«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۶, جمعه

سرزمین واژه های وارونه


اینجا سرزمین واژه های وارونه است :
جایی که ”گنج“، ”جنگ“ می شود !
”درمان“، ”نامرد“
و ”قهقهه“، ”هق هق“ !
اما ”دزد“ همان ”دزد“
و ”درد “ همان ”درد“
و ”گرگ“ همان ”گرگ“!

آری! سرزمین واژه های وارونه، سرزمینی که ”من“، ”نم“ زده است
”یار“، ”رای“ عوض کرده است
”راه“ گویی ”هار“ شده
و ”روز“ به ”زور“ می گذرد ...
”آشنا“ را جز در ”انشا“ نمی بینی
و چه ”سرد“ است این ”درس“ زندگی !

اینجاست که ”مرگ“ برایم ”گرم“ می شود  ...
چرا که ”درد“ همان ”درد“ است!

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور در نشانه گذاری ها از اینجانب؛ برنام را از متن برگزیده ام. ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!