«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ فروردین ۳۱, دوشنبه

فراخوان تنی چند از زندانیان سیاسی در بند به مناسبت روز جهانی کارگر


برای نبرد آگاهانه و سازمان یافته علیه ستم و نابرابری در اتحادیه و حزب سراسری کارگری متشکل شوید!

هم زنجیران! سلام و درود های آتشین ما کارگران و فعالین زندانی را از زندان های جهنمی جمهوری اسلامی بپذیرید.

در شرایطی به روز رزم و اتحاد جهانی کارگران علیه بهره کشی و استبداد سرمایه داری و روز لغو استثمار و ایجاد حاکمیت شورایی و دمکراتیک کارگران و زحمتکشان نزدیک می شویم که تحت حاکمیت نظام سرمایه داری ایران به عنوان مباشر و شریک شرکت های چند ملیتی به بهای تشدید مناسبات بهره کشی از کارگران و ستم دیدگان در پیاده کردن سیاست های ضد بشری آنها مخصوصا برنامه های صندوق بین المللی پول ( صندوق نزول خواری و پول فروشی) هستیم، اهم این برنامه ها و سیاست ها عبارتند از:
۱ ـ تصویب مجدد دستمزدهای یک چهارم زیر خط فقر؛
۲ ـ بردگی ۹٣ در صدی کارگران از طریق اجرایی قراردادهای سفید امضا و موقت؛
٣ ـ برداشتن گمرکات مرزی و واردات کالاهای بنجل و غیر ضروری از سنگ قبر و کالاهای لوکس گرفته تا شکر و قطعات به جای کالاهای مورد نیاز اولیه زندگی انسانها و نابودی ٨۰ در صدی تولید و بیکاری میلیونی کارگران؛
۴ ـ تصاحب و خودمانی سازی تولید، معدن، خدمات، با اسم رمز خصوصی سازی؛
۵ ـ برداشتن یارانه ها و تبدیل تمام عرصه های نیاز حیاتی مردم مانند آب، برق، سوحت، نان، تحصیل و درمان به حیاط خلوت سرمایه داری در بهره کشی چندگانه از مردم؛
۶ ـ دزدی، اختلاس و غارت هزاران میلیاردی ثروتها و منابع عمومی مانند ۲۲۰ هزار میلیارد پول بانکها که توسط جناح های حکومتی اصول گرا و اصلاح طلب به صورت وام های رانتی گرفته شده و با گردن کلفتی پس داده نمی شود و  …

