«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ آبان ۵, سه‌شنبه

سرشان به سنگ خورد؛ ولی هنوز آدم نشده اند!

به سر برنامه ی هسته ای اسلام پیشگان نگونبخت نیز کمابیش چنین بلایی آمد! قرار بود کلاهک هسته ای شان بیش از خود آن ها بُرد داشته باشد و جایی در آنسوی آب (بتواند) فرود آید؛ بجای آن خودشان به دامن «شیطان بزرگ» پرتاب شدند؛ گرچه آنهم نه آنچنان باریک بینانه! با جاخالی «شیطان»، بسان نیاک خود: «حضرت آدم»، سرشان به سنگ خورد؛ ولی هنوز چون او آنچنان آدم نشده اند!

ب. الف. بزرگمهر     پنجم آبان ماه ۱۳۹۴ 


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!