«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ شهریور ۱۱, شنبه

حکم شلاق علیه کارگران دفاع عریان از صاحبان سرمایه است

علیرغم اعتراضات گسترده در مقابل حکم شلاق و اجرای آن علیه کارگران معدن آق دره، بار دیگر دستگاه قضائی حکم شنیع و غیر انسانی شلاق را علیه شاپور احسانی راد از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و نماینده سابق کارگران کارخانه پروفیل ساوه صادر کرد.

جدای از اینکه شاپور احسانی راد هیچ جرمی جز دفاع از معیشت و بدیهی ترین حقوق انسانی خود و همکارانش مرتکب نشده است، صدور حکم شلاق در قرن بیست و یک با تمامی پیشرفتهای زندگی اجتماعی  بشر امروز، توهین به شان و منزلت انسان و زنده کردن دوران بربریت و برده داری است؛ اما در مقابل بی پاسخی سرمایه داران به کارگران حق طلب و بن بست سیستم موجود در مقابل پاسخ به این همه جنایت در حق میلیونها کارگر (دستمزد زیر خط مرگ، میلیونها کارگر طلبکار حقوق معوقه و بیکار و اخراجی، هزاران کشته به عنوان حوادث کار، ده ها کارگر زندانی طویل المدت بعلت اعتراض به این بی حقوقی و ...) سیستم قضائی ایران بی پرده و عریان به دفاع از مفت خوران و دزدان برآمده است.

در عصری که رسانه و اطلاع رسانی به حدی است که هر فردی به آن دسترسی دارد و می بیند که چطور کارفرمایی (رستمی صفا) ۶۵۰۰ میلیارد تومان اختلاس می کند و بعد به عنوان کارآفرین نمونه مورد تجلیل قرار می گیرد؛ اما آشکارا حقوق و دستمزد کارگران زیر مجموعه ی خود را ماه ها پرداخت نمی کند؛ حق بیمه ی کسر شده از حقوق آنان را به تامین اجتماعی نمی دهد و هزاران خانواده کارگری را دچار فروپاشی و نابودی می کند؛ با این حال دستگاه قضائی در مقابل این حقیقت آشکار در مقابل چشمان میلیونها انسان، کارگری را که صدایش علیه این وضعیت ضد انسانی بلند می شود به زندان و شلاق محکوم می کند.

کاملا آشکار است که احکام قرون وسطایی و زندان و دادگاهشان مختص ما کارگران است و دیگر به جایی رسیده اند که آشکارا بر علیه کارگرانی که صدای شان بدلیل گرسنگی بلند می شود، حکم شلاق می دهند و در ملاء عام آن را به اجرا در می آورند تا هیچ کارگری نتواند نظم و امنیت صاحبان سرمایه را برای غارت و چپاولگری به خطر اندازد؛ وگرنه با این همه آمار و ارقام اختلاس های سربه فلک کشیده، چطور است که شاهد صدور و اجرای حکم شلاق بر علیه کارفرمای دزد و اختلاس گر در ملاء عام نمی شویم؟

به همین دلیل است که ما کارگران می گوییم کل سیستم موجود از دادگاه و زندان و قوه قضائیه و اجرائیه و مقننه که به ظاهر برای ایجاد نظم و اداره جامعه بر پا شده اند تماما دستگاههایی هستند برای برقراری نظم و امنیت صاحبان سرمایه و  به تمکین کشاندن ما کارگران در مقابل استثمار و غارتگری آنان؛ اما، در این سوی چنین نظم و امنیتی، اراده ی متحدانه ما کارگران قرار دارد که اجازه نخواهد داد این نظم غارتگرانه هر بلائی را که می خواهد بر سر طبقه کارگر بیاورد و برای حفظ و بقای چپاولگری هایش، کارگران حق طلبی همچون شاپور احسانی راد را به زندان و حکم قرون وسطایی شلاق محکوم و آن را به اجرا در بیاورد.

پروین محمدی   ۲۳ امرداد ماه ۱۳۹۶

برگرفته از تارنگاشت «اتحاديه آزاد کارگران ایران» در پیوند زیر:

این نوشتار بویژه در نشانه گذاری ها اندکی از سوی اینجانب ویرایش شده است. برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!