«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ شهریور ۶, جمعه

کار آن ها درست بود که با پرخاشی خودجوش به خیابان ها ریختند ...


آن آقای ماهتابه، آن هنگام که آفتابه اش را در عراق جا نهاد و پیش از فرود آمدن در ایران، چندی در «نوفل دو شاتو»ی فرانسه لنگر انداخت، سخنان نیکویی از آن میان درباره ی ارژمندی آزادی برای همه بر زبان رانده بود.

سرمایه داران بازار که در پی شکسته شدن خودکامگی شاهانه با شتاب جای تهی شده ی سرمایه داران وابسته (بورژوازی کمپرادور) را پر می نمودند و از آزادی های بدست آمده و افزایش بیمانند تراز آگاهی های سیاسی و اجتماعی توده های مردم، ترس مرگ داشتند از "اسلام"، بهانه و چماقی نیکو برای خودی و ناخودی کردن آدم ها، سرکوب و خفقان اجتماعی ساختند؛ نخستین سنگر، زنان بودند که از همان نخست، کوشش برای به کنج آشپزخانه روانه نمودن شان آغازید؛ دیگران نیز هر یک به نوبه ی خویش در پدید آوردن چنان اوضاعی نقش آفرین بودند؛ چه آن ها که می پنداشتند، رهبری انقلاب از کف شان ربوده شده و باید آن را با آشوب آفرینی به بهای جان نوجوانان و جوانان ناآگاه طرفدار خویش به چنگ آورند و چه آن ها که به بهانه ی «پاسداری از اتحاد و انقلاب» از کنار بسیاری از اینگونه زیر پا نهادن های آزادی گذشتند؛ گذشتِ تاریخ نشان داد که هم کار زنان درست بود که با پرخاشی خودجوش به خیابان ها ریختند و هم کار بسیاری از کارگران و از آن میان کارگران صنعت نفت که اعتصاب ها را پی می گرفتند.

ب. الف. بزرگمهر     ششم شهریور ماه ۱۳۹۴

تصویر از «گوگل پلاس»

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!