در نتیجه، با فروپاشی مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی و با بالاترین آمار تورم،گرانی، بیکاری، بی مسکنی، اعتیاد، طلاق، افسردگی و خودکشی در میان ٨۰ در صد مردم زیر خط فقر طبق آمارهای جهانی، یکی از ثروتمندترین و غنی ترین کشور های جهان با رتبه دهم معدن و دیگر ثروت ها را به جهنم فقر و گرسنگی، تباهی و بی آیندگی لگدمال شدگان و بهشت برین «مولتی میلیاردر» ها تبدیل کرده اند؛ تحت شرایط فوق و با افزایش فاصله و تضاد طبقاتی و همچنین تبعیض و نابرابری، تنفر، نارضایتی، اعتراضات و اعتصابات کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان،زنان، جوانان و ملل تحت ستم به اوج خود رسیده است. جمهوری اسلامی برای بقای تسلط و ادامه روند استثمار و چپاول ثروت های عمومی و مقابله با مبارزات هر دم افزاینده ستمکشان و جلو گیری از همبستگی طبقاتی ـ سراسری کارگران و مزدبگیران، هرگونه فعالیت آگاهانه و تشکل های مستقل مبارزاتی کارگری و مردمی را به شدت سرکوب می کند؛ همبستگی طبقاتی ـ سراسری کارگران و مزدبگیران و فعالیت آگاهانه و تشکل های مستقل مبارزاتی کارگری و مردمی به عنوان اهرم سازمان یابی اگاهانه و با برنامه در بدست آوردن مطالبات اساسی شان مورد سرکوب، دستگیری و زندان قرار می گیرد. همچنین جمهوری اسلامی با استفاده از انواع سرکوبها در مقابله با مبارزات جاری، از حکومت نظامی در کارخانجات و موسسات بزرگ با استفاده از حراست و بسیج مسلح و با استفاده از تشکل های زرد مافیای خانه کارگر به خواسته های کارگران و مردم جواب می دهد. نمونه هایی از اعمال سرکوبگرانه ای جاری را که می توان مثال زد، عبارتند از :
سرکوب اعتصابات، در زندان نگهداشتن رهبران و فعالین کارگری، معلمان، دانشجویان، زنان و فعالین هویت طلب و دستگیری گسترده فعالین و پیشروان کارگری و مردمی، تهدید به اجرای حکم تعلیقی ده ساله آقای عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان توسط سربازان گمنام «مولتی میلیادر» های حاکم، دادن حکم شش و نیم ساله حبس به جعفر عظیم زاده، سه و نیم ساله حبس برای جمیل محمدی، دادن حکم زندان و شلاق به ۵ کارگر از رهبران کارگران چادرملو، دادن حکم دوباره نه و نیم ساله به بهنام ابراهیم زاده، عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری، بلاتکلیفی ده ماهه شیرزاد از فعالین کارگری و دستگیری گسترده فعالین کارگری در کردستان از جمله کوروش بخشنده، یوسف آبخرابات، محمد مولائی، واحد سیده، نظام صادقی و … نمونه مشتی از خروار از اعمال ضد مردمی و ضد کارگری دولت سرمایه داری اسلامی به عنوان نوکر و جیره خوار طبقه سرمایه دار ایران و جهان می باشد؛ اما همه ای این خفقان و سرکوبهای وحشیانه نتوانسته جلو اعتراضات و اعتصابات کارگران، معلمین و دیگر ستمدیدگان را سد کرده و از دامنه انها بکاهد. مبارزات معلمین و کارگران، مخصوصا اعتصابات معلمان در اسفند سال قبل و فروردین امسال و کارگران «ایران خودرو» در اسفند ماه سال گذشته و … نشان از آمادگی و پتانسیل مبارزاتی بالای کارگران و زحمتکشان می باشد و لیکن به دلیل نبود تشکل های سراسری از جمله اتحادیه های سراسری، این مبارزات نتوانسته به صورت ملی و سراسری در برابر سیاست های یکپارچه و برنامه ریزی شده سرکوب مادی دولت سرمایه داری ارتقاء یابد و از بی برنامگی، «خود به خودیسم» و پراکندگی رنج می برد و نمی تواند دشمن طبقاتی را در سطح ملی به عقب نشینی واردار نماید؛ و با کمال تاسف، شنیده ایم تشکل های مستفل موجود حتی برای امضا کردن بیانیه مشترک اول ماه می به سه طیف تقسیم شده اند؛ دشمن هر روز بیشتر از قبل یک پارچه می شود؛ حتی تا آن حدی که از ترس خطر انقلاب، ضمن رقابت شدید با هم و فحش و ناسزا گفتن به یکدیگر برای افزایش آتش در منطقه در جهت جلو گیری از انقلاب به شدت همکاری می کنند؛ ولی مدعیون رهبری کارگری دچار انحرافات مختلف و … شده نه تنها اقدام به ایجاد همبستگی میان کارگران نمی کنند بلکه با صد افسوس تبدیل به مانع می گردند؛ شرایط کنونی جامع و نوع نگرش جهان به منطقه و به حرکت های مبارزاتی مردم ایران، مانند حرکت های اعتراضی معلمان و کارگران و پرستاران و … نشان دهنده این است که اعتراضات با شدت رو به گسترش در آینده نزدیک هستند؛ برای اینکه دشمن نتواند ایران را به منطقه در حال آتش تبدیل کند، تنها راه، همبستگی طبقاتی زحمتکشان است و این تنها از طریق قبول همکاری میان تشکل های مستقل موجود ممکن خواهد شد. بر این مبنا ما از تمامی تشکل های موجود مانند سندیکا ها، کمیته ها و اتحادیه ها و … به عنوان هشدار جهت جواب دادن به ضرورت تاریخی می خواهیم در رابطه با مطالبات روزمره و اولیه کارگران و معلمان و … خود را گرفتار خرده کاری نکنند و دست به اقدامات مشترک بزنند و البته اقدام مشترک در زمان کنونی، بدون شک با امضاء بیانیه برای روز جهانی کارگر می تواند نشان بدهد. چه کسی و چه کسانی واقعا در جهت منافع کارگران قدم بر می دارند، بدون شک این میدان مبارزه است که ادعاها را ثابت یا رد خواهد کرد؛ اما وقتی پراکندگی را از بین نبریم و در نقطه عطف مبارزات طبقاتی شکست بخوریم، دیگر هیچ توجیهی نمی تواند اهمال و کوتاهی، فرقه گرایی، «خود به خودیسم»، کیش شخصیتی، عدم استفاده از تجربیات دهه سی و دوران انقلاب ۵۷ و … را پنهان کند. ما از شما می خواهیم به سرنوشت طبقه کارگر که به همبستگی طبقاتی و تشکل یابی سراسری صنفی ـ سیاسی بستگی دارد در حد توان خود جواب عملی بدهید.

