«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ بهمن ۴, شنبه

این که عضو شریف «واسعه» است ...


ویدئویی آموزشی درباره ی به گفته ی درج کننده ی آن در «گوگل پلاس»: «عضو شریف زنان» برای نوجوانان است!

به تصویر می نگرم و با خود می گویم:
این که عضو شریف «واسعه»* است! خدا نکند همه ی زنان، «عضو شریفی» به این گل و گشادی داشته باشند ...

ب. الف. بزرگمهر   چهارم بهمن ماه ۱۳۹۳

پی نوشت:

* شوربختانه ، هرچه گشتم داستانک آن روسپی نگونبختِ کُ. گشاد را نه در «رساله دلگشا»ی عُبید زاکانی و نه در اینترنت، هیچ جا نیافتم که وقتی نامش پرسید، پاسخ داد:
«واسعه»!

«واسعه»، مادینه ی «واسع» به آرشِ جایگاه فراخ و گشاد است!

افزوده:

بزرگی، كنیزكی بخرید. او را پرسیدند:
كنیز را چون یافتی؟

گفت:
دو صفت از بهشت در او دیدم؛ فراخی و سردی!

جاودانه عُبید زاکانی

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!