«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ تیر ۱, سه‌شنبه

... مگر آنکه خودت پیشاپیش این فرمان را صادر کرده باشی!

«همچنان هیچکس پاسخگوی ادامه حصر نیست»۱

مردک نیرنگباز! با پُزی نیکخواهانه گفته بودی که اگر به دادگاه بیایند، حکم شان سنگین خواهد بود!۲ مگر آنکه خودت پیشاپیش چنین فرمانی را صادر کرده باشی که بگمانم چنین نیز هست؛ زیرا هیچ دادگاهی برای آن ها حکمی صادر نکرده و در بند بودن شان، چون بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی که روشن نیست به چه شَوَندی به زندان افکنده شده یا بهانه ای سرسری برای دستگیری هر کدام شان تراشیده اند، حتا بر بنیاد آن شریعت شتری ۱۴۰۰ سال پیش، غیرقانونی است.

مردک ورشکسته که در هر کاری، حتا خط ابروی فلان زن که نمی بایستی به مجلس راه یابد، دخالت می کنی و سپس می گویی ما در جزییات دخالت نمی کنیم، این یکی که خودش گفته است:
«حکم صادره از این محکمه را با جان و دل پذیرا هستم و بدون در نظر گرفتن حق تجدید نظر از آن استقبال می‌کنم ...»۳ دیگر چه بهانه ای برای تراشیدن داری؟ مگر وکیل یا سرپرست آن ها هستی؟!

او که چنین چیزی گفته، بیگمان حساب خویش را پاک می انگارد که از محاسبه باکی ندارد.۴ اگر حساب تو نیز پاک بود، هیچگونه دودلی در پذیرفتن چنین پیشنهادِ رُک و پوست کنده ای به خود راه نمی دادی. تو آنچنان نابکار و آبزیرکاهی که ترس خود را زیر پوشش نیکخواهی که گویا به آن ها «ملاطفت» کرده ای، پنهان می کنی؛ ولی آنچنان کودنی که نمی دانی چون کبک، سر خویش را در شن یا برف فروبرده ای و همه، حتا بسیاری از گماشتگانِ نادان تر از خودت نیز آن را می بینند و در دل به ریشت می خندند.

به این نمی پردازم که آن در بند گرفتار شده تا چه اندازه در برخورد با خواست ها و آماج های انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و پاسخ به چشمداشت توده های مردم برای بهبود زندگی شان، استوار و پابرجا یا به گفته ی خویش «نجیب» بوده است؛ ولی در این باره که «خروجی این دادگاه مشخص خواهد کرد که برگشته از انقلاب و نانجیب [کیست] ...»۵ ، درست می گوید. به همین شَوَند است که بزدلی چون تو برای محکم کاری از رهبر درگذشته که چشم دیدنِ کسانی چون ترا نداشت و خود این را بهتر از هر کس دیگری می دانی، مایه گذاشته و گفته ای:
«... اگر امام بودند، شدیدتر برخورد می‌کردند.»۶ نمی دانم، می دانی یا نه که بسیاری از مردم ایران، آرزوی مرگت را در سر می پرورانند؛ ولی من امیدوارم تا هنگام خیزش توده ای دیگری، زنده بمانی و خواری را به چشم ببینی؛ آنچنان خواری که هیچگونه "نرمش قهرمانانه" ای، یارای سرپوش نهادن بر ننگِ آن را نداشته باشد.

ب. الف. بزرگمهر     یکم تیر ماه ۱۳۹۵ 

پی نوشت:

۱ ـ محمد تقی کروبی (فرزند مهدی کروبی)، ۲۷ خرداد ماه ۱۳۹۵

۲ ـ «من قبلا درباره بصیرت صحبت کرده‌ام و این که نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند شدیدتر برخورد می‌کردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کرده‌ایم.» گفته ی مردک نیرنگباز از زبان علی مطهری، یکشنبه ۸ تیر ماه ۱۳۹۳

۳ ـ  برگرفته از نامه ی مهدی کروبی به آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده، ۲۱ فروردین ۱۳۹۵

۴ ـ کسی را که حساب پاک است از محاسبه چه باک!

۵ ـ «خروجی این دادگاه مشخص خواهد کرد که برگشته از انقلاب و نانجیب، و ادامه دهنده راه انقلاب و نجیب، کدامیک از طرفین دعوا و نزاع انتخابات ۸۸ قرار دارند.» (افزوده ی درون [ ] از آن من است.   ب. الف. بزرگمهر)

برگرفته از نامه ی مهدی کروبی به آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده، ۲۱ فروردین ۱۳۹۵

۶ ـ گفته ی مردک نیرنگباز از زبان علی مطهری، یکشنبه ۸ تیر ماه ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!