«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

استفان! حالا یکجوری سر و تهش را هم بیار تا ببینیم بمب ها گناهکارند یا کودکان ...

برگرفته ی زیر، بخشی از گزارش رسانه ی مزدور امپریالیست های انگلیسی: «بی بی سی» است که در آن شیوه ی برخورد بوقلمون سرشتانه ی دبیرکل «سازمان ملت ها» را بگونه ای برجسته به نمایش می نهد؛ سرشتی که پیش تر نیز از آن میان، در هماوندی با آنچه «گفتگوهای هسته ای» نام گرفت، بارها و بارها رخ نمود و گاه با بالا پایین رفتن ناگهانی یا یکباره ی فشارسنجی وابسته به خداوندان کلان سرمایه ی «یانکی» و دگرگونی گویش عروسک های روی صحنه ی نمایش شان، سویه هایی ریشخندآمیز بخود گرفت.

آنچه در همین بخش از گزارش آمده، نیازمند بازگویی و تحلیلی همه سویه نیست؛ تنها همین نکته را یادآور می شوم که در میان همه ی جنگ های براه انداخته شده از سوی امپریالیست های «یانکی» یا دامن زده شده از سوی آن ها و همدستان اروپایی شان، جنگی ناحوانمردانه تر از جنگ گروهبندی واپسگراترین کشورهای خرپول و  اسلام پیشه ی عربستان و شیخک نشینان های همدست آن در شاخاب پارس و پیرامون آن بر ضد توده های مردم کشور باستانی و با فرهنگ دیرینه ی یمن سراغ ندارم؛ جنگی که رژیم اسلام پیشه ی دزدان فرمانروا بر میهن مان نیز با همه ی ادعاهایش، نقشی بس پلید در قیچی نمودن جنبش توده ای در آن کشور بازی نمود و همراه با گروهبندی یادشده، همه ی کوشش خویش را در دگردیسه نمودن آن جنبش به جنگی مذهبی بکار برد و زمینه ی سرکوب هر چه بیش تر و بمباران ناجوانمردانه ی کودکان و زنان یمنی و مردم غیرنظامی آنجا را در کردار فراهم نمود؛ کرداری که به هیچ رو آن را نمی توان به پای بی سیاستی و نابخردی این رژیم تبهکار و سزاوار سرنگونی نهاد.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۵    

***

ائتلاف عربستان «موقتا از فهرست عوامل کشتار کودکان در یمن خارج شد»

در پی واکنش شدید۱ عربستان سعودی [بخوان: زیر چکمه ی خاندان مزدور سعودی!]، سازمان ملل۲ روز دوشنبه [کدام دوشنبه؟] گفت [که] نام ائتلاف۳ تحت۴ رهبری عربستان را به طور۵ موقت از فهرست۶ سیاه مسببان۷ مرگ صدها کودک در یمن خارج۸ می کند.

دبیرکل «سازمان ملل»، روز دوم ژوئن (سیزدهم خرداد) گفته بود [که] ائتلاف نظامی تحت رهبری عربستان، مسئول۹ ۶۰ درصد از کودکان کشته و زخمی شده در یمن طی۱۰ سال گذشته بوده و در جریان حملات۱۱ این ائتلاف ۵۱۰ کودک کشته و ۶۶۷ کودک دیگر زخمی شده‌اند.

استفان دوجاریک۱۲ ، سخنگوی بان کی مون گفت که دبیرکل «سازمان ملل» با پیشنهاد عربستان سعودی برای بازبینی مشترک موارد۱۳ نام برده شده در گزارش سازمان ملل موافقت کرده است.۱۴

او افزود:‌ "تا زمان نتیجه‌گیری فرآیند مرور مشترک، دبیرکل نام ائتلاف را از پیوست گزارش خارج می کند".۱۵

عبدالله المعلمی۱۶ ، نماینده عربستان در سازمان ملل به خبرنگاران گفت که ائتلاف احساس می کند "بی‌گناهی‌اش ثابت شده" ...

...

جنگجویان حوثی، نیروهای دولتی یمن و شبه نظامیان حامی۱۷ دولت در این کشور از ۵ سال۱۸ پیش به لیست سیاه ناقضان۱۹ حقوق کودک در جنگ یمن اضافه۲۰ شده بودند. القاعده۲۱ یمن هم در این لیست قرار دارد.

ائتلاف نظامی تحت رهبری عربستان، از۲۲ سال گذشته حملات خود علیه حوثی‌های یمن و نیروهای وفادار به علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری سابق۲۳ یمن را آغاز کرد.

برگرفته از رسانه ی مزدور امپریالیست های انگلیسی: «بی بی سی»   ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۵ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از سوی اینجانب؛ بخشی از آن را پیراسته ام و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر)

پارسی نویسی:

۱ ـ بجای واژه ی «شدید» در بسیاری موردها می توان واژه ی پارسی «سخت» را بکار برد.

۲ ـ بجای سازمان ملل بهتر است «سازمان ملت ها» نوشت و بکار برد.

۳ ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «ائتلاف» بهتر است از آمیخته واژه ی پارسی «گروهبندی» سود جست.

