«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

نکوهشی باریک و درست از آخوندی رُک و راستگو!

به سخنان عبدالحمید اسماعیل‌زهی، نامور به «مولوی عبدالحمید»، امام آدینه ی زاهدان و مدیر «آموزشگاه دینی دارالعلوم زاهدان» در ویدئوی زیر گوش فرادهید! کاری به شیوه ی برخورد وی در اینجا یا آنجای سخنرانیش که ممکن است با آن چندان همداستان نیز نباشم، ندارم؛ ولی بنیاد آنچه این آخوند رُک و راستگو درباره ی جُستار آزادی بر زبان رانده و انتقادهایش به رژیم تبهکار دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران را درست و باریک می دانم. این را نیز بیفزایم که این آخوند را به شَوَند رُک و راستگویی اش که تنها این مورد را دربرنمی گیرد و نشانه ای از تندرستی سرشت و روان وی است، بسیار خوش دارم. در زندگیم برخورد چندانی با آخوندهای سنّی نداشته ام؛ ولی امیدوارم آخوندهایی چون وی در میان شان از شمار هرچه بیش تری برخوردار باشد. در مورد آخوندهای شیعه، آروین هایم از دوره ی نوجوانی (پیش از انقلاب بهمن ۵۷) به این سو، رویهمرفته نشانه هایی از دروغگویی، نیرنگبازی، پشت هم اندازی، سفسطه گری و خود را چیزی دیگر وانمودن در ذهنم نشانده است و از همین رو، اگر نگویم از همگی شان نفرت دارم، ولی دستِکم احساس بیزاری است؛ احساسی که بگمان نیرومند، در میان بیشینه مردم ایران، همه گیر است و هیچگونه هماوندی نزدیکی با باورشان به کیش شیعه ندارد:
یک ناهمتایی ریشه دار تاریخی!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۶ اردی بهشت ماه ۱۳۹۵


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!