبردِ طبقاتی را با روشنی باز هم بیش تری جلوی دیدگانِ سایر لایه های اجتماعی ایران نیز نهاده است.

ب. الف. بزرگمهر    ۳۰ مهر ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/10/blog-post_25.html

* از خود «کیر خر نظام» گرفته تا پفیوز نیرنگبازی به نام محمود احمدی نژاد

ویدئوی پیوست: «گفتگو با پروین محمدی مهر ماه ۱۳۹۸»، برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران»



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!