«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ بهمن ۱۲, پنجشنبه

باید از هر باره به یاری مردم کردستان سوریه شتافت!

باید رژیم مافیایی و رو به سرنگونی ترکیه را محکوم نمود!

بنا بر گزارش های درج شده در یکی دو رسانه، رژیم چنگ انداز ترکیه، در درگیری با نیروهای کرد منطقه کردنشین در شمال سوریه و شهر آفرین (عفرین؟) از گاز سارین سود برده است. از سوی دیگر، دارو و دیگر ابزارهای پزشکی مورد نیاز برای کمک به زخمی شدگان در آن شهر رو به پایان است. رژیم و ارتش تبهکار ترکیه با آنکه با پایداری و جانفشانی دلاورمردان و دلاورزنان کرد به آنچه می خواست، دست نیافته، روی این سویه ی سخت ناگوار از نبرد و پشتوانه ی مادی نابرابر حساب باز نموده تا پیشروترین نیروهای اجتماعی آن منطقه را به زانو درآورده، همبستگی خلق های کرد و ترک و ترکمن و سایر گروه ها را از میان برده و بجای آن دشمنی، ملی گرایی کور و جنگ میان خلق ها را بنشاند. روشن است که چنین آماجی مورد پشتیبانیِ سرراست و ناسرراست، آشکار یا پنهانِ کشورهای امپریالیستی برهبری «یانکی» ها، رژیم مافیایی روسیه، رژیم سگ مذهبان اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران و همه ی دیگر رژیم های واپسگرای منطقه است.

با این همه، حتا چنانچه از کنار همه ی این فاکت ها نیز بگذریم، چرا حزب ها و سازمان هایی که ادعاهای دروغ کمونیستی شان کون خر را پاره می کند و در جریان همه پرسی ناوابستگی سرزمین کردستان و یورش «حشره شعبی» به مردم آنجا، بروشنی نشان دادند که ملی گرایان کوته بینی به کالبد "کمونیست" درآمده بیش نیستند، هم اکنون خفقان گرفته اند و حتا از درج یک بیانیه ی خشک و تهی در محکومیت رژیم مافیایی ترکیه خودداری می ورزند؟ حساب آن حزب خرده بورژوای انگلیسی که هنوز بگونه ای ریشخندآمیز پرچمی تاریخی بر دوش می کشد بجای خود؛ حزبی که هر یورش ساخته و پرداخته ی سرویس های خبرچینی اروپایی در کشتن تنی چند از شهروندان انگلیسی و فرانسوی و ... به نام «داعش» را شدیدن (با چندین تشدید!) محکوم می کند؛ ولی درباره ی کشتار کردها که چون افغان ها، تاژیک ها و برخی دیگر از خلق های پیرامون ایران کنونی، تکه پاره هایی از ایرانی بزرگ تر و پاره تن ایران و ایرانی هستند، حاموشی گزیده اند. جای همگی تان، کمونیست های دروغین و مدعیان دروغگوی طبقه کارگر، در گورستان تاریخ است.

ب. الف. بزرگمهر    ۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۶

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!