«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ فروردین ۱۲, پنجشنبه

از براى اين‌همه خائن بود يك دار كم ...

بازگويم اين سخن را گرچه گفتم بارها
مى‌نهند اين خائنين بر دوش ملّت بارها
.
پرده‌هاى تار و رنگارنگى آيد در نظر
ليك مخفى در پس آن پرده‌ها اسرارها
.
مارهاى مجلسى داراى زهرى مهلك‌اند
الحذر بارى از آن مجلس كه دارد مارها
.
دفع اين كفتارها گفتار نتواند نمود
از ره كردار بايد دفع اين كفتارها
.
كشور ما پاك كى گردد ز لوث خائنين
تا نريزد خون ناپاك از در و ديوارها؟
.
مزد كار كارگر را دولت ما مى‌كند
صرف جيب هرزه‌ها، ولگردها، بيكارها
.
از براى اين‌همه خائن بود يك دار كم
پر كنيد اين پهن ميدان را ز چوب دارها
.
دارها چون شد به پا، با دست كين بالا كشيد
بر سر آن دارها، سالارها، سردارها
.
فرّخى اين خيل خواب‌آلود، مست غفلت‌اند
اين سخن‌ها را ببايد گفت با بيدارها

فرخی یزدی

با سپاس فراوان از گرامی فرستنده ی سروده!   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!