«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ بهمن ۱۷, پنجشنبه

چند گامی تا دریافت ماهیت!


آدمی مذهبی است و  یادداشت زیر با برنام «دولت تدبیر و امید و ابتلائات الهی» را درج کرده است:
«در حدیث است که معصوم (ع) می فرماید، اگر کسی بدگویی و عیب جویی برادر دینی خودش را بکند، نمی میرد؛ مگر آنکه خودش هم به همان عیب دچار شود (نقل به مضمون). مطابق با این حدیث، فکر می کنم تمام تهمت ها، بدگویی ها، عیب جویی ها و دروغ هایی که در مدت این هشت سال از سوی جناب روحانی و همپالکی هایشان نثار دولت احمدی نژاد شده بود، حال بر سر خودشان آمده و بگمانم باز خواهد آمد:
ـ  می گفتند، احمدی نژاد پوپولیست است؛ خودشان بدتر دچارش شدند؛
ـ می گفتند، او گداپرور است؛ به شکل بدتری گداپرور شدند؛
ـ می گفتند، دروغگوست؛ در روز روشن و چشم در چشم مردم، دروغ گفتند؛
ـ می گفتند، عزت را از پاسپورت ایرانی برده؛ حالا هر روز در حال شنیدن تهدید هستیم. حتی مهمان خارجی هم حاضر به پذیرش نُرم های جمهوری اسلامی نیست؛
ـ می گفتند زبان صحبت کردن با مردم را بلد نیست؛ حالا منتقدین خودشان را افراطی و خشونت طلب و بی سواد و ... می خوانند!

این است سنت الهی... فاعتبروا یا اولی الابصار»

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور از سوی اینجانب؛ عنوان نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

برایش می نویسم:
خوب! این گامی به جلو برای دریافت بهتر پدیده ایست که شما مانند بسیاری دیگر آن را می بینی؛ ولی هنوز تا دریافت ماهیت آن فاصله ای بسیار است!

کسی در یکی از پست ها نوشته بود:
«دارم احساس می کنم، یکی از رسالت های روحانی  زنده نگهداشتن یاد و خاطره ی محمود احمدی نژاد  است»!

از «گوگل پلاس»

برایش نوشته بودم:
«حسن آقا همان مسیری را پی می گیرد که پیشینیان وی و از آن میان، احمدی نژاد پی گرفته اند:
اجرای سیاست نولیبرال سرمایه داری در کشورمان و کاربست موبموی رهنمودها و دستورات نهادها و بنگاه های اقتصاد امپریالیستی چون «بانک جهانی» و «صندوق بین المللی پول به سود سرمایه داری بزرگ امپریالیستی و بسته شدن هرچه بیش ترِ گاری اقتصاد بیمار و ورشکسته ی ایران به ارابه ی زهوار دررفته و زمینگیرشده ی اقتصاد سرمایه داری امپریالیستی!

این گند و گه کاری ها هم از دوره ی احمدی نژاد آغاز نشده که بویژه از دوره ی «اُم الفساد والمفسدین»: رفسنجانی گجسته آغاز شده است. سایر بازی هایی که می بینید و از آن میان، شکستن کاسه کوزه ی همه ی نابخردی ها و نابکاری ها بر سر گماشته ی پیشین، تنها بخشی از «سیاه بازی» و «نمایش روحوضی» رژیمی تبهکار است که زیر این پوشش، همان سیاست های گذشته و ایران بربادده را به امید گرفتن تضمین بقا از گرگ های امپریالیستی به پیش می برند و کشورمان را به سوی تکه تکه شدن و نابودی آنچه از ایران بزرگ پیشین برجای مانده، می رانند!»

این ماهیت داستانی است که در کشور ما به زیان توده های مردم سال هاست پی گرفته شده و می شود و سرمایه گذاران بزرگ چه ایرانی تبار و چه بیگانه کشور را چاپیده و حتا بار زده برده اند.

اینجا دیگر سخن بر سر این نیست که احمدی نژاد خوب است یا فریدون روحانی یا آن یزدی بزدل یا آن مردک پلید ایران بربادده! سخن بر سر سمتگیری اقتصادی ـ اجتماعی نه تنها نادرست که ضدانقلابی و برخلاف خواست های انقلاب شکوهمند مردم ایران در سال ۵۷ است که آقایان همچنان آن را پی می گیرند و سرانجام ایرانی را که هم اکنون نیز خوار و سرافکنده شده، تکه تکه و نابود خواهند نمود. این ها را باید کوشید تا دریافت!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!