«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ اسفند ۱۱, جمعه

هفت تیرهای آموزگاری در ولایت «یانکی» زده ی آنسوی اقیانوس

این هم گونه ای گره گشایی برای رویارویی با تیراندازی های نوجوانان و جوانان مالیخولایی و روانی در آموزشگاه های ولایت «یانکی» زده ی آنسوی اقیانوس که بگمانم از سوی لات بی سر و پای «یانکی» پیشنهاد شده است! پیشنهاد بدی بدیده نمی آید؛ گرچه در روند به انجام رسیدن و بکار بستن آن، بر شمار ششلول بندهای درون کلاس ها بسیار افزوده شده و آموزگار یا هفت تیرکش های جورواجوری روبرو خواهد بود که روشن نیست همگی شان براستی روانی یا مالیخولایی نیز باشند. هفت تیرکش هایی که از همه چیز در پیرامون خویش و حتا شخص خود نیز نفرت سرشتی دارند و هفت تیرکشی، دیگر  بخشی از سرشت شان شده یا بگفته ی ما ایرانی ها: مادرزاد، هفت تیرکش پا به جهان می نهند! ولی، چه باک! کارخانه های سازنده ی جنگ ابزارهای خانگی فرآوری بیش تری خواهند داشت؛ فروش شان سرسام آور خواهد شد و اقتصاد سر و سامان بیش تری خواهد گرفت.

ب. الف. بزرگمهر    ۱۱ اسپند ماه ۱۳۹۶

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!