«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ بهمن ۱۵, یکشنبه

شاید خدا خرس ها را بیش از آدم ها دوست دارد!

در آنسوی جهان، زمین لرزه کمابیش نیرومندِ هشت و دو دهم درجه «ریشتر» بجایی آسیبی نرساند* و بگمانم تنها دو خرس، بچه های شان را پیش هنگام زاییدند و در این سو، در ولایت اسلام زده مان، زمین لرزه ی نه چندان نیرومندِ هفت درجه «ریشتر» به کشته شدن شمار بسیاری از مردم انجامید و پس از آن نیز نوبت کودکان و بیماران و سالخوردگان است که از یک سرماخوردگی ساده جان سپارند و این، تنها گوشه ای از پیامدهای پس از زمین لرزه است که هنوز نزدیک به چهل درصد مردم آسیب دیده، «کانکس» دریافت نکرده اند و شماری نیز از بی کسی دست به خودکشی می زنند! سگ مذهب ها نه خودشان کمکی سزاوار به مردم رسانده اند و نه گذاشته اند، توده های مردم ایران به زمین لرزه زدگان کمک کنند! دزدان مادربخطایی که بی هیچ گمان و گفتگو، کمک های مالی درونمرزی و برونمرزی را نیز به جیب زده و الله را سپاس گفته اند.

اگر این ها را به سگ مذهب های دزد گوشزد کنی و از «نشانه خدا»ها و «نمودار اسلام» های «خُمس» و «زکات» بگیران شان چرایی آن را جویا شوی، شاید چیزی در این مایه پاسخ دهند:
شاید خدا خرس ها را بیش از آدم ها دوست دارد! حکمتِ خداست دیگر؛ ما چه بگوییم؟!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۶

* زمین لرزه ای به توان هشت و دو دهم درجه «ریشتر» آبخُست «کودیاک » در آلاسکا را لرزاند. کانون این زمین لرزه در ۲۰۰ کیلومتری آن آبخُست گزارش شده است. این زمین لرزه ی نیرومند به هشدار «سونامی» در کرانه های آلاسکا انجامید و «سازمان هواشناسی «ایالات متحد» از مردم منطقه خواست از کرانه های دریا دور شوند. تاکنون گزارشی درباره ی کشته ها و زیان های این زمین لرزه منتشر نشده و موج های این زمین لرزه نیز به کرانه های آلاسکا نرسیده است.

«رادیو فردا» سوم بهمن ماه ۱۳۹۶ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!