۴ ـ بجای کاربرد واژه ی نازیبای «تحت» در پارسی بهتر است «ماتحت» را هم کشید و از واژه ی پارسی «زیر» بهره برد. 

۵ ـ بجای «به طور» یا عبارت های همسان نیمه عربی نیمه پارسی، بهتر است بسته به جمله، «بگونه» یا «بگونه ای» گفت و نوشت.

۶ ـ بجای «فهرست»، «لیست» و مانند آن ها از زبان های بیگانه، می توان از واژه ی پارسی «سیاهه» بهره برد.

۷ ـ بجای واژه ی عربیِ «مُسبّب» از ریشه ی «سبب» بهتر است از آمیخته واژه ی پارسی «پدید آورنده» سود جست.

۸ ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «خارج» می توان در بسیاری موردها واژه ی پارسی «بیرون» را همراه با فعل درخور آن بکار برد؛ در نمونه ی بالا:
بجای «خارج می کند»، «بیرون می برد» یا «بیرون می نهد»  

۹ ـ «مسئول» را در پارسی باید اینگونه نوشت: «مسوول»؛ به همینگونه، بجای «سئوال» باید نوشت: «سوال»!

۱۰ ـ بجای «طی» باید از واژه ی «در» سود جست.

۱۱ ـ بجای «حمله» باید از واژه ی پارسی «یورش» سود برد.

۱۲ ـ همه ی نام های ناآشنا در پارسی، نام های نهادها، واژه های ویژه، زبانزدها و بازگویی گفته ها را باید درون « » یا ” “ نهاد؛ در نمونه های بالا:
«استفان دوجاریک» و «بان کی مون». در این مورد نباید از نشانه ی " " در پارسی که برای واژگون نمودن آرش واژه یا عبارت درون آن بکار می رود، سود برد. باید به این نکته، باریک تر نگریست که شیوه ی نشانه گذاری ها در پارسی با زبان های لاتینی از جداگانگی هایی برخوردار است!

۱۳ ـ بجای «موارد» باید «موردها» گفت و نوشت.

۱۴ ـ بجای «موافقت کردن» یا «موافق بودن» می توان در بسیاری موردها «همداستان بودن» را بکار برد.

۱۵ ـ نشانه گذاری زیر در پارسی برای بازگویی گفته ها نادرست است:
"تا زمان نتیجه‌گیری فرآیند مرور مشترک، دبیرکل نام ائتلاف را از پیوست گزارش خارج می کند. "

در این باره به آنچه در پی نوشت شماره ی ۱۲ آمده، باریک شوید.

۱۶ ـ هیچگونه شَوَند منطقی برای کاربردِ «حرف تعریف اَل» در پارسی نیست؛ «عبدالله المعلمی» را می توان و باید عبداللهِ معلمی گفت و نوشت؛ کسره ی زیر نام «عبدالله» در پارسی، همان نقش «اَل» را بر دوش داشته و گوشنوازتر است.

۱۷ ـ بجای «حامی» باید  «پشتیبان» گفت و نوشت.

۱۸ ـ کاربرد شمارگان در متن نوشتارهای پارسی از ادبی گرفته تا اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی بهتر است به حرف نوشته شود؛ مگر موردهایی جداگانه و در بیش تر موردها آماری که نیازمند کاربرد شمارگان به نشانه های ریاضی آن است. به این ترتیب، بجای «۵ سال» بهتر است  «پنج سال» نوشت. بدتر از این نمونه، کاربرد شلم شوریای شمارگان با نشانه های ریاضی و حرف با همدیگر است؛ مانند:
«پنجاه هزار و ۷۰۰ تومان» که نمونه های آن در گزارش های رسانه ای پارسی بویژه رسانه های درون ایران بسیار دیده می شود و جز شلختگی بیش نیست.

۱۹ ـ بجای «نقض» بهتر است از «زیر پا نهادن» سود جست؛ و بجای «ناقض» نیز «زیر پا نهنده» یا «زیر پا گذارنده» نوشت و بکار برد.

۲۰ ـ بجای «اضافه» باید «افزوده» گفت و نوشت.

۲۱ ـ «القاعده»، نامی ویژه است و باید درون « » نهاده شود: «القاعده». برای آنکه شَوَند آن روشن تر شود، نمونه ای دیگر می آورم:
اگر آماج مان از کاربرد سیاه جامگان در نوشته، گروهی ویژه به این نام است، باید درون « » نهاده شود. در این باره به آنچه در پی نوشت شماره ی ۱۲ آمده، باریک شوید.

۲۲ ـ کاربرد واژه های پیوند، چون «با»، «تا»، «که» و «و»، پیش یا پس از نشانه ی ایست «،» در پارسی بسیار نادرست است. برخی از این واژه ها (و نه واژه ای چون «که») را تنها پس از نشانه ی ایست «؛» در پایان جمله ای که با جمله ی پسین خود بگونه ای هماوند است، می توان بکار برد.

۲۳ ـ بجای «سابق» می توان از واژه ی پارسی «پیشین» سود جست.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!