«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ خرداد ۲۹, شنبه

چرند نگو مردک!

گفته های زیر، تنها بخش کوتاهی از آسمان ریسمان بافی های همراه با گنده گوزیِ مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای آراسته به جنگ ابزار ایران۱ در هماوندی با سیاست نابخردانه، خیانتکارانه و همسو با سیاست «یانکی» ها در منطقه است که دیر یا زود، گواه پیامدهای ناگوارتر آن برای کشورمان خواهیم بود:
«... انهدام پایگاه‌های دشمن در صورت دست‌اندازی، برای منطقه و محدوده جغرافیایی که شما ممکن است در ذهنتان باشد، ممکن است؛ ولی ما از این مساله عبور کرده‌ایم. در واقع اگر قرار باشد جمهوری اسلامی در معرض یک هجمه قرار بگیرد، بدون تردید منافع آمریکا، صهیونیست‌ها و کسانی که در این جرگه قرار بگیرند و بخواهند به آنها مستقیم یا غیرمستقیم کمک کنند را تهدید خواهیم کرد؛ ولی از این محدوده عبور کرده‌ایم. سیاست ما تعقیب دشمن در دوردست‌ها است.»۲ در اینجا بیش تر به چند و چون چنین یاوه گویی هایی که با واقعیت سخت ناسازگارند، نمی پردازم؛ ولی برای آنکه، نمونه ای از چنین واقعیت هایی که پوچ بودن گفته های وی را بخوبی روشن می کند، نشان دهم، گزارش زیر که از یکی از تارنگاشت های استان های جنوب ایران برگرفته ام را بازمی گویم:
«بر بنیاد خبرهای دریافتی، این رویداد [دستگیری ماهیگیران ایرانی]، چهارشنبه شب، در نزدیکی سکوی نفتی مرجان رخ داده که در مرز ایران و عربستان می باشد.

خبرگزاری فارس نیز نوشته [است]:
سعید و وحید خسروی و مجید ماهینی ... که از اسکله ی جفره شهر بوشهر خارج شدند و گرفتار نیروهای نظامی عربستان شدند.

پایان سال گذشته نیز چهار ماهیگیر جزیره شیف شهرستان بوشهر از سوی نیروهای نظامی عربستان به اتهام تجاوز مرزی بازداشت شده و با گذشت حدود سه ماه، خبری از وضعیت شان نیست. همچنین بهمن ماه سال گذشته، نیروهای نظامی کویتی سه ماهیگیر محله صلح آباد شهر بوشهر را که درون آب های کشور در خلیج فارس و نزدیک مرز آبی با کویت مشغول ماهیگیری بودند، دستگیر کرد. مدتی پس از آن، کلیپی از بریدن انگشتان یکی از ماهیگیران از سوی کویت در فضای مجازی با این ادعا منتشر شد که هنگام کار در شاخاب پارس از شناور ماهیگیری آن کشور دزدیده بودند. افزون بر آن، در میانه ی اسفند، کالبد بیجان یکی از این ماهیگیران، پیرامون سکوهای نفتی جزیره خارگ پیدا شد؛ ولی خبر باریکی درباره ی وضعیت دو ماهیگیر دیگر آن شناور در دست نیست.

... در سالیان گذشته که تنش در هماوندی های میان ایران و عرب های شاخاب پارس بیشتر شده، رفتارهای سختگیرانه و مجازات های سختی علیه ماهیگیران دستگیر شده ایرانی اعمال می شود. در این میان، اوضاع ماهیگیران بازداشتی از سوی عربستان، بسیار ناگوارتر است؛ زیراه پس از یورش «لباس شخصی ها» به سفارت این کشور در سال گذشته، هماوندی های دیپلماتیک دو کشور بریده شده و امکان پیگیری های وزارت خارجه به صفر رسیده است.»۳

می بایستی برای این مردک چرندگو که پا در جای پای «آقا بیشعور نظام» نهاده، زبانزدی مایه دارتر و سزاوارتر می نوشتم؛ ولی همین وی را بس که بگویم:
«قاچ زین را بچسب؛ سوارکاری پیشکشت!»

ب. الف. بزرگمهر    ۲۹ خرداد ماه ۱۳۹۵

پی نوشت:

۱ ـ شاید بجای «ایران» می بایستی می نوشتم: «رژیم دزدان اسلام پیشه»؛ ولی به هر رو کاریای آن ها پاسداری از مرزهای زمینی و هوایی و دریایی ایران است.

۲ ـ «خبرگزاری تسنیم»، ۲۹ خرداد ماه ۱۳۹۵

۳ ـ «در پی اتهام تجاوز مرزی، ۳ صیاد بوشهری در تله سعودیها گرفتار شدند»، تارنگاشت «آفتاب آبپخش»

این گزارش از سوی اینجانب ویرایش، پاکیزه و پارسی نویسی شده است. برجسته نمایی های متن و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!