«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ دی ۲۴, پنجشنبه

جای نگرانی نیست؛ گلوله ی کوچکی از قیر نفتی بود ...

وحید ابوالمعالی [وکیل مهدی هاشمی] با اشاره به اخبار منتشر شده درباره بستری شدن مهدی هاشمی در بیمارستان خاطرنشان کرد:
«هفته گذشته موکلم از ناحیه پا دچار مصدومیت شد که با مداوای سرپایی به زندان بازگشت؛ ولی دلیل بستری شدن اخیر وی مصدومیتش از ناحیه پا نیست؛ بلکه به دلیل وجود ضایعه‌ای در ناحیه شکم اوست.»

وی افزود:
«پزشکان با تشخیص وجود غده‌ای خطرناک در شکم مهدی هاشمی، وی را صبح امروز ـ دوشنبه ـ تحت عمل جراحی با بیهوشی کامل قرار دادند و غده را به طور کامل از بدن وی خارج کردند.»

وکیل مهدی هاشمی، وضعیت تندرستی عمومی وی را مناسب توصیف کرد.

این در حالی است که پیش از این علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع دیگر مهدی هاشمی گفته بود که موکلش هفته گذشته در زمان ورزش در زندان دچار مصدومیت شده و به بیمارستان جابجا شده است.

برگرفته از «روایتی تازه از دلیل بستری شدن مهدی هاشمی در بیمارستان/ غده در شکمش بود، جراحی شد» در پیوند زیر:

این گزارش از سوی اینجانب، اندکی ویرایش و پیرایش شده است. برنام و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

پی نوشت:

دروغگویی علیزاده طباطبایی را می بینید؟ نخستین بار و نخستین مورد نیست که دروغ می بافد؛ کارچاق کنی بس نیرنگباز و پشت هم انداز که دست خداوندش: «اُم الفساد والمفسدین» را نیز از پشت می بندد.

همه شان از آن ساده زیست دروغگو در آن بالا گرفته تا پایین رتبه ترین کِرم های الله، آدم هایی نمازخوان و خداترس اند که روده ای راست در شکم ندارند. برای من روشن نیست به هنگام شتافتن به «جهان باقی»، چگونه به درگاه باریتعالی بارخواهند یافت؟

آیا آنجا هم با کون لخت به «خدای بخشنده و مهربان» دروغ گفته از وی، درخواست بخشش و آمرزش خواهند نمود؟ آیا باریتعالی آن ها را خواهد بخشید و آمرزید؟ آیا سبیل خدا را با پول های هنگفت بادآورده چرب خواهند نمود؟ آیا خداوند هم از گونه ی خود این حرامیان است؟

پاسخِ هیچکدام از این پرسش ها روشن نیست.

ب. الف. بزرگمهر      ۲۴ دی ماه ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!