«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اسفند ۲۱, چهارشنبه

«کارآگاه هرکول پوآرو»ی دست دوم را برای چنین کارهایی به مزد گرفته اند!


به تازگی، کسی به نام ایرج مصداقی در نوشتاری با برنام: «نگذارید دست های خونین خمینی را پاک کنند»۱ در تارنگاشتی که سری در آخور امپریالیست های «یانکی» از یکسو داشته و گاه گداری نواله ای از کاهدان رژیم جمهوری اسلامی نیز دریافت می کند، از آن میان، نوشته است:
«سایت ”پیک نت“، سخنگوی بخشی از ”توده‌‌ای ها“ که هیچ حرمتی برای تاریخ و واقعیت قائل نیست در توطئه‌ی دیگری علیه آیت‌الله منتظری به انتشار ادعاهای خلاف واقع سیدحسین موسوی تبریزی در گفتگو با مجله‌ی ”یادآور“ همت گماشت که با واکنش احمد منتظری روبرو شد و پرده‌ از خلاف‌گویی‌ آن‌ها برداشت.»

از دید من بایستی به این اظهارنظر از سوی پاچه ورمالیده ای که سر در آخور امپریالیست ها و شاید سازمان های دست راستی ایرانی دیگری دارد و به پندار خود در اینجا با یک تیر دو نشان زده، پاسخی درخور از سوی حزب توده ایران داده شود؛ زیرا «پیک نت»، «راه توده» و یا آن بیرون رانده شدگانی از این حزب که چندی است زیر نام «هواداران حزب توده ایران» به گفته ی خود، خواستار پیشبرد «وحدت اصولی توده ای ها در حزب توده ایران» هستند و برخلاف ادعای خود که «ما برای وصل کردن آمدیم»، در کردار تنها به گردآوردن برخی سرخوردگان پیش تر توده ای سرگرمند و نیز دیگر دیپلمات پیشه ها و طرفداران «حزب باد» که هر از گاهی به این سو یا آنسو گرایش می یابند، هیچکدام نه عضو این حزب هستند و نه هوادار راستین آن! همه ی آن ها همراه با آن «کارآگاه هرکول پوآرو»ی۲ دستِ دوم که «پیک نت»، این گاهنامه ی مزدور اربابان قدرت در جمهوری تبهکار اسلامی را به عنوان سخنگوی بخشی از توده ای ها جا می زند، بهتر است سرِ جای شان نشسته، آش خود را بخورند و از هم زدن حلیم «حزب توده ایران» با هر کم و کاستی که دارد، خودداری نمایند.

نسبت دادن آنچه در گاهنامه ای پلید و مزدور آمده و می آید به حزب توده ایران، همان اندازه زشت و ناپسند و بیگمان فریبکارانه است که کسانی از گذشته تاکنون و از آن میان، بویژه آخوندها و ملاهای فریبکار ایران با بهره وری از ناآگاهی مردم، ریشخندآمیزترین و بی پایه ترین جُستارها و مانش هایی خودساخته را به کمونیست ها نسبت داده و سپس پیروزمندانه آن را رد کرده و می کنند. اینگونه که به دیده می آید و یکبار دیگر نیز در این باره اشاره ای داشته ام۳، «کارآگاه هرکول پوآرو»ی دستِ دوم را برای چنین کارهایی به مزد گرفته اند.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ اسپند ماه ۱۳۹۲

پانوشت:

۱ ـ «نگذارید دست های خونین خمینی را پاک کنند»، تارنگاشت «گویا نیوز»،

۲ ـ «نویسنده ی آن، مانند آن استاد چپول توده ای ستیز و بخت برگشته ی دانشگاه در ایران که چپ و راست درباره ی «کمونیسم بورژوایی» داستان سرایی می کند، مغزش آکنده از داستان های پلیسی و جنایی «مایک هامر» و «آگاتا کریستی» است و برپایه ی همینگونه داستان ها، بسیاری رویدادهای گذشته را با همه ی ریزه کاری های آن در داستان سرایی هایش بازآفرینی می کند. به عنوان نمونه:
وی دریافته است، دست چپ یا راست فلان زندانیان سیاسی که برای کشتار از سوی سازمان اطلاعات و امنیت شاه گوربگور شده بیش از چهل سال پیش به تپه های اوین برده می شده به کدام دستگیره ی مینی بوس بسته شده بود! وی در برخی از کشفیات خود، دستِ «کارآگاه هرکول پوآرو»، شخصیت داستان هان تبهکاری نویسنده ی پرآوازه ی انگلیسی: «آگاتا کریستی» را نیز از پشت می بندد! گرچه، اگر «کارآگاه هرکول پوآرو»، چیستان های تبهکاری های به تازگی انجام یافته را می گشود، "کارآگاه ایرج مصداقی" «ویژه کار» (متخصص) گشودن چیستان های تبهکاری های گذشته های دور است! »
زیرنویسِ نوشتار «قورباغه ای چهار دست و پا نعل شده نیز به یاری فراخوانده شده است!»، ب. الف. بزرگمهر،  ١٨ آبان ماه ١٣٩١

۳ ـ قورباغه ای چهار دست و پا نعل شده نیز به یاری فراخوانده شده است!»، ب. الف. بزرگمهر،  ١٨ آبان ماه ١٣٩١

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!