همچنین باید توجه داشته باشیم در رابطه با پیشبرد سرکوب عریان و برای حفظ غارتگران، بخشی از سربازان، نظامیان و نیروهای امنیتی که خود هیچ سهمی در غارت و بهره کشی مردم ندارند و با شعارهای مختلف حکومت اسلامی، فریب مافیای ثروت و قدرت را خورده اند، باید بدانند، مبارزات حق طلبانه و آزادی و برابری خواهانه کارگران، معلمان، پرستاران بعنوان تامین کنندگان اصلی تولید، آموزش و درمان کل جامعه و از جمله خانواده و خود همین فریب خوردگان که آن ها نیز بدون اینکه بدانند دچار و گرفتار و تحت فشار ظلم و ستم و تبعیض و بهره کشی و نابرابری چپاولگران حاکم هستند، هر گونه پیشروی در این مبارزه از جمله کسب آموزش، درمان، مسکن رایگان و دیگر تامینات اجتماعی به نفع آنان نیز خواهد بود. در مقابلِ عدم موفقیت کارگران و مردم، جمهوری اسلامی بیشتر جنایات خود را ادامه و گسترش خواهد داد که شما نیز از یاد نبرید و به خود آیید که حاکمان زر و زور و تزویر در شکل حکومت اسلامی، پس از ٣۶ سال غارت و چپاول با شعار های اسلامی از شما در سرکوب توده ها سوء استفاده کرده اند تا حاکمیت ضد انسانی و سرمایه دارانه خود را حفظ کنند، در ظاهر با شعار های پر طمطراق ولی در واقع نوکری رذیلانه سرمایه داری جهانی را برای خود دست و پا کرده و به عنوان شریک و مباشر اقتصادی و سیاسی شرکت های چند ملیتی و سرمایه جهانی عمل کردند و هر گاه لازم دیدند نیروهای خدمتگذار خود را حتی آن هایی که در چپاول شریک بودند را نیز سر به نیست کردند. شما هم بدانید پس از استفاده ابزاری از شما، با شما نیز همانگونه که با سعید امامی ها که او را کشته و به زنش تجاوز کرده و یا به ذلت و خواری انداخته و در مقابل دید میلیون ها مردم با افراد مهمی مانند قاضی حداد و قاضی مرتضوی به عنوان مهره سوخته رفتار کردند با شما بدتر از آن رفتار ... خواهند کرد. این رفتار پایه ای و نهایی جمهوری اسلامی سرمایه داری با مهره ها و ابزارهای حاکمیت خود است که در هر دوره ای نصیب بخشی از مامورانش می گردد؛ همه ی این حرکت های جمهوری اسلامی سرمایه داری از ترس حرکت های اعتراضی مردم است. پس بدانید و آگاه و هشیار باشید که در مقابل اراده ٨۰ میلیونی مردم هیچ کسی را یارای مقاومت نیست .

