«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ بهمن ۴, دوشنبه

آشتی ناپذیری طبقاتی در همه جای جهان، روندی تندتر و سخت تر خواهد یافت ...

رهبر تیراناسورهای «یانکی»، در نخستین سخنرانی رسمی خود از جابجایی و بازگرداندن نیرو از «واشینگتن دی سی» به مردم سخن رانده بود.۱ اینکه هر گروه و دار و دسته ی سیاسی و نیمچه سیاسی در هر گوشه ای از جهان ـ از کُرّه خرهای سوسیال دمکراتِ جاخوش کرده در کالبد چپ۲ و «لیبرال دمکرات» ها گرفته تا حتا گروهبندی های سست و ناپایدار راست و فراراستی که هر از گاهی در بحران های اجتماعی ـ اقتصادیِ اینجا و آنجا چون قارچ از زمین می رویند ـ از واژه ی «مردم» برداشت دلخواه و نابحای خویش را داشته و دارند، نکته ای پیشاپیش روشن بود؛ اکنون باید دید، گروه تازه روی کار آمده در کالبد دولت تازه ی «یانکی» ها که به نوبه ی خویش و از برخی سویه ها در سنجش با نمونه های تاریخی، پدیده ای نو بشمار می آید، چه رویکردی به این واژه خواهد داشت. گزارش کوتاه زیر، درباره ی سنجش دارایی هموندان این دولت با دولت «جرج دبلیوسی بوش»، گرچه بخودی خود، روشنگر همه ی آخشیج های دست اندر کار در چنان رویکردی نیست و نمی تواند باشد، پایه ای برجسته برای پیش بینی روندهای ناهمتا با یکدیگرِ «ذهنی» و «عینی» در زنجیره ی پرگسست و پرفراز و نشیب آینده، چه در آن کشور و چه در جهان، خواهد بود:
«دارایی هموندان دولت تازه ی «ایالات متحد» را دستِکم چهارده و نیم میلیارد دلار برآورد می کنند. تاکنون هیچ دولتی در آمریکا تا این اندازه دارا نبوده است. دارایی هموندان دولت «جرج دبلیو بوش»، رییس جمهوری پیشین آمریکا، در سال ۲۰۰۱ میلادی، دویست و پنجاه میلیون دلار بود.»۳

آشتی ناپذیری طبقاتی۴ در همه جای جهان، روندی تندتر و سخت تر خواهد یافت و به گسیختگی هایی دامنه دارتر از گذشته خواهد انجامید؛ گسست هایی ناگزیر که بدون رهبری آگاهانه و خوب سازماندهی شده ی گروهبندی استوار و جانسختی از کشورهای سوسیالیستی یا دستِکم، همجوشی چون «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»، نه تنها به سامانه ی «جهان دَربَرِ» سوسیالیسم فرا نخواهد رویید که کره زمین یا دستکم بخش های بزرگی از آن را به نابودی خواهد کشاند.

ب. الف. بزرگمهر   چهارم بهمن ماه ۱۳۹۵

پی نوشت:

۱ ـ «... مراسم امروز از آرش ویژه ای برخوردار است؛ زیرا امروز ما تنها نیرو را از یک دولت به دولت دیگر و از یک حزب به حزب دیگر جابجا نمی کنیم که ما امروز در حال جابجایی و بازگرداندن نیرو از ”واشینگتن دی سی“ به شما هستیم؛ به شما مردم!»

از گفته های دونالد ترامپ در نخستن سخنرانی خود در جایگاه ریاست جمهوری ایالات متحد، برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، یکم بهمن ماه ۱۳۹۵ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ آن ها از این سویه سزاوار برنام «کُرّه خر» شده اند که خود را «چپ راستین» جا می زنند؛ وگرنه، «سوسیال دمکرات» یا هر کس و گروهی دیگر که در جامه ی خویش پا به میدان کارزار اجتماعی می نهد، سزاوار برنام هایی اینچنین نخواهد بود؛ گرچه در این باره، به آن جانور زحمتکش و فرزندش پوزشی نیز بدهکار می شوم.

۳ ـ برگرفته از گزارش «میلیاردرهای تازه در دولت آمریکا»، «دویچه وله» دوم بهمن ماه ۱۳۹۵ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۴ ـ «آشتی ناپذیری» با اندک چشم پوشی، همتراز واژه ی از ریشه لاتینیِ «آنتاگونیسم» (Antagonism) است. در اینجا دانسته از آمیخته واژه ی «آشتی ناپذیری طبقاتی» سود جسته ام؛ زیرا سخن نه تنها بر سر گونه های دیگری از "آشتی ناپذیری" های اجتماعی که بویژه کشورهای بزرگ سرمایه داری امپریالیستی به نمایندگی از سوی کلان سرمایه داران جهان در پدیداری آن در همه جا سهم دارند، نیست که بر سر «ناهمتایی (تضاد) طبقاتی» که می تواند «آشتی پذیر» یا «آشتی ناپذیر» باشد نیز نیست و تنها در همبودهای بنیادیافته بر بهره کشی آدمی از آدمی از هستی برخوردار است.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!