«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ فروردین ۲۰, چهارشنبه

ما برای شما سفیر تعیین می کنیم! ما توی دهن آن رهبر می زنیم!

خاک بر سرشان که چنین خوار و فرومایه اند و خاک بر سر ما که چنین حاکمیت تبهکار و ورشکسته ای را همچنان می شکیبیم!

به گزارش زیر باریک شوید؛ به اندازه ای بسنده گویاست و شاید نیازی به این چند سطر که می نویسم نیز نباشد؛ یادتان هست که بر پایه ی بخش هنوز منتشر نشده ی «قرارداد ننگین ژنو» برای ایران تعیین کرده اند که با کدام شرکت ها حق داد و ستد دارد؟ آقایان، زود سر و ته ماجرا را هم آوردند و این خبر بسیار زود از رسانه های درون و برون ایران پر کشید؛* ولی، یکبار که چیزی از پرده برون افتاد، دیگر تا سال ها در یاد مردم و تا ابد در تاریخ خواهد ماند؛ گرچه خواری و فرومایگی را زیر برنام «نرمش قهرمانانه» به خورد مردم دهی و بسان آن بانو که از اسب سرنگون شده و نهفته را به تمامی آشکار نموده، دوباره به پشت اسب بپری و به نوکرت بگویی:
چابکی را دیدی؟**

گرچه، شاید حتا این یادآوری نیز چندان درخور وضعیت مشتی فرومایه ی دزد فرمانروا بر میهن مان که جدا از هر آلایش دیگری، نادان و نابخرد نیز هستند، نباشد! زیرا این ها در حالیکه همچنان پادرهوا و پشت به خاک مالیده، نای بلند شدن از جای شان را ندارند با گستاخی هرچه بیش تر و با این گمانه که مردم ایران را نیز چون خود خر پنداشته اند، سرشکستگی را پیروزی جا می زنند. گزارش زیر، حتا با نادیده گرفتن آنکه تا چه اندازه نمک آن را کم یا افزوده اند و بویژه شیوه برخورد آن به اصطلاح سفیر موش مرده، بخوبی نشاندهنده ی اوج زبونی و بیچارگی رژیمی است که هر روز بودن آن، سرافکندگی بیش تری برای مردم ایران به بار آورده و ننگ تازه ای بر دامن ایران و ایرانی می نشاند. وی، پیش از این، زبونانه و با خواری و بیچارگی هرچه بیش تر گفته بود:
«... تنها مدتی پس از وقوع گروگان‌گیری همراه با نماینده پاپ به سفارتخانه آمریکا رفته و نقش مترجم را داشته است»! (گزارش زیر)

این رژیم پوسیده و مایه ی ننگ ایران و ایرانی را باید تا دیر نشده و سرزمین ایران را به نابودی نکشانده، هرچه زودتر سرنگون نمود! برای چنین مهمی، اتحاد هرچه گسترده تر نیروهای خلقی و میهن پرست ایرانی در جبهه ای فراگیر که در آن جایی برای نیروهای بیگانه پرست، خائن و آزمون پس داده ای چون «سازمان مجاهدین» و نیروهای طرفدار رژیم پادشاهی پیشین نیست، امروز بیش از دیروز بایسته است؛ فردای روزگار، شاید بسیار دیر و همراه با زیان های جبران ناپذیر باشد. توده های مردم ایران، چنانچه گزینه ای شایسته در پیش چشم داشته باشند، در پی آن روان خواهند شد. باید تا دیر نشده، جنبید!

ب. الف. بزرگمهر      ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۳   

* شاید تنها پیروزی بزرگ آقایان دزد اسلام پیشه در آن قرارداد ننگین همین باشد:
ما به همه چیز گردن می نهیم؛ به شرط آنکه جلوی رسانه ای شدن شان را بگیرید، وگرنه، آبروی ما بیش از این خواهد رفت؛ این عوام النّاس ایرانی را ما بهتر از شما می شناسیم؛ همین ها که امروز برای مان سینه می زنند، ممکن است فردای روزگار سرمان را بریده به روی نیزه بزنند!
** «بانوی متجدّدی، شیفته ی سوارکاری بود و مهتری داشت غلام نام که همه روزه در رکاب خانم سوار می شد. روزی اسب بدقلقی آغاز کرد و همین که مهمیز خانم به شکمش آشنا شد، جفته یی پراند و پهلو داد و سوار نازک را پیش از آنکه به خود آید و تدبیری کند به زیر انداخت. پشت خانم به خاک رسید و پاها به هوا رفت و شلوار سواری که قضا را درست در این لحظه به بدترین صورتی از هم شکافته بود، وجودش بی ثمر شد و نهفته را به تمامی آشکار کرد.

