«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مهر ۲۱, دوشنبه

هوس شکار به سرتان زده، بفرمایید چند سر داعشی بزنید!

بفرمایید! این گوی و این میدان! چندان دور نیستند؛ ۴۰ کیلومتری مرز قصر شیرین ...

تصویری از پلنگی نشاندار شده درج کرده و نوشته است:
دو پلنگ بالغ به نام‌های «برنا» و «بردیا» در جریان پژوهش پایان‌نامه‌ی یک دانشجوی دکترای جانورشناسی، در «پارک ملی تندوره» به گردنبندهای ماهواره‌ای ساز و برگ داده شدند. این دو پلنگ در نختین روزهای ماه کنونی (مهر‌) در بخش‌های درونی این پارک زنده‌گیری شده و به فاصله چهار شب از یکدیگر به تله افتادند.

«برنا»، پلنگ نر جوان، کم و بیش چهار تا شش ساله و «بردیا»، هشت تا ده ساله است.

به نوشته‌ی تارنگاشت «انجمن یوزپلنگ ایرانی»، هیچکدام از دو جانور آسیبی از تله‌ها ندیده‌اند و پس از بیهوشی و نصب گردن‌بند، به سلامت محل را ترک کردند.

همچنین، نشانه های بدست آمده از هر دو پلنگ، نمودار جابجایی منظم آن‌ها در قلمرو خود است.

این پژوهش به عنوان پایان‌نامه‌ی دکترای م. ص. ف. از سال گذشته آغاز شد و گروهی دربرگیرنده ی دا‌مپزشکان، کارشناس تله‌گذاری، فیلم‌بردار و مستندساز وی را همراهی می‌کنند. 

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر 

می نویسم:
فشرده ی سخن! منظور اینه که اگر شکارچیان ارجمند غیرقانونی به پلنگ ها و جانوران رحم نمی کنند، کمی هم شده دل شان برای آن دانشجوی دوره ی دکترا بتپد که اگر خدای ناکرده زبانم لال، جانور را با تیر بزنند با یک تیر دو نشان زده اند:
هم پلنگ را کشته اند و هم دانشنامه ی دکترای آن دانشجوی بخت برگشته که صورت مساله اش را از میان برداشته و به خاک سیاهش می نشانند. خدا را هم خوش نمی آید.

مگر شما مسلمان نیستید؟! خیلی هوس شکار به سرتان زده، بفرمایید لب مرز قصر شیرین، کمی آن سوی مرز، هزاران داعشی ها چشم انتظار شما هستند! اگر یک سر (همانا رأس) از هرکدام شان را هم بزنید، کاری خداپسندانه به انجام رسانده اید.

بفرمایید! این گوی و این میدان!

ب. الف. بزرگمهر     ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۳


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!