«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ آذر ۲۳, یکشنبه

۱۵ سال زندان برای دفاع از حقوق بشر! به کجا برم شکایت!؟ ـ بازانتشار

عبدالفتاح سلطانی، وکیل برجسته و دادخواه، شرف و آبروی هر ایرانی است!
به پشتیبانی از وی و دیگر زندانیان سیاسی میهن مان برخیزیم!



معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی، وکیلی که دربند ۳۵۰ دوران محکومیت خود را می گذراند در پستی کوتاه در صفحه ی فیس بوک خود نوشته است: ملاقات حضوری در مطب دندان پزشک! سه شنبه ساعت ۱۰ خودم را به مطب رساندم. یک سرباز و یک پاسیار آقای سلطانی را همراهی می کردند  ... ما هم خوشحال از این ملاقات حضوری!

بنا به نوشته ی خانم دهقان، عبدالفتاح سلطانی چند کیلویی لاغر شده بود اما روحیه اش بسیار خوب بود. باز با خودم گفتم ۱۵ سال زندان برای دفاع از حقوق بشر . به کجا برم شکایت!

فعبدالفتاح سلطانی از وکلای برجسته حقوق بشر ایران، روز شنبه ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و در تاریخ ۱۸ دی ماه (۱۳۹۰) در شعبه ۲۶ «دادگاه انقلاب اسلامی» به ریاست قاضی پیرعباسی با سه اتهام گرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر به ۱۳ سال زندان در شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از پیشه ی وکالت محکوم شد.

معصومه دهقان، معلم بازنشسته و همسرعبدالفتاح سلطانی نیز مهرماه امسال خبر داد که دادگاه تجدید نظر حکم دادگاه بدوی او را تایید کرده و وی، اکنون بر پایه ی حکم دادگاه شعبه ۵۴ تجدید نظر به یک سال «حبس تعزیری» که به مدت پنج سال «تعلیق» شده و پنج سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.

۳۰ آبان ماه ۱۳۹۲

برگرفته از «کلمه»       

این گزارش از سوی اینجانب، تا اندازه ای پارسی نویسی و ویرایش شده است. بخش هایی از آن را پیراسته، عنوان را نیز دستکاری نموده ام. زیرعنوان از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر  

http://www.behzadbozorgmehr.com/2013/11/blog-post_8835.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!