بانو که از دهانِ باز و چشمِ گرسنه و جهتِ نگاه مهتر شرمنده شده بود به شتاب برخاست و برای آنکه موضوع را رفع و رجوعی کرده باشد، بی آنکه پا در رکاب کند به یک خیز از زمین به خانه ی زین جست و با غرور بسیار گفت:
ـ غلام! چابکی را دیدی؟

غلام که آن منظر بدین سادگی ها از برابر چشمانِ راه کشیده اش، بیرون نمی رفت، آهی برآورد و گفت:
ـ دیدنش که بعــــله، دیدم؛ اما نامش را نمی دانستم که چابکیه!»
برگرفته از «کتاب کوچه»، حرف الف، دفتر دوم، زنده یاد احمد شاملو، چاپ دوم، تابستان ۱۹۹۵ (با اندک ویرایش و پارسی نویسی اینجانب. ب. الف. بزرگمهر)«مردم! معجزه را دیدید؟!» 
ب. الف. بزرگمهر، ششم آذر ماه ۱۳۹۲

||||||||||||||||||||

کاخ سفید: سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل «مناسب نیست»!

سخنگوی کاخ سفید روز سه شنبه، ۱۹ فروردین، گفت که آمریکا از انتخاب حمید ابوطالبی، سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل، استقبال نمی‌کند و به ایران گفته شده است که وی «مناسب نیست.»

به گزارش خبرگزاری رویترز، با این حال، جی کارنی حاضر نشد بگوید که ورود ابوطالبی به آمریکا ممنوع خواهد شد چرا که وی در بحران گروگانگیری سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ دست داشته است. در جریان این بحران، ۵۲ دیپلمات آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند.

سخنگوی کاخ سفید اظهار داشت:
«ما به دولت ایران اطلاع داده‌ایم که این گزینه بالقوه، مناسب نیست.»

از وی پرسیده شد، منظور وی از «مناسب نیست» چیست که او در پاسخ گفت:
«این یک اصطلاح دیپلماتیک است برای اینکه بگویید چه نظری دارید.»

آقای کارنی توضیح بیشتری درباره احتمال ممنوعیت ورود ابوطالبی به خاک آمریکا نداد؛ ولی تاکید کرد که انتخاب وی از سوی ایران یک «گزینه بالقوه» است که به معنای آن است او «به طور رسمی انتخاب نشده است.»

سنای آمریکا خواستار ممنوعیت ورود ابوطالبی به خاک این کشور شده است.سنای آمریکا خواستار ممنوعیت ورود ابوطالبی به خاک این کشور شده است.

پیش از اظهارات سخنگوی کاخ سفید، مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران مصوبه روز دوشنبه سنای آمریکا برای ممنوع کردن ورود ابوطالبی به خاک این کشور را رد کرد و گفت که «از نظر ما، ابوطالبی شایستگی حضور در سازمان ملل را دارد.»

خانم افخم افزود:
«ما به پیگیری‌هایمان در این زمینه از طریق کانال‌های دیپلماتیک ادامه می‌دهیم.»

برخی از گروگان‌های سابق و اعضای کنگره آمریکا از انتخاب این دیپلمات برای دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل به شدت اظهار نارضایتی کرده‌اند. قرار است مجلس نمایندگان آمریکا طرح سنا را بررسی کند و احتمالا آن را تصویب خواهد کرد.

مصوبه کنگره باید به تایید باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، برسد.

جی کارنی می‌گوید که ما با نگرانی‌های سنا در این مورد هم نظر هستیم و نامزد بالقوه ایران بسیار دردسرساز است.

ماجرای دست داشتن حمید ابوطالبی در گروگان‌گیری سفارت آمریکا در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ را نخستین بار خبرگزاری بلومبرگ مطرح کرد و با اشاره به عکسی که در وب‌سایت «تسخیر» منتشر شده است او را منتسب به «دانشجویان پیرو خط امام» دانست، گروهی که در سال ۱۳۵۸ با هجوم به سفارت آمریکا در تهران آن را به اشغال خود در آوردند.

آقای ابوطالبی این اتهام را تکذیب کرده و اسفند پارسال به سایت «خبرآنلاین» گفت که تنها مدتی پس از وقوع گروگان‌گیری همراه با نماینده پاپ به سفارتخانه آمریکا رفته و نقش مترجم را داشته است.

برگرفته از تارنگاشت «رادیو فردا»، وابسته به امپریالیست های یانکی:

این گزارش را تنها اندکی در نشانه گذاری ها ویراسته و بختی برای پارسی نویسی و ویرایش بیش تر آن نداشته ام. برجسته نمایی متن نیز از آنِ من است.      ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!