«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ فروردین ۲, یکشنبه

خدا یک جو عقل به آن ها بدهد؛ یک پولی هم به من!


نوشته است:
«پرچانگی میان مجریان [رسانه ای] ایران، یک بیماری واگیر شده است! اینکه مجری ها برای شادباش سال نو میگویند: «بهار فاطمی مبارک باشد» به چه آرشی است؟ کمی هم نمی اندیشند که این روزِ شهادت حضرت زهراست نه زادروز وی ...»

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب:   ب. الف. بزرگمهر

با خود می اندیشم:
این هم یکی از انتقادهای آبکی در میان بسیاری انتقادهای بنیادین است که هنوز هیچکدام به جایی نرسیده اند. هنگامی که «رهبر گه گیجه گرفته ی نظام»* در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۴ می گوید:
«امید است که این ایّام و این سال از برکات فاطمی سرشار و برخوردار باشد.»**، آن بیچارگان هم دست راست و چپ خود را گم می کنند و «برکات فاطمی» در پرچانگی های شان به «بهار فاطمی» دگردیسه می شود. تنها آن ها نیستند و تنها بار نخست نیز نیست که چنین رخدادهای بانمکی پیش می آید. بارها پیش آمده است که «بوزینگان نظام»، جای دوست و دشمن را قاتی کرده اند؛ بویژه دوره هایی که «آقا» سرگرم مانور دادن بر سر جُستار یا چالشی است که از آن سر درنمی آورد و ناچار به دوپهلوگویی روی می آورد، اینگونه چیزها بیش تر رخ می دهند. خوب! بد هم نیست؛ می توان به آن ها به عنوان «نمک ولایت» نگریست و گاهی نیز خندید. در «ولایت»ی که همه باید پیرو «آقا» باشند، آیا می توان چشم اندیشیدن از کسی داشت؟! «آقا» بجای همه ی ما می اندیشد و وظیفه ی ما همگی، تنها پیروی از اندیشه ها و منویات تابناک «آقا»ست! اینکه این اندیشه ها و منویات تا چه اندازه به بار می نشینند نیز نه دست ماست و نه دست او؛ دست خداست. خدایا! پناه بر تو!

ب. الف. بزرگمهر    دوم فروردین ماه ۱۳۹۴

پی نوشت:

* گرچه، سخنرانی شامگاهی امروز (یکم فروردین ماه) وی در مشهد با همه ی پنداربافی ها، سردرگمی های همیشگی و نبود سمتگیری روشن اجتماعی ـ اقتصادی، دربردارنده ی نکته هایی مثبت و درست است که اگر سرگیجه هایم بگذارند، نوشتاری تحلیلی درباره ی آن، آماده خواهم نمود. می بینید؟ دشواری او و من از نگاه بیرونی و برونزد آن تا اندازه ای به هم می ماند:
من سرگیجه دارم و او مدت هاست که به «گُه گیجه» دچار است؛ گرچه، شاید سخنرانی شامگاهی وی در مشهد را بتوان نشانه ای از بهبود نسبی بشمار آورد؛ یا آش آنچنان شور است که ...  

** «پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۴»، آخوند خامنه ای


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!