طبقه ۱۴ میلیونی کارگران ایران با بیش از ۵۰ میلیون خانوار به عنوان گردانی از ارتش چند میلیاردی کارگران جهان، بعنوان نیروی اصلی تولید و تغییر انقلابی جهان است که همراه، همگام و همسو با دیگر زحمتکشان برای عبور از بحران هویت و بی برنامگی، پراکندگی، «خودبه خودیسم» و با تکیه به آگاهی، تجربه و تشکل انقلابی در رسیدن به نان و آزادی و تعین و ایجاد شوراهای دمکراتیک، سرنوشت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جامعه را رقم می زند؛ همچنین برای دست یابی به خواست های فوری مانند حق ایجاد تشکل مستقل، حق اعتصاب و اعتراض، اشتغال دائم، دستمزد های متناسب با تورم، آزادی بیان، قلم، مطبوعات، احزاب و تدوین قانون کار پیشرو و تضمین کننده مطالبات بیان شده توسط نمایندگان واقعی کارگران و مزدبگیران نیاز به تشکل های صنفی ـ سیاسی مستقل طبقاتی خود (یعنی اتحادیه های سراسری متشکل از تمامی بخش های کارگری از جمله صنعت، معدن، ساختمان، کشاورزی و خدمات، نفت و بیکاران که باید متحد و یکپارچه شوند) دارند، فقط در چنین صورتی می توانند به مقاومت و مقابله با تشدید سرکوب و بهره کشی بیشتر و سازمان یافته و برنامه ریزی شده دولت و کارفرمایان بر خیزند.
طبقه ۵۰ میلیونی کارگران !

۱۱ اردیبهشت را به روز اتحاد و اعتصاب سراسری برای تحقق شعار حق تشکل، حق اعتصاب به عنوان اساسی ترین ابزار مبارزه برنامه ریزی شده و سازمان یافته با اخراج و گرسنگی و تشدید استثمار تبدیل کنیم، تنها چاره ما در مقابل قدرت و اتحاد طبقات حاکم و ظالم و ستمگر، وحدت و تشکیلات یعنی متشکل شدن در اتحادیه ها و حزب سیاسی سراسری کارگری می باشد.

فعالین، تشکل ها و پیشروان کارگری :
با ایجاد شورای موسس فدراسیون سراسری مرکب از تمامی تشکل های موجود وبا ایجاد هیات های موسس در محل کار کارگران و صنوف و با ایجاد صندوق های اعتصاب و کمیته های برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم اول ماه مه و با ایجاد محافل آگاه گرانه و ارائه اگاهی طبقاتی در میان کارگران به وظیفه و رسالت تاریخی ـ انسانی، بخصوص وظیفه طبقاتی خود عمل کنید.

فعالین، کمیته ها، سندیکا های کارگری، کانون های صنفی معلمان و نمایندگان پرستاران و بازنشستگان!

نیاز های وحدت عمل، عمل مشترک برای برگزاری مشترک روز کارگر و روز ملی معلم (روز شهادت ابوالحسن خانعلی)* علیه تبعیض و ستم و نابرابری و برای کار، نان، مسکن و آزادی با ایجاد کمیته مشترک برگزاری، از قبل با برنامه ریزی به برگزاری با شکوه، سازمان یافته و سراسری، و تاثیر گذار به این روز های تاریخی کمک کنیم.

زنده باد اول ماه می روز پیکار جهانی کارگران علیه نظام سرمایه داری!

زنده باد اتحاد و مبارزه آگاهانه و متشکل کارگران، معلمان، دانشجویان علیه بهره کشی و استبداد!

زنده باد آزادی، زنده باد حاکمیت شورایی دمکراتیک کارگران و ستمدیدگان!

۱ ـ  سعید شیرزاد
۲ ـ  محمد جراحی
٣ ـ  علی امیر قلی
۴ ـ  شاهرخ زمانی
۵ ـ  مهدی فراحی شاندیز
۶ ـ  افشین حیرتیان

۲٣/۱/۱٣۹۴

* روز ۱۲ اردیبهشت ۱٣۴۰، معلمان در میدان بهارستان دست به اعتصاب و تحصن زدند؛ دکتر ابوالحسن خانعلی در آن تحصن با شلیک تیری توسط پلیس به شهادت رسید و در ۱٨ اردیبهشت همان سال در اجتماع دیگری، معلمان طی قطنامه ای روز ۱۲ اردیبهشت را به خاطر شهادت خانعلی روز معلم نامگذاری کردند.

این بیانیه از سوی اینجانب، بگونه ای عمده در نشانه گذاری ها ویرایش شده است. چند واژه ای از آن را پیراسته و برجسته نمایی ها نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!