«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ خرداد ۱۶, جمعه

جای شمشیر سخن نیست در آنجا كه بُوَد ...


دستِ در پرده ی طو‌ّارِ تبهكاری چند
كاشت در مزرعه ی كشور ما خاری چند

اندر آنم كه بگیرم قلم و برگیرم
بی‌ اجازت ز كسی پرده ز اسراری چند

سخن اندر دهنم خشك شود، چون نتوان
شرح این فاجعه‌ها داد به اشعاری چند

نخلهایی كه از او چشم ثمر داشته‌ایم
شده از بهر جوانان وطن، داری چند

جای شمشیر سخن نیست در آنجا كه بُوَد
تیغ آدم‌كشی اندر كف غد‌ّاری چند

دیگرم نیست به سر میل گلستان، زیرا
كشور از خون شهیدان شده گلزاری چند

آن‌چنان دشمن ما خانه ما ویران كرد
كه مرم‍ّت نكند كوشش معماری چند

جرم ما چیست خدا را كه چنان جان دادیم
بی‌گنه در كف گرگان وطن‌خواری چند؟


حیدر یغمای نیشابوری


برنام را از متن سروده برگزیده ام.     ب. الف. یزرگمهر 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!