«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ فروردین ۱۵, دوشنبه

شرف و وجدان وی است که آدمیتی از خود بیگانه شده را به رخ می کشد ـ بازپخشش

به دارش زده و جانش را ستانده اند؛ با کالبد بیجانش نیز چنین ناجوانمردانه رفتار می کنند. چکار کرده بود، جز آنکه بگمان نیرومند در برابر تبهکاری های نیروهای ساز و برگ یافته ی ارتش و پلیس اردوغان که به جان مردم کُرد افتاده اند از خود ایستادگی نشان داده یا شاید با آن ها جنگیده بود؟ شرف و وجدان وی و دیگرانی چون وی که در برابر ستم و بیدادگری می ایستند و رنج زندان و داغ و درفش را در برابر رژیم های خودکامه به جان ارژمندشان می خرند و چنین در راه رهایی توده های مردم خویش جان می دهند، هزاران بار بیش از همه ی کسانی است که در برابر خودکامگانی بی همه چیز چون «رجب طیّب» و «سلطانعلی گدای +۹۵ میلیارد دلاری» به هر بهانه ای سر خم می کنند تا زیست ناچیزشان که نام زندگی بر آن نمی توان نهاد را پی گیرند. شرف و وجدان وی و دیگرانی چون وی است که آدمیتی از خود بیگانه شده و به پستی و فرومایگی تن داده را به رخ می کشد و جهان را نیم گامی هم شده بسوی فرازنای آدمیت به پیش می راند.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۵


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!