«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ دی ۲۸, پنجشنبه

به این توله سگ «ولی سفیه» و دیگرانی چون وی گوشزد کنید از جان مردم مایه نگذارند!

برای زیست ننگین خودتان هم که شده، دهان گل و گشادتان را به هر یاوه ای نگشایید! بتمرگید مرغ و ماست و حلوا و نُقل و نبات تان را میل کنید و از جان مردم بخت برگشته ی پلستین با «غضنفر»هایی چون خودتان در بالای سرشان، مایه نگذارید و خون مردم را بیهوده نریزید!

گفته های زیر از آنِ بیش از یک ماه پیش است و گوینده ی آن، توله سگ نماینده ی «ولی سفیه» رژیم سگ مذهبان اسلام پیشه در سپاه پاسداران سرمایه ی کلان سوداگران و تاریک اندیشان و واپسگرایانِ همچنان فرمانروا بر میهن ماست:
«اگر موشک‌های فجر پنج در غزه نبود، این باریکه امروز وضع دیگری داشت و دشمنان مقاومت آن را نابود می‌کردند.»*

خواندن این یاوه گویی که تنها از دهان کودنی بی مسوولیت می تواند بیرون آمده باشد، مرا به نوشتن این یادداشت کوتاه برانگیخت و امیدوارم گوشزد نهفته در سخنم، حتا از سوی سگ مذهبان سوداگر رژیم بگوش جان شنیده شود و زین پس نگذارند، هر مشنگی دهان گل و گشادش را بگشاید و از جان مردم در اینجا و آنجا مایه بگذارد. این توله سگ نابخردتر از رییس نابخردش، گویی درنمی یابد که اگر همه چیز وابسته به نیروی نظامی کشورها بود و تنها با این سنجه و هنجار، سنجیده می شد، رژیم سیهونیستی چنگ انداخته بر سرزمین پلستین می توانست (و می تواند!) سرزمین غزه با همه ی مردم و دیگر جانداران روی آن را در چشم بهم زدنی بروبد و نابود کند. یاد نمودن از موشک هایی که در سنجش با جنگ ابزارهای پیشرفته ی لیزری و اتمی و حتا موشک های با نیروی نابودکننده ی سهمگین که آن رژیم هم خود فرآوری می کند و هم از امپریالیست های «یانکی» دریافت می کند، جز اسباب بازی های کوچکی بیش نیست که کاربرد آن ها هر بار بویژه به بهای خون مردم بیگناه و بی پناه غیرنظامی پرداخت شده است. افزون بر آن، چنین جفنگ بافی هایی با هر آماج کوته بینانه و بزرگنمایی خویش که بر زبان آمده باشد، تنها و تنها به سیاست جنگ افروزانه ی امپریالیست ها در منطقه ای به آتش کشیده شده، یاری می رساند و بجای آب، خون به آسیاب شان می ریزد. اگر ریگی در کفش ندارند و چنین یاوه گویی هایی تنها از خریّت و اینا سرچشمه گرفته و می گیرد، باید به این توله سگ و دیگر نابکارانی که میهن مان را از هر باره آلوده اند، گوشزد نمود:
برای زیست ننگین خودتان هم که شده، دهان گل و گشادتان را به هر یاوه ای نگشایید! بتمرگید مرغ و ماست و حلوا و نُقل و نبات تان را میل کنید و از جان مردم بخت برگشته ی پلستین با «غضنفر»هایی چون خودتان در بالای سرشان، مایه نگذارید و خون مردم را بیهوده نریزید!

از این «غضنفر» خودی همچنین باید پرسید، مگر باریکه ی غزه یا آن یکی تکه خاک زیر مهمیز محمود عبّاس زنهارخواه که همه ی دَم و دستگاهش، تنها برای خبرچینی برای «موساد» و دیگر سازمان های آگاهی و خبرچینی رژیم اسراییل سمتگیری شده و همه ی آن ها و این ها در آن دو تکه سرزمین که یکی از آن ها نیز باریکه ای بیش نیست با کمک هایی از بیرون و در تارک همگی، کمک های مالی «یانکی» ها کار و باری ننگین بهم زده و به نوبه ی خویش، خون مردم بیگناه پلستینی را در شیشه کرده و می کنند، هم اکنون از کدام «وضعیت» برخوردار است که این نادان به آن می بالد؟!

ب. الف. بزرگمهر    ۲۸ دی ماه ۱۳۹۶

* برگرفته از گزارش «برخی انحرافات احمدی‌نژاد هنوز گفته نشده! اگر «فجر ۵» نبود، غزه امروز وضع دیگری داشت»، «ایسنا ـ سمنان»  ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۶

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!