«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ اسفند ۲۶, چهارشنبه

ماردوشان رژیم تبهکار به جان های جوان نیازمندند!

اگر می‌خواهید این معامله را با من کنید من نه دکتر می‌خواهم، نه ملاقات می‌خواهم، نه خانواده می‌خواهم.

گروگان نگهداشتن یكی از هموندان خانواده، شرط مسوولان برای فرستادن زینب جلالیان به بیمارستان!

مسوولان زندان خوی، فرستادن زینب جلالیان، تنها زندانی سیاسی زن کورد محکوم به حبس ابد به بیمارستان را مشروط به گروگان نگهداشتن یکی از هموندان جوان خانواده‌اش کرده‌اند.

به گزارش «جمعیت حقوق بشر کوردستان»، یکی از هموندان نزدیک خانواده «زینب جلالیان »گفته است: «اوایل ماه فوریه باز از اطلاعات آمدند خواستند زینب اعتراف کند، یعنی خواستند اعتراف کند و فیلمبرداری کنند. گفتند که هم در مجازات تو تخفیف می‌دهیم هم می‌بریمت دکتر. زینب هم گفته اگر می‌خواهید این معامله را با من کنید من نه دکتر می‌خواهم، نه ملاقات می‌خواهم، نه خانواده می‌خواهم.»

به گفته ی وی:
«چند روز بعد، یعنی سه چهار روز بعد، [مامورین زندان] گفتند اگر یکی از خانواده بیاید توی زندان بماند می‌توانند که زینب را ببرند دکتر. زینب هم گفته بود، نمی‌خواهم. پدرٍ [زینب] گفته بود من می‌مانم؛ شما هم با مامور بفرستید ببرندش دکتر؛ اما آنها گفتند پدرش عمرش گذشته. باید یکی بیاید که جوان باشد. هنوز هم دکتر نبردندش.»

زینب جلالیان در آستانه نهمین سالگرد بازداشتش به شَوَند دچار شدن به بیماری ناخونک چشم، در آستانه ی از دست‌دادن بینایی‌اش است. او همچنین در سال‌های بازداشت به عفونت شدید روده و خونریزی داخلی دچار شده و نیاز به درمان بی درنگ و ویژه کارانه دارد.

زینب جلالیان ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در جاده کرماشان به سنه از سوی نیروهای امنیتی «اداره اطلاعات کرماشان» بازداشت شد. قاضی مرادی، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب کرماشان در ۱۳ آذر ۱۳۸۷ او را به اتهام «اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران، عضویت در پژاک، حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز و تجهیزات نظامی و فعالیت تبلیغی به نفع گروه‌های مخالف نظام» به اعدام محکوم کرد. این حکم در آذر ماه  ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت.

«کمپین زینب جلالیان»  ۲۱ اسپند ماه ۱۳۹۴

این گزارش از سوی اینجانب تا اندازه ای ویرایش و پارسی نویسی شده است. برنام و برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!